به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ امروزه به دلیل گسترش وسیع سالمونلا، کنترل آن در حیواناتی که جهت مصرف تغذیه ی انسان کابرد دارند به شدت دارای اهمیت می باشد. ثابت شده است که بهره گیری از راهکارهای تغذیه ای در جهت بهبود و تغییر محیط دستگاه گوارش این حیوانات، ابزار مناسبی در جهت کاهش پراکنش سالمونلا در این حیوانات بوده است. ماهیت پویا و چند عاملی آلودگی های سالمونلایی و همچنین تفاوت ها در شیوه ی شیوع آن در سیستم های گوناگون پرورشی، پیش بینی تاثیر دستکاری های تغذیه ای را بر وضعیت آلودگی درحیوانات بسیار مشکل می کند. در این مقاله هدف بر این است تا به اختصار اطلاعاتی پیرامون استراتژی های تغذیه ای رایج در جهت کنترل سالمونلای پرندگان در اختیار خوانندگان عزیز قرار گیرد.
مقدمه
سالمونلا انتریکا (Salmonella enterica) که از این پس در این مقاله از آن به عنوان سالمونلا نام برده خواهد شد، یک خطر بزرگ در جهت سلامت عمومی جامعه در مقیاس جهانی است که با وجود تحقیقات گسترده و دانش علمی پیرامون این باکتری، همچنان شاهد اثرات سوء آن بر سلامتی انسان هستیم که متاسفانه گاهی به فوت نیز منجر می شود. عامل دیگری که در سال های اخیر توجه جوامع را به خود جلب کرده است، افزایش سطح مقاومت آنتی بیوتیکی در این باکتری است (Boyle et al., 2007). اتحادیه اروپا راهکارهای روشنی را در جهت غلبه بر آلودگی سالمونلایی حیوانات با جنبه ی تغذیه ی انسان بیان نموده است (EU Regulation 2160/2003). مقرراتی که بعد از خروج طیور از سالن پروش اعمال می شوند نظیر ذبح، فرآوری، بسته بندی و انبارداری کاملاً بهداشتی، می توانند تا حدود زیادی خطر انتقال سالمونلا به مصرف کنندگان را کاهش دهند. علیرغم این مقررات، همچنان به تدابیر شدیدتری در جهت به حداقل رساندن عوامل بیماری سالمونلوزیس در انسان نیاز است. سروتیپ غالب سالمونلا در یک کشور، از منطقه ای به منطقه ی دیگر متغیر است. اگرچه اکثر سروتیپ ها در حیوانات گوناگون هیچ نوع علائم بالینی ای را بروز نمی دهند، ولی همچنان یک عامل نگرانی برای سلامت جامعه خواهند بود. در بیشتر کشورها، کنترل موفق سالمونلا بر مبنای اصول بهداشتی در حین پروش و رعایت کامل مقررات امنیت زیستی تعریف می شود. در این بین خوراک نقش بسیار مهمی را در کنترل سالمونلا بازی می کند. تاثیر خوراک بیشتر از دو جهت حایز اهمیت است. اول اینکه خوراک به صورت بالقوه توانایی این را دارد تا نقش یک حامل را جهت معرفی عامل بیماریزا به گله بازی کند. بنابراین، یک برنامه ی کنترل منسجم بایستی در تمامی نقاط تولید (کارخانجات، انبار و کارگاه) خوراک اجرا شود تا از ورود عامل بیماری به واحد پرورش و سپس بدن حیوانات جلوگیری شود. دوم اینکه وقتی پرندگان از طریق خوراک در معرض سالمونلا قرار می گیرند، ترکیب و بافت خوراک و همچنین مواد افزودنی و مکمل های مورد استفاده در آن می توانند به عنوان عاملی بالقوه در جهت کاهش خطر تکثیر و پراکنده شدن سالمونلا مورد استفاده قرار گیرند. در ادامه سعی می شود تا به مجموعه ای از مهمترین راهکارها که به واسطه ی آنها می توان از طریق خوراک و مکمل ها به عنوان ابزاری در جهت کنترل سالمونلا بهره جست اشاره شود.
