به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ تولیدمثل در نشخوارکنندگان کوچکی مثل گوسفند و بز تحت شرایط چرای محدود میتواند دچار مشکلاتی از جنبه دسترسی به مواد مغذی بهویژه ترکیبات معدنی حاصل از منابع علوفهای در چراگاه شود.
مشخص شده است که عناصر کمیاب میتوانند تاثیر مفید یا مضری بر وضعیت سلامت حیوانات داشته باشند که این تاثیر وابسته به میزان تعادل این عناصر در عملکردهای تولیدمثلی نشخوارکنندگان کوچک است.
عناصر کمیابی همچون مس، مولیبدن، سلنیوم و روی نقش کلیدی در متابولیسم کربوهیدراتها، پروتئینها و چربیها دارند در حالیکه چگونگی تاثیر آنها در سیستم تولیدمثل گوسفند و بز بهصورت کامل مشخص نشده است که این امر میتواند بهدلیل پیچیدگی در نحوه عملکرد متالوبیومولکولها و ارتباطات عصبی هورمونی باشد.
در همین راستا، عدم حضور با حضور این مواد معدنی در چند عضو، مایعات یا بافتهای دستگاه تناسلی اطلاعات ارزشمندی را در مورد متابولیسم و عملکرد این عناصر بر تولیدمثل گوسفند و بز در اختیار محققین قرار داده است.
سعی شده است تا در این مقاله ارتباط و اثرات برخی از این عناصر کمیاب با رخدادهای سیکل جنسی گوسفند و بز مورد بررسی قرار گیرد. صرف نظر از این که بیشتر نژادهای گوسفند و بز دورههای تولیدمثل فصلی را نشان میدهد، این حیوانات بهعنوان گونههایی با باروری بالا مطرح هستند.
در طی هر تولیدمثل فصلی، یک فصل با تولید کم یا عدم وجود تولیدمثل (فصل آنستروس) و فصلی با فعالیت تولیدمثلی بالا (فصل تولیدمثل) وجود دارد؛ که چند فاکتور در تنظیم فعالیتهای این دورهها دخیل هستند.
در عرضهای جغرافیایی بالایی یا میانی، تغییرات در میزان تابش نور خورشید و تغییرات دمای محیط بهصورت فصلی تنظیمکننده اصلی چرخه تولیدمثل فصلی است، در حالیکه در نواحی استوایی دوره تولیدمثل فصلی در گوسفند و بز به احتمال زیاد توسط فصول بارندگی و میزان دسترسی به مواد مغذی تنظیم میشود (تصویر 1).
تصویر 1: مدل سیکل تولیدمثلی فصلی در گوسفند و بز، که ارتباط بین دورههای نوری فصلی و سیکل فصل باران را در نواحی نیمه استوایی نشان می دهد.
با این وجود، فعالیتهای جنسی در این گونهها بهوسیله فاکتورهای خارجی دیگری مثل تعاملات اجتماعی و جنسی و وضعیت تغذیهای تصویر ۲) تحت تاثیر قرار میگیرد.
تصویر 2: ارتباط بین فاکتورهای خارجی و ریزمغذیها در کنترل محور تولیدمثلی (هیپوتالاموس، غده هیپوفیز، غدد جنسی) در گوسفند و بز
فعالیتهای جنسی تا حدود زیادی به کیفیت و کمیت مواد مغذی بستگی دارد. در همین راستا در گوسفند و بز وضعیت تغذیه یک تنظیمکننده مهم تولیدمثل است. چندین مطالعه وجود ارتباط بین تغذیه و تولیدمثل گوسفند و بز را اثبات نموده است.
برای مثال فلاشینگ یا افزاش میزان مواد معدنی موجبات بهبود تولید و معیارهای تولیدمثلی را در پی داشته است. از سوی دیگر مطالعات بسیاری نیز وجود دارند که فقدان وجود ارتباط شفاف بین تغذیه و تولیدمثل را نشان دادهاند (مثل فقدان تاثیر خوراندن مکملها یا انجام فلاشینگ و میزان تخمکگذاری بر وضعیت استروس (OestruS) یا بر وضعیت باروری).
