به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ مدیریت تولیدمثل طبیعی در یک گله گوسفند بسیار پیچیده است و علاوه بر تحمیل هزینههای زیاد، سبب ایجاد مشکلاتی در مدیریت تغذیه دام، به دلیل ناهمگونی سنی در گله میگردد.
با استفاده از روشهای همزمانی فحلی در میش میتوان علاوه بر تسهیل در مدیریت تولیدمثل و تغذیه، گله را هرچه سریعتر برای جفتگیری بعدی آماده کرد و بازده تولید بره را نیز افزایش داد.
ایجاد همزمانی فحلی در میش روشهای مختلفی دارد که هرکدام درصد موفقیت متفاوتی دارند و در این روشها از مواد مختلف از جمله پروستاگلاندین، پروژسترون و پروژستین استفاده میگردد. مصرف پروستاگلاندین که بهصورت تزریقی استفاده میشود، فقط در حیواناتی موثر است که تخمدان آنها در زمان تزریق در وضعیت مطلوب موردنظر قرار داشته باشد.
پروستاگلاندین هورمونی است که در اواخر دوره فحلی از رحم دام ترشح سپس وارد جریان خون شده و پس از تحلیل جسم زرد که روی تخمدان قرار دارد سبب بروز علایم فحلی میگردد. با استفاده از نوع صناعی (سنتتیک) این هورمون که به روش تزریقی استفاده میگردد، میتوان ضمن ایجاد سازو کار (مکانیزم) فوق، علایم فحلی را مشاهده نمود.
باتوجه به اینکه چرخه فحلی در میش تقریبأ ۱۷تا ۱۹ روز میباشد، دو تزریق متوالی پروستاگلاندین به فاصله ۹ یا ۱۰ روز میتواند باعث ایجاد فحلی در گله گردد.
مواد و روشها
این مطالعه از ابتدای مرداد ۱۳۷۸ تا انتهای اسفند ۱۳۷۹ در طی دو دوره تولیدمثلی بر روی ۱۰۰۰ راس میش به انجام رسید.
میشها به دو گروه ۵۰۰ راسی تقسیم شدند و گروه اول؛ گروه کنترل و گروه دوم ؛ گروه PGF نامیده شدند. در گروه کنترل اجازه داده شد که روند طبیعی فحلی به انجام برسد و گروه PGF میشهایی بودند که در آنها دو تزریق عضلانی متوالی آنالوگ پروستاگلاندین با نام تجاری Cloprostenol به میزان 0/9 میلیگرم به فاصله ۹ روز انجام گرفت.
شرایط پرورش و تغذیه دو گروه مشابه بود و تعداد برههای متولد شده در هر گروه در هر دوره تولیدمثلی بهطور مجزا ثبت گردید.
در اولین دوره تولیدمثلی، قوچاندازی در گروه کنترل از ابتدای مرداد ۱۳۷۸، به مدت ۳ ماه و در گروه PGF از ابتدای مهر ۱۳۷۸ به مدت ۱ ماه انجام شد.
در دومین دوره تولیدمثل، قوچاندازی در گروه کنترل از اواخر فروردین ۱۳۷۹، به مدت ۳ ماه و در گروه PGF نیز از اواخر فروردین ماه ۱۳۷۹ ولی به مدت یک ماه انجام شد.
بیشتر بدانیم:
روشهای همزمانسازی فحلی گوسفند
اثرات تجویز اکسی توسین و پروستاگلاندین F2a
نتایج
در هنگام زایش تعداد برههای متولد شده در هر گروه طی دو دوره متوالی بهطور مجزا ثبت گردید.
در اولین دوره تولیدمثل باتوجه به اینکه قوچاندازی در گروه کنترل از ابتدای مرداد ۱۳۷۸، به مدت ۳ ماه به انجام رسیده بود، تولد برهها از ابتدای دی تا اسفند ۱۳۷۸ به طول انجامید و طی آن ۳۷۹ بره متولد گردید و در گروه PGF که قوچاندازی از ابتدای مهر ۱۳۷۸ آغاز گردیده بود، محدوده زایش، اسفند ۱۳۷۸ بود و طی آن ۴۹۷ بره متولد گردید.
