به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ رشد بعنوان اولین ویژگی مورد نظر در گلههای گوشتی بوده و انتخاب ژنتیکی نیز در درجه اول بر همین اساس صورت میگیرد که نتیجه آن با بروز بلوغ جنسی زودرس ولی با عدم رشد کافی غدد جنسی در گلههای مادر توأم شده است. بعبارت دیگر، بروز بلوغ جنسی در گلههای تولیدی گوشتی امروزی به معنای رشد کامل غدد جنسی نیز نمیباشد. برای حل این مشکل، علاوه بر برنامه روشنایی مناسب، حرارت و تهویه سالن نیز که نقش اساسی دارند طوری باید تنظیم شوند تا گله همزمان با رسیدن به بلوغ جنسی، غدد جنسی آن نیز رشد کامل کرده باشد.
در شرایط جوی معتدل، اعمال برنامه روشنایی، حرارت و تهویه مناسب چندان مشکل نمیباشد ولی در سالهای اخیر که پرورش نژادهای گلههای مادر گوشتی در نقاط گرم نیز مرسوم گردیده و حتی بیشترین گوشت مرغ دنیا امروزه در این نقاط تولید میشود لذا اعمال برنامه مدیریت روشنایی، حرارت و تهویه در سالنهای اکثراً باز این مناطق امری چندان ساده نبوده و نیاز به آگاهی کامل و مدیریت ویژه خود را دارد.
در چنین مناطقی اگر بتوان شروع بلوغ جنسی را تا سن 23 الی 25 هفتگی به تأخیر انداخت میتوان انتظار تولید مطلوب را نیز داشت، ولی با بروز بلوغ زودرس، علاوه بر افزایش تعداد تخم مرغهای ریز و غیر قابل جوجه کشی، در خروسها نیز کاهش شدید فعالیت جنسی زودرس ظاهر میشود.
کاهش فعالیت جنسی زودرس در خروسها، امروزه یکی از مشکلات عمده پرورش نژادهای گوشتی در نقاط گرم بوده و موجب گردیده است که پرورش دهندگان به اجبار قسمت و یا حتی تمام خروسها را در اواسط دوره تولید با خروسهای جوانتر تعویض نمایند. امری که مشکل، هزینه بر و از نظر بهداشتی نیز غیر قابل قبول میباشد.
با عنایت به موارد اشاره شده و با توجه به سلیقه متفاوت مصرف کنندگان در نقاط مختلف دنیا در رابطه با نوع تولیدات طیور، که به تبع آن عملکرد را نیز تحت تأثیر قرار میدهد برای دستیابی به بهترین بهره وری، نیاز به بازبینی در تمام موارد مدیریت نیز امری ضروری میباشد.
افزایش رشد و معمای پیشروی صنعت مرغ گوشتی
انتخاب ژنتیکی همراه با درک بهتر از نیازهای تغذیه ای و اعمال روشهای مدیریتی مناسبتر سبب بهبود عملکرد گلههای گوشتی گردیده و در سالهای آتی نیز این روند ادامه خواهد داشت.
بهبود عملکرد در این نژادها با بروز صفات منفی و از جمله با کاهش باروری نیز توأم بوده است. انتخاب ژنتیکی برای افزایش رشد در مرغها، سبب افزایش اوولاسیون نامنظم و سندروم تولید تخم مرغ غیر قابل جوجه کشی شده و در خروسها کاهش شدید فعالیت جنسی را بهمراه داشته است، طوریکه در چند سال گذشته حتی پیش بینی کاهش سالیانه 0/5 درصد نطفه داری نیز شده بود که خوشبختانه با بهبود روشهای مدیریت و تغذیه اگرچه این پیش بینی بطور کامل تحقق نیافت ولی منجر به افزایش هزینه تولید بعلت اجبار در استفاده از امکانات پیشرفته تر نیز گردید. با توجه به وجود رابطه بین رشد و سایر پارامترهای تولید با یکدیگر از قبیل سن تولید اولین تخم مرغ، درصد تولید، وزن تخم و غیره، اینکه بهترین نوع پرورش متعادل چگونه باید باشد سوالی است که هنوز بدرستی بدان پاسخی داده نشده است. تولیدکنندگان نژادها همواره بر یکنواختی وزن گله در دوره پرورش تأکید دارند و آنرا مهمترین عامل رمز موفقیت گله در دوره تولید میدانند. در درستی این موضوع اگرچه جای شکی وجود ندارد معهذا چگونگی دستیابی به آن همواره آسان نیست. وجود اختلاف ژنتیکی در بین مرغهای یک گله از نظر پتانسیل رشد و محدودیت غذایی که سبب ایجاد رقابت در دستیابی به دان میشود موجب بروز و یا افزایش درصد غیر یکنواختی وزن در گله میگردد که حداقل نتیجه ناخواسته آن عدم پیک مناسب گله و تولید تخم مرغهای با وزن غیر یکنواخت است.
