انواع دارو و میزان مصرف در کنترل شوک دام کوچک

به گزارش «سرویس حیوانات خانگی» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ جهت کنترل و درمان شوک در دام‌های کوچک (مانند گربه و سگ) می‌توان از داروهای زیر به روش و دزهای ذکر شده استفاده کرد.

مایع درمانی

- رینگر تزریقی – نورموسول R- سالین نرمال - پلاسما لایت ۱۴۸ تزریقی

- گربه: (۱۰ تا ۶۰ سی‌سی به ازای هر کیلوگرم به مدت ۱۵ تا ۳۰ دقیقه اول)

- میزان نگهدارنده مایع = ۸۰ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز (نورموسول ۸۸ و دکستروز 2/5٪ در ملین 0/45٪-  پلاسما لایت ۵۶ با دکستروز ۵٪)

- هیدروکلرید دوپامین (۵ تا ۱۰ میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه تزریق داخل وریدی)

- وریدی و باضافه ۱ تا ۴ میلی اکی والان در ۱ لیتر بی‌کربنات سدیم در لیتر مایعات) 

- پتاسیم (۴۰ میلی اکی والان در لیتر)

- گلوکز (۵۰ سی‌سی از دکستروز ۵۰ ٪ در لیتر مایعات)

گلوکوکورتیکوئیدها

- سوکینات سدیم متیل پردنیزولون (۳۰ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم تزریق داخل وریدی) 

- دگزامتازون سدیم فسفات (۳میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق داخل وریدی)

- دگزامتازون (۵ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق داخل وریدی)

- سوکسینات سدیم هیدروکورتیزون (۹ تا ۲۰ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق داخل وریدی)

- سوکسینات سدیم پردنیزولون (۱۰ تا ۳۰ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق داخل وریدی)

• آنتی بیوتیک‌ها

- جنتامایسین سولفات ۲ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن سه بار در روز

- آمپی‌سیلین ۱۰ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق داخل وریدی، عضلانی چهار بار در روز

سایر موارد

- دوبوتامین (۵ تا ۲۰ میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه تزریق داخل وریدی)

- فورسماید: گربه (۲ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق داخل وریدی، عضلانی)

- سدیم هپارین (دز حداقل ۱۰ واحد به ازای هر کیلوگرم وزن سه بار در روز، چهار بار در روز زیر جلدی)

- هیدروکلرید هیدرالازین (0/25 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق داخل وریدی تکرار هر ۴ تا ۶ ساعت درصورت نیاز)

- هیدروکلرید ایزوپروترنول (0/1 تا 0/2 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق داخل عضلانی چهار بار در روز)

- مانیتول (محلول ۲۰% رقیق شده با میزان معادل سالین و به‌صورت تزریق داخل وریدی به میزان ۱ تا ۲ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن چهار بار در روز)

- سولفات مرفین - گربه: 0/1 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق داخل عضلانی 

- هیدروکلرید نالوکسان (۲ تا 2/5 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در ساعت تزریق داخل وریدی)

- نیتروگلیسرین (۴ تا ۸ میلی‌گرم تکرار هر چهار ساعت درصورت نیاز)

بیشتر بدانیم:
بیماری های گوارشی در گربه ها و درمان آنها
ژن جهش یافته مقاومت داروئی MDR1

مایع درمانی

مصرف مایعات نسبت به هرگونه حالتی از شوک فرق می‌کند در شرایط مختلف بایستی میزان فشار سیاهرگ مرکزی، وزن بدن، پروتئین کل، میزان کل خون و صداهای ریه را تحت کنترل قرار داد.

میزان فشار سیاهرگی مرکزی بیش از ۱۰ سانتی‌متر جیوه بدلیل افزایش میزان خون گردش یا نارسایی قلبی می‌باشد. افزایش یا کاهش یک کیلوگرم وزن بدن معادل افزایش یا کاهش یک لیتر مایع می‌باشد.

مصرف بیش از حد مایع منجر به ادم تنفس، رقیق شدن خون و کاهش انتقال اکسیژن به بافت می‌شود.

میزان نگهدارنده مایع ازطریق تزریق داخل وریدی به میزان ۸۰ میلی‌لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز توصیه می‌شود. میزان مصرف نیز ممکن است کاهش داده شود بطوری‌که تعادل به دست آید (۱-۳ روز).

جبران مایعات زمانی حاصل می‌شود که میزان نبض محیطی افزایش یابد و زمان پرشدن مجدد مویرگی کاهش یابد و غشاهای مخاطی صورتی و مرطوب شده و پوست و انتهای اندام‌های بدن گرم شود و حالت هوشیاری حیوان نیز توسعه پیدا کند.