در دومین دوره تولیدمثلی که قوچاندازی گروه کنترل از اواخر فروردین ۱۳۷۹ به مدت ۳ ماه و در گروه PGF به مدت ۱ ماه انجام شده بود، در گروه کنترل از ابتدای مهر تا انتهای آذر ۱۳۷۹،۳۹۲ بره و در گروه PGF در طول مهر ماه ۱۳۷۹ تعداد ۴۶۵ بره تولد یافت.
در مجموع در گروه کنترل از ابتدای مرداد ۷۸ تا انتهای آذر ۱۳۷۹؛ ظرف مدت ۱۷ ماه تعداد ۷۷۱ بره و در گروه PGF از ابتدای مهر ماه ۱۳۷۸ تا انتهای مهر ماه ۱۳۷۹؛ ظرف مدت ۱۳ ماه ۹۶۲ بره متولد گردید.
تجزیه آماری:
گروههای مورد مطالعه |
تعداد میش (راس) |
تعداد بره متولد شده – دوره اول |
تعداد بره متولد شده – دوره دوم |
جمع برههای متولد شده در دو دوره |
گروه کنترل |
500 |
379
(75/8 %) |
392
(78/4 %) |
771
(77/1 %) |
گروه PGF |
500 |
497
(99/4 %) |
465
(93 %) |
962
(96/3 %) |
اطلاعات بهدست آمده با استفاده از الگوی خطی عمودی و مربع کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
بحث
نتایج بهدست آمده نشان میدهد که ایجاد همزمانی فحلی توسط PGF موفقیتآمیز است و میتواند در طول سال مورد استفاده قرار گیرد.
باتوجه به اینکه تعداد برههای متولد شده در ۵۰۰ رأس میش گروه کنترل در مدت ۱۷ ماه ۷۷۱ راس و در ۵۰۰ رأس میش گروه PGF در مدت ۱۳ ماه ۹۶۲ رأس بوده است؛ نتایج حاصله مبین اختلاف معنیدار(0/5 %=p) برای در صد برههای متولد شده بین دو گروه میباشد.
بهعلاوه مدت زمان سپری شده طولانیتر برای گروه کنترل در مقایسه با گروه PGF نشانگر کارآمد بودن اجرای همزمانی در میشها است، ضمن اینکه مطالعه حاضر تأییدکننده تحقیق کارلسون و همکاران (۱۹۸۹) نیز میباشد.
بهطورکلی همزمانی بیشتر در گروه PGF در مقایسه با فحلی طبیعی از یکسو و کوتاهتر بودن زمان قوچاندازی و همچنین کوتاهتر بودن طول مدت زایش در گله و کمتر شدن فاصله بین دو زایش متوالی در این گروه از سوی دیگر، علاوه بر افزایش بازده تولیدمثلی گله در مدت زمان مشخص، بهدلیل اینکه سبب کاهش مدت زمان قوچاندازی و زایش نیز میگردد، هزینههای مراقبت گله را نیز کاهش میدهد.
ضمنا و باتوجه به کاهش فاصله زمانی بین تولد اولین و آخرین بره در گله، مدیریت بهداشت و پرورش دام نیز سهولت بیشتری مییابد.
نتیجهگیری
با انجام روشهای همزمانی فحلی میتوان برنامهریزی مناسبی را در جهت افزایش تعداد برههای متولد شده در طول سال اجرا کرد و میشها را طی دوره کوتاهتری به مرحله مجدد آبستنی وارد نمود.
این روش که در تمام طول سال و در هر منطقه قابل اجرا میباشد سبب تولید و پرورش برههایی با سن یکسان میگردد.
روشهای همزمانی فحلی امکان استفاده از روشهای پیشرفتهتری همچون تلقیح مصنوعی (Al) و انتقال جنین را نیز تسهیل میکند که خود این روشها برای ما این امکان را فراهم میسازند تا در هر منطقه در مدت کوتاهتری ذخیرهای ژنتیکی از نژاد جدید ایجاد نماییم.
روش همزمانی فحلی با PGF در مقایسه با فحلی طبیعی روشی کار آمد و اقتصادی میباشد.
دکتر ناصر مرگان ازغدی (کارشناس شبکه دامپزشکی فریمان مهندس)، سید طه موسوی دامناب