بعد از رسیدن گله به بلوغ جنسی، امکان دستیابی به بهترین عملکرد و تولید بیشترین جوجه بشرطی عملی است که مرغ و خروسهای گله به مرحله تولید حقیقی یا واقعی نیز رسیده باشد (reproductive effectiveness) بعبارت دیگر، گامتهای تولید شده باید حداکثر قدرت نطفه داری، توان رشد و تکامل را نیز داشته باشند.
افزایش حالت تهاجم در خروسهای گله مادر گوشتی صفتی است که در سالهای گذشته رو به افزایش بوده و سبب کاهش باروری شده است. با توجه به وجود این صفت در خروسها بطور ذاتی و اینکه افزایش آن موجب کاهش باروری میگردد، لزوم توجه به آن را باید امری جدی تلقی و توجه کافی به آن شود.
بلوغ جنسی و مداومت تولید مرغ گوشتی
همچنانکه اشاره شد بلوغ جنسی نتیجه اثر متقابل انتخاب ژنتیکی توأم با چگونگی اعمال روشهای مدیریت است. اگرچه تأثیر هرکدام از این عوامل به تنهایی روش نیست معهذا اثر روشنایی در تنظیم رشد غدد جنسی و در هر دو جنس امروزه کاملاً آشکار میباشد.
سوالی که امروزه اکثر مدیران پرورش با آن روبرو هستند وجود و چگونگی استفاده از روشها و یا ابزارهایی است که بوسیله آن بتوانند رشد غدد جنسی را از رشد کلی در گله متمایز نمایند.
ابزارهایی نظیر جیره بندی، روشنایی و غیره بهمراه استفاده از روشهای بیو شیمیایی و فیزیولوژیکی میتوانند در این امر کمک نمایند اگرچه در مورد دو روش اخیر هنوز پیشرفتهای زیادی صورت نگرفته است. نژادهای امروزی با طول مدت روشنایی 10 الی 11 ساعت در شبانه روز و با جیره بندی دان معمولاً زودتر از سن پیشبینی به بلوغ جنسی میرسند که نتیجه منفی آن عملکرد نامطلوب گله میباشد.
امروزه حتی با اعمال مدیریت جیره بندی و روشنایی، بعلت کاهش فعالیت باروری خروسها، جایگزینی تمام و یا قسمتی از آن در اواسط دوره تولید در بسیاری از مزارع امری عادی بوده و درنهایت سبب نیاز به افزایش پرورش خروس شده است. استفاده از روش جایگزینی در حال حاضر بنظر میرسد که روش مورد قبول اکثر تولیدکنندگان برای مداومت نطفه داری شناخته شده است.
خلاصه و نتیجه گیری
1- با توجه به تغییرات عملکرد در گلههای مادر گوشتی و افزایش تنوع جغرافیایی مراکز تولید، روشهای مدیریتی جدیدی نیز در سالهای گذشته اعمال و یا توصیه گردیده است.
2- هدف از تغییرات روشهای مدیریت و یا توصیههایی که تا کنون در مزارع صنعتی به مرحله عمل نرسیده اند عبارت از امکان بهره وری بهینه از توان تولید و با توجه به شرایط و امکانات میباشد.
3- این تغییرات حتی در دراز مدت میتواند تعیین کننده تولید انواع نژادهایی باشد که بتوان در آنها از روش جفتگیری طبیعی و یا تلقیح مصنوعی استفاده گردد و یا از نظر رشد، جزو نژادهای با رشد سریع و یا متوسط باشند.
4- نژادهای با رشد متوسط اگرچه در تعدادی از کشورهای آسیا و آفریقا مقبولیت دارند ولی بعلت افزایش هزینه تولید مرغ گوشتی قابل عرضه به بازار، بنظر میرسد که بتدریج سهم کمتری را بخود اختصاص دهند.
اگرچه استفاده از روش تلقیح مصنوعی بعللی در اروپا و آمریکای شمالی چندان مورد توجه نمیباشد ولی استفاده از این روش هم اکنون در مناطق دیگر نظیر آسیا، اروپای مرکزی و شرقی در حال گسترش میباشد.
دکتر سورن پزشکیان