کنترل سالمونلا در خوراک
سالمونلا را می توان غالباً در منابع خوراکی به ویژه آنهایی که غنی از پروتئین هستند یافت (Wierup and Haggblom, 2010). سالمونلا همچنین ممکن است در خوراک های مخلوط و حتی حرارت دیده و پلت شده نیز به دلیل آلودگی های محیطی و تماس با عوامل آلوده در حین تولید، حمل و نقل و همچنین انبارداری مشاهده شود (Binteret al., 2011; Jones, 2011). مطالعات بسیاری خوراک آلوده را به عنوان عامل اصلی ورود سالمونلا به گله معرفی کرده اند (Davies et al., 2004; Mollaet al., 2011).
حرارت دهی، به ویژه در طول مراحل کاندیشنیگ، پلت زنی و یا اکستروژن، به عنوان یک راه موثر در جهت کاهش تجمع باکتریایی در مواد خوراکی و همچنین ترکیب نهایی خوراک شناخته شده است (Himathongkhanet al., 1996). معمولاً حرارت بین 80 تا 85 درجه سانتیگراد برای مدت 1 دقیقه در بیشتر مواد بایستی باعث حذف سالمونلا شود (Jones and Richardson, 2004). البته این امر بستگی به میزان آلودگی نیز دارد (Himathongkhan et al., 1996)؛ همچنین حرارت مطلوب برای دامنه ی زمانی مورد نظر ممکن است در تمامی نقاط خوراک به صورت یکنواخت ایجاد نشود. حرارت دهی برای بیش از 30 ثانیه در دمای بیش از 75 درجه سانتیگراد می تواند تا 1000 برابر کاهش میزان سالمونلا را در بر داشته باشد. اسیدی کردن خوراک یکی دیگر از تدابیری است که می تواند در جهت کاهش خطر ورود سالمونلا به گله مورد استفاده قرار گیرد (Wierup and Haggblom, 2010). اسیدهای ارگانیک دارای ظرفیت های متفاوتی جهت غیرفعال کردن سالمونلا در خوراک هستند و توجه به این نکته ضروری است که در این روش ممکن است عامل بیماری که به طور کامل غیرفعال نشده است به صورت فعال در خوراک باقی بماند. ترکیبات حاوی فرمالدئید نتایج بهتری را به نمایش گذاشتند (Carrique-Mas et al., 2007).
راهکارهای تغذیه ای جهت کنترل سالمونلا
تغیرات تغذیه ای در جهت کنترل سالمونلا می توانند به واسطه ی تغیر در فرمول عمومی جیره و یا افزودن یکسری مواد افزودنی به آن اعمال شوند. در مورد فرمول عمومی جیره، حضور مواد تخمیری و ظرفیت بافری آنها می توانند مورد بازنگری قرار گیرند. به طور معمول، جمعیت میکروبی روده به شدت تحت تاثیر جیره و تغیرات آن قرار دارد. بنابر این انتظار می رود با تغیر در ترکیبات جیره بتوان فلور میکروبی را تا حدودی کنترل نمود. در ادامه به ذکر تعدادی از مهمترین راهکارهای کنترلی می پردازیم.