اگر با مصرف مایعات، ادرار ایجاد نشود با استفاده از داروی فورسماید یا لازیکس (۲-۴ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) ازطریق تزریق داخل وریدی استعمال می‌شود و در صورتی‌که متعاقب ۱۵ تا ۳۰ دقیقه بعد نیز عمل دفع ادرار مشاهده نگردید، مجددا تزریق تکرار می‌شود.

اگر با داروی فورسماید کمک به دفع ادرار نگردید، مانیتول یا مایع گلوکز نیز می‌تواند در این شرایط موثر واقع شود. مانیتول جریان خون کلیوی را افزایش می‌دهد و ادم سلول‌های کلیوی را کاهش می‌دهد و حالت ادرار را ایجاد می‌کند اگر این اعمال نیز ناموفق بود از هیدروکلرید دوپامین نیز می‌توان استفاده نمود.

لاکتات درون محلول رینگر لاکتات جهت نشان دادن تائیر خود نیار به متابولیسم کبدی دارد. متعاقب جذب سریع آب، بی‌کربنات سدیم به آرامی به میزان ۱ تا ۲ میلی آکی والان به ازای هر کیلوگرم وزن بدن ازطریق تزریق داخل وریدی استفاده شود.

به‌نظر می‌رسد که گربه‌ها نسبت به تزریق داخل وریدی بی‌کربنات حساس‌تر می‌باشند و بایستی علائم دستگاه عصبی مرکزی تحت کنترل قرار گیرند.

درخلال مرحله درمان نگهدارنده، اضافه کردن ۵۰ میلی‌لیتر به ازای هر لیتر از دکستروز ۵۰٪ و ۴۰ میلی آکی والان به ازای هر لیتر پتاسیم کلرید توصیه می‌شود که باعث کاهش مقاومت محیطی و در دسترس بودن اکسیژن به عضله قلبی و قابلیت انقباضی آن را افزایش می‌دهد. همچنین باعث افزایش جریان خون محیطی شده و هیپوگلیسمی را خنثی میکند.

مصرف محلول‌های هیپرتونیک (دکستروز ۵% در آب یا مالین 0/45 %) به‌دلیل قرار گرفتن مدت کمی در فضای عروقی توصیه نمی‌شود زیرا آنها به‌طور موثر میزان جریان خون گردشی را افزایش نمی‌دهند.

به‌طور واضح مشخص شده است که مصرف میزان کم محلول سالین هیپوتونیک (۲۴۰۰ میلی اسمول به ازای هر لیتر یا 2/7 % کلرید سدیم در ۴-۵ میلی‌لیتر به ازای هر کیلوگرم تجویز داخل وریدی به آرامی‌) ممکن است در برگشت اثرات پاتوفیزیولوژیکی شوک شدید خونریزی‌دار مفید واقع شود.

درمقایسه با تزریق سالین ایزوتونیک، محلول سالین هیپرتونیک میزان ضربان قلبی را کاهش می‌دهد و مقاومت محیطی عروقی را کاهش داده و قابلیت انقباضی قلبی و برونده قلبی و فشار خون سیاهرگی و جریان خون محیطی را افزایش می‌دهد.

کلوئیدها به‌طور اسمزی، میزان جریان خون را بیشتر از محلول‌های کریستالوئید‌ها افزایش می‌دهند. دکستران ۴۰، دکستران ۷۰ و پروتئین پلاسما و ژلاتین‌ها نمونه‌هایی از کلوئیدها هستند. در هرحال این عوامل بسیار گران بوده و تمایل دارند تا یک پاسخ پادتنی را ایجاد کنند که باعث آنافیلاکسی می‌شود.

عوامل خطرناک در بیمار بایستی مورد کنترل قرار گیرند و با تزریق سریع مایع از داخل وریدی به صورتی که قبلا ذکر گردید، تحت درمان قرار گیرند.

حداقل آزمایش درمورد بیمار نظیر الکتروکاردیوگرام و تجزیه گاز خون سرخرگی بایستی انجام پذیرد و میزان به دست آمده نیز جهت تشخیص ناهنجاری‌ها قبل از ایجاد بی‌هوشی به‌کار می‌رود.

هماتوکریت بایستی ۲۵٪ یا بیشتر باشد. حیوانات که دارای PO2 سرخرگی کمتر از ۶۵ میلی‌متر جیوه هستند یا PCO2 بیش از ۵۰ میلی‌متر جیوه، معمولا خطر بی‌هوشی کمتری در آنها درنظر گرفته می‌شود.

اکسیژن‌تراپی با ماسک صورتی در تمام حیوانات با عارضه‌های قلبی، تنفسی توصیه می‌شود.

بیمارانی با آریتمی بطنی را بصورت پیش درمانی با دیازپام (0/2 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن داخل وریدی) یا آسپرومازین (0/03 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق داخل عضلانی) انجام می‌شود.

