اینها گونهای نیستند که در خیابان خرید و فروش بشوند؛ یا در مراکز نگهداری یا در باغ وحش ها نگهداری می شوند و یا باید وارد شوند که همه این ها زیر نظر سازمان حفاظت محیط زیست بوده و متعهد هستند که گونه های در اختیار را نگهداری کنند. برای همین میگوییم که مرکز نگهداری بهشهر تخلف کرده است.
در پی رسانهای شدن خبر پرورش گوزن در مازندران و تحلیلی که «تابناک» در این باره منتشر کرد، سازمان حفاظت محیط زیست، طی نامهای از اداره کل محیط زیست استان در این باره توضیح خواست.
به گزارش «تابناک»، علی تیموری، مدیر کل دفتر حفاظت و مدیریت شکار و صید، با اعلام این خبر میگوید: «بعید میدانم چنین اتفاقی روی داده باشد و احتمالا آن چیزی که دوستان رسانهای کردهاند، آرزویشان است نه بیشتر».
در ادامه توجه شما را به گفتوگوی خبرنگار «تابناک» با این مقام مسئول در این باره جلب میکنیم:
* اما مسئولان بسیج سازندگی اصرار دارند که دو مرکز از این دست راه اندازی کردهاند و قرار است به زودی این مراکز را تکثیر هم کنند.
به این سادگی نیست. وقتی میبینید مدیر حفاظت محیط زیست استان ماجرا را تکذیب کرده، معنایش این میشود که دوستان خواسته ذهنی شان را خبری کردهاند! خواستهاند بگویند که قصد انجام این کار را دارند، ولی نمیدانند کار به همین سادگی نیست، بلکه نیازمند دریافت مجوزهایی برای این کار هستند و یک شبه نمیشود چنین طرح هایی را اجرا کرد.
* ظاهرا یکی از نیتهای پرورش دهندگان گوزن، راه اندازی شکارگاه خصوصی است، به گونهای که از مزایای این اقدام حرف میزنند و ادعا میکنند راهی برای حفاظت از گوزن ایرانی است و ... ؛ در این باره چه نظری دارید؟
راه اندازی شکارگاه به مراتب سخت تر از پرورش و نگهداری است، زیرا این افراد باید نخست مجوز پرورش و نگهداری را دریافت کنند و سپس برای دریافت مجوز دایر کردن قرق اختصاصی اقدام کنند که آن هم مراحل پیچیدهای دارد و راه اندازی آن، نیازمند تصویب شورای عالی محیط زیست است که ریاست آن را رئیس جمهور عهده دار است. تعجب میکنم چگونه این افراد چنین ادعاهایی مطرح کردهاند و رسانه ملی آن ها را منتشر نموده است!
مگر به همین سادگی است که شکارگاه خصوصی دایر کنند؛ آن هم با دو سه هزار متر زمین؟ این کار سلسه مراتبی دارد، آیین نامه هایی دارد، تأییدیه هایی لازم دارد و این دوستان بی توجه به همه این امور، ناگهان از راه می رسند و مدعی میشوند قرار است هم گوزن پرورش دهند، هم آن را ذبح کرده و گوشتش را روانه بازار کنند، هم آن را تکثیر کنند و هم شکارگاه خصوصی راه اندازی نمایند. مگر گله گوزن دارند که ما بی خبریم؟ به مردم اطمینان میدهیم در استان مازندران هیچ مجوزی برای پرورش و تکثیر که منجر به شکار شود، صادر نشده است.
* پس چگونه است که آقای ربیعی، رئیس اداره نظارت بر حیاتوحش ادارهکل محیط زیست مازندران، این موضوع را تکذیب نکرده و استدلالش برای دایر کردن این مرکز، غیر بومی بودن گوزن هاست؟
بعد از رسانه ای شدن ماجرا، به اداره کل استان مازندران نامه زدیم و با توجه به ابهامات و حساسیت موضوع، خواستار توضیح ماجرا شدیم. البته هنوز جواب ما را نداده اند، ولی در گفتوگوی تلفنی که داشتیم، متوجه شدیم بسیج سازندگی ساری از گوزن های قرمزی که در مرکز تحقیقاتی بهشهر نگهداری میشوند، استفاده کرده که البته این هم تخلف است.
گوزن های بهشهر البته وارداتی هستند و خیلی پیشتر از اروپا وارد شده اند، ولی مجوز نگهداری آنها مربوط به کار تحقیقاتی، آن هم در محدوده بهشهر است و نه اجازه تکثیر و کشتار آن را دارند و نه مجاز بودهاند که گوزن ها را به جای دیگری ببرند. این کار قطعا تخلف است و مسئولان استانی با آنها برخورد خواهد کرد.