1) اثرات محدودیت غذایی
پرورش دهندگان طیور تخم گذار، معمولاً با اجرای یک برنامۀ پرریزی یا به اطلاح تولک بردن گله مرغان مسن (بعد از یک دوره تولید یکساله)، سعی در کاهش میزان تلفات و افزایش میزان تولید نسبت به طیور هم سن که پرریزی نشده اند دارند. رایج ترین روش برای نیل به این مقصود، یک دوره ی 14 روزه محدودیت غذایی به همراه کاهش مدت زمان نوردهی است. نظر متخصصین بر این است که تولک بردن گله مرغان تخم گذار، خطر میزان شیوع سالمونلا را در گله افزایش می دهد. اجرای یک برنامه ی پرریزی در گله ی آلوده به سالمونلا می تواند باعث انتشار بیشتر میکروب و نیز افزایش میزان تولید تخم مرغ های آلوده به سالمونلا شود (Ricke, 2003; Golden et al., 2008). اجرای محدودیت غذایی باعث تغییر در محیط چینه دان می شود که منجر به افزایش pH به واسطه ی کاهش سطح لاکتات، گلوکز و اسیدهای آمینه در مقایسه با گروه پرندگان تولک می شود. چینه دان اولین محیطی است که عامل سالمونلا بعد از ورود به بدن پرنده در آن مستقر می شود. بنابراین، شرایط محیطی چینه دان می تواند قابلیت زیست و بیماریزایی عامل سالمونلا را نه تنها در چینه دان بلکه تا انتهایی ترین بخش های روده تحت تاثیر قرار دهد. اخیراً مطالعاتی در جهت مقایسه ی پرندگانی که بصورت آزمایشی به سالمونلا آلوده شده بودند بعد از تولک بری و بدون آن انجام شده است. در پرندگان تولک، میزان تکثیر عامل سالمونلا در چینه دان و روده ی کور و نیز میزان حمله ی باکتری به طحال و کبد بسیار بیشتر از پرندگانی بود که در آنها برنامه ی پرریزی اجرا نشده بود (Durant et al., 1999 and 2000).
2) اسیدهای آلی
اسیدهای آلی از دو جنبه تاثیر کاهنده ی خود را بر شیوع سالمونلا می گذارند. اول اینکه می توانند باعث کاهش چشمگیر عامل بیماری در خوراک شوند و دوم اینکه شرایط محیطی موجود در بدن پرنده را برای حضور، تکثیر و تاثیر باکتری بسیار سخت می کنند. اسید های چرب کوتاه زنجیر نظیر اسید فرمیک، استیک، پروپیونیک و بیوتریک همگی اثرات بازدارنده بر رشد عامل سالمونلا از خود نشان داده اند (Van Immerseelet al., 2006). باکتری سالمونلا که قادر به کاهش pH بین سلولی نیست، با توجه به شیب pH در امتداد غشای سلولی خود باعث انباشتگی آنیون های اسید آلی می شود. اسید بیوتریک به طور خاص و در دزهای پایین باعث ایجاد تداخل در بیان ژن تهاجمی در باکتری های گونه ی سالمونلا می شود (Van Immerseelet al., 2006). اسیدهای آلی به طور معمول و با توجه به ظرفیت بافری خوراک و نیز خود اسید در سطوحی بین 0.5 تا 3 درصد به خوراک اضافه می شوند. ظرفیت بافری اسید در غلات و محصولات جانبی آنها پایین ترین، در خوراک های پروتئینی کمی بالاتر و در مواد معدنی به میزان حداکثر است. مصرف اسیدهای آلی معمولاً به صورت پوشش دار یا کپسوله شده توصیه می شود تا به صورت محافظت شده به بخش های انتهایی روده که موثرترین نقطه از نظر فعالیت این اسیدهاست برسند. اسیدهای چرب با طول زنجیر کربنی متوسط نظیر اسید کاپروئیک، کاپریلیک و کاپریک ممکن است خاصیت ضد میکروبی شدیدتری علیه باکتری سالمونلا نسبت به اسیدهای چرب با زنجیر کربن کوتاهتر داشته باشند (Van Immerseelet al., 2006). به طور کلی مصرف اسیدهای آلی در خوراک و آب تاثیرات سودمندی را بر عملکرد تولیدی و نیز سلامت عمومی دستگاه گوارش پرنده به دنبال خواهد داشت. مطالعاتی که در جهت بررسی عملکرد اسیدهای کاپروئیک و کاپریلیک بر روی سالمونلا انتریتیدیس در جوجه ها انجام گرفته است حاکی از کاهش توانایی تهاجمی گونه ی سالمونلا به سلول های اپیتلیال و در نتیجه کاهش تعداد این باکتری ها بوده است (Van Immerseelet al., 2004).
