به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ ارزیابی متابولیتهای انرژی در گاوهای دوره انتقال اغلب توسط دامپزشکان برای مراقبت از گلههای شیری جهت پیشگیری از بیماریها و داشتن یک گله سالم و تولید مناسب بهکار میرود.
از آنجا که پرفشارترین دوره برای گاوها، دوره انتقال (سه هفته قبل تا سه هفته پس از زایمان) است، بیشتر مراقبتها در گاو در طی این دوره انجام میشود. تفسیر دادههای بهدست آمده ازنظر مراقبت از سلامت گله با تفسیر دادهها جهت تشخیص بیماری در دامها بهصورت انفرادی متفاوت است.
نتایج غیر طبیعی آزمایش (بیشتر یا کمتر) با مقایسه با مقادیر استاندارد اشاره شده در مراجع برای تشخیص بیماری در دامهای بیمار بهکار میرود. برای آزمایش در سطح گله، مقادیر استاندارد برای تفسیر مناسب نبوده، دادهها را به تناسب حیوانات آزمایش شده که دارای اعدادی بالاتر یا پائینتر از یک مقدار خاص پذیرفته شده هستند یا میانگین آنها بالاتر یا پائینتر از این مقدار است تفسیر میکنند.
مقدار خاص پذیرفته شده، از تحقیقاتی که بهصورت آماری ارتباط بین پارامتر موردنظر و اثرات آن را بررسی میکند، بهدست میآید.
در سلامت گلههای شیری اثرات وابسته شامل، میزان وقوع بیماریهای متابولیک (کتوز درمانگاهی، جابهجائی شیردان و بیماریهای عفونی التهابی (متریت، ورم پستان) در دوره پس از زایمان میباشد که کیفیت تولیدمثل و تولید شیر را در آینده تحت تأثیر قرار میدهد.
جهت آزمایش سلامتی گله ضروری است که از تعداد کافی دام برای بهدست آوردن نتایج قابل اتکاء نمونهگیری شود، به گونهای که تصویر درستی از گروه نمونهگیری شده ایجاد شود.
پیشنهاد میشود در گلههای بزرگتر از ۵۰۰ رأس دام مولد، حداقل از هر گروه دام، ۱۲ رأس نمونهگیری شوند. مسلم است هرچه تعداد دام نمونهگیری شده بیشتر باشد، اطمینان بیشتری بر نتیجههای بهدست آمده وجود خواهد داشت. در هر حال گرفتن تعداد زیاد نمونه غیرعملی بوده و هزینه زیادی خواهد داشت.
ارزیابی وضعیت متابولیک انرژی در گاوهای دوره انتقال شامل آزمایش گاوها قبل و پس از زایمان میشود.
طبق تحقیقات انجام شده در دانشگاه کورنل در سال ۲۰۱۰ برای ارزیابی کیفیت تولیدمثل و شیرواری در سطح گله نشان داده شده است که اندازهگیری NEFA پس از زایمان نشانگر بهتری برای بیماریهای این دوره (جابهجائی شیردان، متریت و ورم پستان) و کاهش کیفیت تولیدمثل، نسبت به NEFA قبل از زایمان یا BHBA پس از زایمان میباشد.
توصیه میشود که اندازهگیری NEFA در مرحله قبل از زایمان، ۲ تا ۱۴ روز قبل از تاریخ پیشبینی شده زایمان انجام گیرد. اندازهگیری اسیدهای چرب استریفیه نشده و بتاهیدروکسی بوتیرات (BHB) بلافاصله پس از زایمان (در روزهای ۳ تا ۱۴ روز پس از زایمان) توصیه میگردد.
همچنین توصیه میشود علاوه بر این دو، آلبومین، اوره و AST نیز در همین دوره اندازهگیری شود. زمان نمونهگیری باید به گونهای باشد که اولا نمونهها را بتوان سریع به آزمایشگاه انتقال داد و گاوها مدتی حدود حداقل ۲ ساعت غذا نخورده باشند.
در صورتیکه در زمان نمونهگیری به دام استرس وارد شود، مقدار NEFA در آنها افزایش مییابد. در صورتیکه بتوان از گروه گاوها و تلیسهها جداگانه نمونهگیری کرد، تفسیر نتایج حاصله دقیقتر خواهد بود.