* البته ایشان گفتهاند که این مرکز مجوز دارد، ولی قرار نبوده ماجرا رسانه ای شود.
مگر کار ما پنهانی است؟ خیر! مگر نگهداری گوزن در بهشهر را پنهان کردهایم؟ سال هاست که کمتر از بیست راس گوزن وارداتی در این مرکز زیر نظر شهرداری بهشهر نگهداری میشود. آن گونه که شنیدهایم، دو رأس از آن گوزن های قرمز اروپایی را به ساری منتقل کردهاند که البته این کار هم غیرقانونی و تخلف است.
ما مراکز نگهداری دیگری هم در کشور داریم که حتی متعلق به بخش خصوصی هستند و قرار نیست به تکثیر و کشتار یا تأمین پروتئین و شکار منجر شود. هیچ کدامشان هم پنهانی نیست. وقتی برخی گونه ها را از قاچاقچیان میگیریم یا گونهای زنده از شکارچیان به دست میآوریم، اغلبشان قابلیت رهاسازی در طبیعت ندارند و مجبوریم در مراکز خاصی، از جمله پردیسان یا مراکز تحقیقاتی نگهداری شان کنیم؛ در مراکزی که شرایط نگهداری این گونه ها را دارند.
* آیا مسئولان محیط زیست استان اجازه صدور مجوز برای این امور را دارند؟
برای تأسیس مرکز نگهداری یا مرکز تکثیر هم لازم به صدور مجوز از سازمان مرکزی حفاظت محیط زیست است، چه برسد به مرکز تکثیری که قرار است به شکار منجر شود. به عنوان مثال، شاید زمانی تشخیص دهیم که مجوز دایر کردن مرکز تکثیر و شکاری را صادر نماییم تا گونه خودمان در طبیعت حفظ شود و خطر شکار شدن نداشته باشد که در این صورت باید در سازمان مرکزی بر اساس دستورالعمل های موجود برای این امر، دفاتر تخصصی کنار هم بنشینند، طرح را بررسی و در صورت خوب تشخیص دادن آن، با آن موافقت اصولی کنند.
تازه در این صورت نوبت شورای عالی محیط زیست میشود که موضوع را بررسی و با تصویب آن، مجوز بهره برداری صادر نمایند، یا آن را مردود دانسته و از دستور کار خارج کنند. این روند برای مرکز نگهداری و تکثیر گوزن طی نشده و حتی طرح اجرای آن هم تا کنون تهیه و تحویل نشده که در دست بررسی قرار گیرد.
* پس همه آنچه در این باره میگویند، صحت ندارد؟ اینکه میگویند قرار است در دو سال تعداد گوزن ها را به 75 رأس برسانند و بعد آن را در 15 مرکز دیگر که دایر خواهند کردند، تقسیم کنند و... . یا صحت دارد و بدون مجوز کارشان را جلو میبرند؟
ببینید، اینها گونهای نیستند که در خیابان خرید و فروش بشوند؛ یا در مراکز نگهداری یا در باغ وحش ها نگهداری می شوند و یا باید وارد شوند که همه این ها زیر نظر سازمان حفاظت محیط زیست بوده و متعهد هستند که گونه هایی که در اختیار دارند را نگهداری کنند. برای همین میگوییم که مرکز نگهداری بهشهر تخلف کرده و ماجرا را از استان پیگیری نمودهایم.
این ادعا هم جالب است که میخواهند تعداد گوزن هایشان را در دو سال به 75 رأس برسانند. مگر چند رأس گوزن دارند و زاد و ولد این گونه به چه صورت است که چنین ادعایی میکنند. حتی اگر بخواهند این گونه را وارد کنند هم باید از سازمان محیط زیست و هم از سازمان دامپزشکی مجوز بگیرند. بماند که در دامپروری هم نمیشود یک مرکز هم مولد باشد و هم برای تأمین پروتئین. یعنی هم تکثیر کند و هم کشتار کرده و روانه بازار پروتئنی کند.
* با این حساب میتوانید بگویید باید منتظر چه واکنشی باشیم؟
شک نکنید که اداره کل سازمان در استان، گوزنهای این مرکز در ساری را از آنها خواهد گرفت و با مرکز نگهداری بهشهر برخورد خواهد نمود و تا مجوز و موافقت اصولی برای این کار نباشد، دایر کردن چنین مرکزی ممکن نخواهد بود.
بد نیست اشاره کنم که معنای شکارگاه اختصاصی خیلی با این حرف ها متفاوت است و با چند هزار متر زمین و 5 هکتار، 10 هکتار نمیتوان آن را راه اندازی کرد. هم اکنون درخواست هایی که برای این کار به ما شده، در زمین هایی به وسعت چند هزار هکتار است، نه اعداد و ارقامی که دوستان ارائه میکنند.