3) خصوصیات فیزیکی خوراک
خصوصیات فیزیکی خوراک به میزان چشمگیری میزان عبور و جذب مواد مغذی را در دستگاه گوارش تحت تاثیر قرار می دهد که به نوبه ی خود بر روی اقامت و تکثیر باکتری سالمونلا در طیور نیز تاثیر گذار بوده است. نوع غله و اندازه ی ذرات خوراک تا حدودی بر روی حضور و تکثیر باکتری سالمونلا تاثیرگذار بوده است. به منظور بررسی تاثیر خوراک با دانه های درشت و نیز دانه های ریز بر پایه ی ذرت و سویا و همچنین خوراک دانه درشت بر پایه ی تریتیکاله و سویا بر روی طیور گوشتی در دو سیستم قفس و بستر آزمایشی صورت گرفت (Santos et al., 2008). خوراک محتوی دانه ی کامل و یا به صورت درشت خرد شده به میزان چشمگیری جمعیت سالمونلا را در روده ی کور جوجه های 42 روزه کاهش داد.
4) استفاده از پروبیوتیک در کنترل سالمونلا
طبق تعریف، پروبیوتیک به مجموعه ای از میکروارگانیسم های زنده اتلاق می شود که بعد از مصرف توسط حیوانات، موجوب بهبود سلامت آن حیوانات می شوند (FAO/WHO, 2001). امروزه در اتحادیه اروپا لیست جامعی از پروبیوتیک های تایید شده تحت عنوان "تثبیت کننده های فلور روده" برای حیوانات گوناگون موجود است (European Commission, 2011). چالشی که بر سر این موضوع مطرح است، ماندگاری و دوام پروبیوتیک در طی پروسه ی پلت زنی و نیز انبار داری است. امروزه طیف وسیعی از گونه های باسیلوس که تولید کننده ی اسپور هستند از خود در برابر حرارت مقاومت نشان داده اند و توانایی خود را در جهت بهبود سیستم گوارش میزبان حتی بعد از طی پروسه ی حرارت دهی حفظ کرده اند و در این مورد تنها نکته ی قابل تامل یافتن یک دز مناسب و اقتصادی جهت استفاده از این نوع پروبیوتیک ها در خوراک است (Hog et al., 2005).
باکتری های تولید کننده ی اسید لاکتیک به دلیل توانایی در کاهش آلودگی سالمونلا به طور وسیعی در طیور مورد استفاده قرار گرفته اند و به منظور کنترل سالمونلا به صورت تجاری در بسیاری از کشورها استفاده می شوند (Higgins et al., 2007 and 2010).