NEFA
NEFA نشانگر خوبی برای ارزیابی تعادل منفی انرژی میباشد. براساس مطالعاتی که در دانشگاه کورنل انجام شده در گاوهای شیری که جیره کاملا مخلوط (TMR) دریافت میکنند، نتایج بهصورت زیر تفسیر میشود.
• برای گاوها بهصورت انفرادی، احتمال افزایش بیماریهای پس از زایمان وجود دارد (جابهجائی شیردان، متریت، جفت ماندگی و کتوز درمانگاهی)، کاهش شیر و کاهش کیفیت تولیدمثل در سی روز اول شیرواری در گاوهای شیری هلشتاین که NEFA در آنها بیشتر از 0/6 تا 0/7 mEq/L در آزمایش ۳ تا ۱۴ روز اول زایمان باشد، دیده میشود.
• در سطح گله احتمال زیادی دارد که اگر بیش از ۱۵ تا ۲۰ درصد گاوهای تست شده پس از زایمان دارای NEFA بیشتر از 0/7mEq/L باشد، افزایش قابل ملاحظهای در بیماریهای متابولیک و عفونی پس از زایمان، کاهش تولید شیر و کاهش تولیدمثل، اتفاق بیفتد.
BHB
بتاهیدروکسی بوتیرات بهعنوان یک نشانگر کتوز تحت درمانگاهی بهکار میرود و نتایج آن شبیه NEFA تفسیر میشود:
• گاوهائی که بهصورت انفرادی BHB بالاتر از ۱۰mg/dl دارند با خطر افزایش بیماریهای متابولیک یا عفونی پس از زایش (جابهجائی شیردان، کتوز درمانگاهی و متریت) روبرو هستند، همچنین کاهش تولید شیر و کاهش کیفیت تولیدمثل در گاوهای هلشتاین که جیره کاملا مخلوط (TMR) دریافت میکنند، ایجاد میشود.
• در سطح گله، اگر بیش از ۱۰ درصد از گاوهای آزمایش شده پس از زایمان میزان BHB بیش از ۱۰mg/dl داشته باشند. یک افزایش قابل ملاحظه در میزان بروز بیماریهای پس از زایمان، کاهش تولید شیر و کاهش کیفیت تولیدمثل اتفاق خواهد افتاد.
AST
یک آنزیم کبدی است که بهعنوان نشانگر وقوع تجمع چربی در کبد استفاده میشود. در هرحال، AST اختصاصی برای کبد نیست و در جراحت عضلات بدنی نیز افزایش مییابد. بهعلاوه یک آزمایش با حساسیت زیاد برای تجمع چربی در گاوهای شیری نیست.
جایگزین AST عبارت است از GLDH که از SDH با ثباتتر است. (هر دوی SDH و GLDH نشانگرهای عوارض کبدی هستند.)
اوره
عکسالعملی از غلظت ازت در شکمبه و میزان پروتئین و انرژی در جیره است. اوره را میتوان در خون، سرم، پلاسما یا شیر اندازهگیری کرد و نتایج آن یکسان تفسیر میشود.
توصیه فعلی این است که میانگین غلظت اوره در گاوهای آزمایش شده بین ۱۳ تا ۱۷mg/dL باشد. هم میزان بالا و هم میزان پائین آن نشان میدهند که جیره باید تنظیم دوباره شود.
آلبومین
میزان آلبومین نیز برای ارزیابی محتویات انرژی و پروتئین جیره بهکار میرود. برخی از متخصصین هدف را بیشتر از3 g/dL برای گاوهای آزمایش شده درنظر میگیرند.
باید بهخاطر داشته باشیم که مقدار آلبومین تحت تأثیر وضعیتهائی مثل مشکلات التهابی (در چنین وضعیتی آلبومین کاهش مییابد) بیماریهای کبدی (آلبومین در کبد تولید میشود) و بیماریهای کلیوی و دستگاه گوارش (آلبومین در این دستگاهها ازبین میرود) قرار میگیرد.