جهت بی‌حسی حیواناتی که دارای اختلال فعالیت قلبی عروقی بوده، بایستی از داروهای بی‌حس‌کننده کم‌خطر استفاده شوند.

حیوانات مبتلا به هیپوآلبومینمی را پلاسما درمانی می‌کنند (کمتر از 3/5 گرم در دسی‌لیتر یا ۳۵ گرم در لیتر).

حیوانات هیپوپروتئینمیک نیز ممکن است ادم تنفسی را در خلال مایع درمانی مشاهده نمود. در این حالت‌ها پلاسما درمانی بایستی با تزریق کریستالوئیدها توام شود.

پلاسما فشار انکوتیک را افزایش داده و میزان کریستالوئیدهای مورد نیاز را کاهش می‌دهد. پلاسما همچنین به‌عنوان یک منبع اسید آمینه و انرژی محسوب می‌شود. از اثرات جانبی پلاسما درمانی می‌توان به واکنش‌های آلرژیکی و تداخل در عمل لخته بستن اشاره نمود.

درمان با پلاسما به میزان ۱۰ تا ۲۰ میلی‌لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به‌صورت تزریق داخل وریدی استفاده می‌شود.

استفاده گلوکوکورتیکوئیدها

استفاده گلوکوکورتیکوئیدها در شوک دارای وضعیت متفاوت می‌باشد. به‌نظر می‌رسد که در صورتی‌که در عرض ۱ تا ۲ ساعت پس از شروع شوک مصرف شوند در شوک‌های عفونی و کاردیوژنیک موثر واقع شوند. مصرف این عوامل دارویی در شوک‌های هیپوولمیک معلوم نیست و به‌نظر نمی‌رسد که حتی در شوک عصبی نیز مفید واقع شوند.

اثرات مفید گلوکوکوتیکوئیدها شامل ثبوت غشاهای عروقی و لیزوزومال، کاهش فعالیت کمپلمان و عمل لخته شدن، کاهش تجمع پلاکتی و نوتروفیل، اتصال به آندوتوکسین‌ها، اثر اینوتروپ مثبت، اتساع اسفنگرهای پیش مویرگی، کاهش آزاد شدن اسید آراشیدونیک، جلوگیری از ایسکمی مخاط معده و روده، افزایش متابولیسم اسید لاکتیک، کاهش آدم دستگاه عصبی مرکزی و کاهش در آزاد شدن هورمون ضد ادراری می‌باشند.

گلوکوکورتیکوئیدها از عارضه استرس تنفسی جلوگیری می‌کنند و این در صورتی است که قبل از مصرف آسیب تنفسی ایجاد نشده باشد. در هنگامی‌که ادم تنفسی اتفاق افتاده است، گلوکوکورتیکوئیدها موثر واقع نمی‌شوند.

با استعمال این داروها افزایش وقوع خونریزی معدی روده‌ای، زخم معده روده‌ای و کاهش فعالیت ایمنی دیده می‌شود. گلوکوکورتیکوئیدها باعث اتساع عروقی می‌شوند و بایستی تنها متعاقب مایع درمانی کافی مصرف شوند.

اسوکینات سدیم هیدروکورتیزون و سوکسینات سدیم پردنیزولون، شروع فعالیت آنها سریع بوده (۴ دقیقه) و می‌توانند هر ۳ تا ۴ ساعت تا زمانی که علائم شوک تخفیف یافته تکرار شوند.

فسفات سدیم دگزامتازون شروع فعالیت آرامتری داشته (تا ۳ ساعت) میزان بقاء دارو به‌طور شدید با مصرف سوکسینات سدیم پردنیزولون افزایش می‌یابد مخصوصا در حالتی که حیوان مشکوک به شوک عفونی بوده و به فسفات سدیم دگزامتازون مقاومت نشان می‌دهد.

آنتی‌بیوتیک‌ها

آنتی‌بیوتیک‌ها در تمام اشکال شوک مصرف می‌شوند. آنتی‌بیوتیک‌های کشنده میکروبی در حالت‌های شوک عفونی مصرف عمده دارند.

این داروها را می‌توان همراه با گلوکوکورتیکوئیدها مصرف نمود زیرا با مرگ سریع میکروبی باعث آزاد شدن بیش از اندازه آندوتوکسین می‌گردد.

اولین داروی انتخابی جنتامایسین بوده و انتخاب دوم داروی تری متوپریم سولفادیازین می‌باشد. آمپی‌سیلین نیز بعلت توانایی ازبین بردن میکروب‌های غیرهوازی مصرف می‌گردد. مصرف توام آنتی‌بیوتیک‌ها و گلوکوکوتیکوئیدها، زمان بقاء دارویی را افزایش می‌دهد.