5) کشت CE - Competitive exclusion
کشت های CE نوعی کشت پروبیوتیکی هستند که به صورت تک دز استفاده می شوند. کشت های CE معمولاً در حیوانات تازه متولد شده مانند جوجه های یک روزه مصرف می شوند. همچنین کشت های CE را می توان جهت بازگردانی فلور طبیعی دستگاه گوارش پس از یک دوره مصرف آنتی بیوتیک به کار برد. یک کشت CE معمولاً تشکیل شده است از مخلوط باکترهای غیر بیماری زا که به صورت عمده در فلور طبیعی دستگاه گوارش نیز یافت می شوند. CE ابتدا در پرورش طیور و به ویژه جوجه های تازه هچ شده مورد استفاده قرار گرفت که با تقویت و سرعت بخشیدن به جایگزینی میکروفلور دستگاه گوارش میزان ابتلا به سالمونلا را تا حدود زیادی کاهش داد (Nurmiet al., 1992; Schneitzet al., 1992). جمعیت میکروبی دستگاه گوارش جوجه هایی که در یک محیط کاملاً استریل نظیر ماشین های ستر و هچر هچ می شوند کاملاً متفاوت از جوجه هایی است که در یک محیط طبیعی و آلوده به مدفوع و میکروب های موجود در آن از تخم خارج می شوند. باید توجه داشت که CE باید در ساعات اولیه و قبل از اینکه سالمونلا فرصتی برای ورود به بدن جوجه ها و اعمال اثر بازدارندگی خود بر تغیر فلور میکروبی پیدا کند در دسترس جوجه ها قرار گیرد (Wierupet al.,1992). امروزه همچنین کشت های CE تجاری با قدرت اثر بر روی (Campylobacter(Stern et al., 2001 و (Colstridiumperfringens (Kaldhusdalet al., 2001 در بازار موجود هستند. در انتها استفاده از این متد در جهت کنترل سالمونلا، مستلزم این است که بستر بین دوره های متعدد طی یک دوره ی یک ساله بدون جمع آوری و ضد عفونی باقی بماند که این امر خود یکی از اصلیترین اشکالات این متد می باشد. بعلاوه یک چنین بستری محیطی مناسب برای رشد و رفت و آمد جوندگان آلوده به سالمونلا است (Henzler and Opitz, 1992). بنابر این، با بکار بستن این متد عملاً رسیدن به اهداف کنترل باکتری سالمونلا در گله سخت و در شرایط ایران دست نیافتنی خواهد بود.
6) گلیکانها
کربوهیدارت ها (گلیکان ها) از دیرباز یکی از عمده ترکیبات غذایی بوده اند که بیشتر تحت عنوان مولکول های تولید کننده ی انرژی و همچنین ترکیبات ساختمانی اجزای گیاهی شناخته می شوند. تعدادی از کربوهیدرات ها بر پایه ی گلوکز، مانوز، گالاکتوز و فروکتوز دارای خواص ضد عفونی کنندگی هستند. مانوز و پلیمر های آن به عنوان رایج ترین محصول مورد استفاده به عنوان افزودنی خوراک هستند و همچنین آثار بازدارندگی آنها بر روی رشد و تکثیر سالمونلا به اثبات رسیده است (Oyofoet al., 1989). باکتری سالمونلا دارای گیرنده های مانوز بر روی سطح خود است که به گلیکوپروتئین های (غنی از مانوز) موجود در سطح روده متصل می شوند. بنابراین، قند مانوز به صورت رقابتی با گلیکوپروتئین های موجود در دیواره ی روده، به گیرنده های موجود بر روی سطح باکتری های سالمونلا متصل شده و از جایگیری آنها در دیواره ی روده و نتیجتاً تکثیر آنها جلوگیری به عمل می آورد. اگرچه یافته های مشابه نتایج بهتری را در رابطه با استفاده از منان الیگو ساکاریدها (MOS) در سطوح خیلی پایین تر نسبت به سطوح مانوز خالص گزارش کرده اند (Bio-Mos, Alltech Inc., Nicholasville, Kentucky, USA).
7) پریبیوتیکها
پریبیوتیک به نوعی خوراک یا افزودنی های خوراکی گفته می شود که به صورت انتخابی رشد و فعالیت یک و یا گروه محدودی از باکتری ها در روده ی بزرگ را در جهت بهبود سلامت میزبان تحت تاثیر قرار می دهند (Gibson et al., 2005). پریبیوتیک ها همچنین علاوه بر تاثیر بر ترکیب و جمعیت باکتریایی دستگاه گوارش، باعث بهبود عملکرد دستگاه ایمنی در میزبان می شوند (Roberfroidet al., 2010). پریبیوتیک ها به طور عمده کربوهیدرات های متوسط تا بلند زنجیری هستند که الیگوساکارید نامیده می شوند (همچنین به عنوان فیبر محلول نیز شناخته می شوند)، در حالی که حتی ممکن است از جنس پروتئین، پپتید و یا حتی برخی از گونه های چربی ها باشند. این پریبیوتیک ها با تغذیه ی پروبیوتیک ها و یا سایر باکتری های روده ای هم نوع، به آنها یک برتری رقابتی در مقایسه با عوامل بیماری زا نظیر سالمونلا می دهند.