چندین عوامل دارویی دیگر نیز مشخص شده‌اند که میزان بقاء دارویی را در حیوانات مشکوک به شوک آندوتوکسیک را افزایش می‌دهند.

داروی فلونیکسین مگلومین، سیکلواکسیژناز را مهار کرده و از تشکیل ترومبوکسان و پروستاسیکلین جلوگیری کرده و از آزاد شدن PGI2 در شوک آندوتوکسیک ممانعت به‌عمل می‌آورد.

این دارو برونده قلبی و فشار خون را افزایش داده و ایجاد حالت هیپوگلیسمی را به تاخیر می‌اندازد. همچنین غلظت خونی و اسیدوز متابولیکی را کاهش می‌دهد و متابولیسم هوازی بافتی را توسعه می‌دهد.

مصرف آسپرین نیز به‌عنوان افزایش‌دهنده میزان بقاء دارویی در بیماران آندوتوکسیک معرفی شده است. با افزایش بقاء دارویی، میزان مرگ و میر در حیوانات مبتلا به شوک آندوتوکسیک که آنتاگونیست‌های اپیات، نالوکسان را مصرف می‌نمایند، کاهش می‌یابد.

نالوکسان برونده قلبی و فشار خون سرخرگی را افزایش داده و غلظت خون و اسیدوز متابولیکی را کاهش می‌دهد و برای جلوگیری از بروز حالت هیپوگلیسمی کمک می‌کند. این دارو بسیار گران می‌باشد.

یک سرم پلی والان ضد لیپوپلی ساکارید هیپرایمیون اسبی (آتوکسین) برای سگ‌های مبتلا به آندوتوکسمی موجود می‌باشد. این ماده حاوی ایمنوگلوبولین خاصی بوده که به لیپو پلی‌ساکاریدهای گردشی خون اتصال می‌یابد و آن را اپونیزه کرده و میکرب‌های گرم منفی را ازبین می‌برد.

برخی از متخصصین ادعا دارند که این دارو میزان آندوتوکسمی را کاهش داده و از مرگ بیمار بواسطه آنتریت خونریزی‌دهنده جلوگیری می‌کند.

از اشکال داروی دیگر که در درمان شوک با منشاء قلبی توصیه می‌گردد شامل سولفات مرفین و عوامل کاتکول آمینی می‌باشد. سولفات مرفین بی‌نظمی و میزان تنفسی را کاهش می‌دهد و جریان خون محیطی را بهبود می‌بخشد.

کاتکول آمین‌ها شامل دوپامین هیدروکلرید، دوبوتامین و هیدروکلرید ایزوپروترنول نیز در بیمارانی که علی‌رغم اینکه تحت مایع درمانی کافی قرار گرفته‌اند و هیچ‌گونه فعالیت قلبی عروقی را نشان نمی‌دهند مورد استعمال قرار می‌گیرند.

کاتکول آمین‌ها فعالیت قلبی عروقی را ازطریق افزایش برگشت خون سیاهرگی بوسیله انقباض عروقی بواسطه گیرنده آلفا افزایش می‌دهند و مقاومت محیطی را کاهش داده و جریان خون محیطی را ازطریق اتساع عروقی دوپامینرژیک یا گیرنده بتا - دو افزایش می‌دهند.

این داروها بایستی تنها متعاقب مایع درمانی کافی مصرف شوند و با مصرف آنها ممکن است آریتمی‌های قلبی توام دیده شوند.

عوامل متسع‌کننده عروقی نیز به‌طور موفقیت‌آمیزی در کنترل شوک خونریزی‌دار جهت توسعه جریان خون محیطی به‌کار می‌روند. پماد نیتروگلیسیرین (۴-۸ میلی‌گرم به‌طور موضعی مصرف می‌شود و درصورت نیاز هر ۴ ساعت تکرار می‌شود) و هیدروکلرید هیدرالازین (0/25 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق داخل وریدی هر ۴-۶ ساعت در صورت نیاز) این داروها جزو عواملی هستند که به‌طور انتخابی مصرف می‌شوند.

این داروها را بایستی پس از مایع درمانی اولیه مصرف نمود. عارضه انعقاد داخل عروقی منتشر را نیز با انتقال خون تازه هپارین‌دار (حداقل میزان مصرفی ۱۰ واحد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن ۳- ۴ بار در روز زیرجلدی یا کمترین میزان مصرف ۱۵۰- ۲۵۰ واحد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن ۳ بار در روز زیرجلدی) و مایع درمانی، مورد درمان قرار می‌گیرد.

برای مطالعه کامل مقاله کلیک کنید:
کنترل عارضه شوک در دام های کوچک