8) پروتئینهای موجود در تخممرغ
آزمایشات حاکی از آن بوده اند که افزودن ترکیبات موجود در تخم مرغ به جیره ی غذایی مرغان تخم گذار میزان شیوع سالمونلا را تا حدود زیادی کاهش داده اند. در مواردی که به صورت آزمایشگاهی، درگیری با S. enteritidis در مرغان ایجاد شده بود، افزودن 5% پودر زرده ی تخم مرغ به جیره باعث کاهش چشمگیر درگیری و در مواردی هم پیشگیری از شیوع S. enteritidis شد (Kassaify and Mine, 2004a). در آزمایشی دیگر، درگیری با S. typhimurium به صورت آزمایشگاهی در مرغان تخم گذار ایجاد شد که افزودن 10% پودر زرده به خوراک باعث رفع کامل آلودگی و در دزهای پایین تر باعث کاهش آلودگی شد (Kassaify and Mine, 2004b). این ویژگی ضد سالمونلایی زرده را به خاصیت ضد چسبندگی ترکیبات موجود در گرانول های آن و همچنین وجود لیپوپروتئین های با تراکم بالا (HDL) نسبت می دهند (Kassaifyet al., 2005).
9) روغنهای ضروری
گروهی از روغن های ضروری دارای خاصیت بازدارندگی و همچنین نابود کننده ی باکتری سالمونلا هستند (Burt, 2004). مطالعات حاکی از تاثیر ضد باکتریایی روغن ضروی استخراج شده از مرکبات بر روی 11 گونه از سالمونلا بوده است که از امنیت استفاده از آنها را در خوراک های کاملاً طبیعی و نیز ارگانیک تایید می کند (O’Bryan et al., 2008). مطالعه ای دیگر گواه تایید اثر بازدارندگی روغن ضروری استخراج شده از گیاه ریحان بر رشد و تکثیر سالمونلا در خوراک است (Rattanachaikunsopon and Phumkhachorn, 2010).
10) باکتریوفاژها
باکتریوفاژها در واقع ویروس هایی هستند که توانایی آلوده کردن باکتری های مهاجم را دارند و معمولاً در دستگاه گوارش حیوانات یافت می شوند. امروزه مطالعاتی در راستای بررسی تاثیر این عوامل به عنوان راهکاری تغذیه ای در جهت کنترل و کاهش بیماری سالمونلا در حیوانات زنده در حال اجرا است (Callaway et al., 2011).
نتیجه گیری
همانطور که در این مقاله به آنها اشاره شد، راهکارهای متعددی با قابلیت کنترل و کاهش عامل بیماری سالمونلا در مراحل پیش از تولید طیور وجود دارد. در حالی که نتیجه ی نهایی و تاثیر استفاده از این راهکارها همچنین بستگی به عواملی نظیر مدیریت، تغذیه و وضعیت آلودگی گله به سالمونلا دارد؛ از این رو نتایج حاصل از مزارع مختلف گاهاً متفاوت گزارش می شوند. بنابر این توصیه بر این است که پرورش دهندگان ابتدا شرایط مزارع خود را به خوبی بررسی نمایند. از آنجایی که راهکار های ذکر شده در این مقاله در سال های اخیر معرفی و به کار بسته شده اند و توجه به این نکته که گوناگونی شرایط در مزارع موجود در نقاط مختلف نتایج متفاوتی را نیز شامل می شود، بهتر است از این راهکارها به عنوان روشی کمکی و در کنار برنامه های منسجم پرورش در مزارع پرورش طیور استفاده شوند.
ترجمه و تدوین : مصطفی بخارائیان - کارشناس ارشد تغذیه و پرورش حیوانات (University of Essex)