موادی مثل فسفر، کلسیم، منیزیم، ید، منگنز، مس، سلنیوم و روی همگی در ایجاد یک دوره تولیدمثلی موفق دخیل هستند.
در سیستمهای پرورش گوسفند و پرورش بز که تغذیه بر پایه چرای آزاد است، برای مصرف مکمل معدنی هیچگونه برنامهریزی مشخصی وجود ندارد اما استفاده از پرمیکسهای تجاری با آجرهای معدنی روشهای جایگزینی هستند که معمولاً برای پر کردن این خلا مورد استفاده قرار میگیرند.
مقدار عناصر معدنی کمیاب ندرتاً در فرمولاسیون مکملها موردتوجه قرار میگیرد از اینرو مقدار آنها در جیره ناچیز یا صفر است و موجب کمبود عناصری مثل مس و سلنیوم در برخی نواحی فقیر از لحاظ این عناصر میشود.
در تحقیقات بر روی مقدار مواد معدنی و وابستگی بین مقدار آن در خاک، علوفه و سرم خون گوسفند و بز در مکزیکو مشخص شده است که در بررسی رابطه تعادل بین آهن و فسفر و مس، با افزایش میزان فسفر و آهن در خاک و علوفه، گوسفند به کمبود مس مبتلا میشود.
در جنوب ایالت مکزیک میزان مواد معدنی برگهای درختان و علوفههای مورد مصرف توسط بز دارای مس و روی اندکی است درحالیکه میزان کلسیم و منیزیم در محدوده طبیعی گزارش شده توسط NRC بوده است، در تحقیق صورت گرفته در مدلهای حیوانی نیز سرم بزها کمبود حاشیهای مس و روی را نشان داده است.
برخی از عناصر کمیاب مثل مس، روی، سلنیوم و مولیبدن در تنفس سلولی، مصرف اکسیژن در سلول، تکثیر DNA و RNA حفظ یکپارچگی غشای سلول و ازبین بردن رادیکال آزاد نقش دارند.
در تخریب رادیکالهای آزاد مس، روی و سلنیوم نقش خود را از طریق آبشاری از سیستمهای آنزیمی ایفا میکنند. رادیکالهای سوپراکسید و پراکسید هیدروژن بهواسطه سوپراکسید دسموتاز در حضور کوفاکتورهای مس و روی ازبین میروند.
سپس پراکسید هیدروژن با بههم پیوستن سلنیوم گلوتاتیون پراکسیداز به هم تبدیل به آب میشود. وجود یکپارچگی غشاها به حذف موثر این رادیکالهای آزاد سوپراکسید بستگی دارد.
از سوی دیگر باید توجه داشت که افزایش مصرف این عناصر منجر به بیماری و مسمومیت میشود بنابراین تعادلی از این مواد برای سلامتی باروری و روندهایی که درنهایت به باروری ختم میشود، نیاز است.
باتوجه به این موضوع هدف از این مقاله مرور ارتباط و اثرات برخی از عناصر کمیاب بر رخدادهای تولیدمثل گوسفند و بز است.
مواد معدنی مغذی و تولید مثل گوسفند و بز
جیرهها و علوفههای فقیر ازلحاظ عناصر کمیاب میتواند اثرات مخربی بر راندمان تولیدمثلی هردو گونه نر و ماده بر جای گذارند (جدول 1) بنابراین میزان هریک از مواد معدنی باید در تهیه جیره نهایی مدنظر قرار گیرد.
جدول 1. عملکرد برخی از مواد معدنی بر عملکردهای فیزیولوژیک سیستم تولیدمثل و ایجاد مسمومیت در گوسفند و بز |
عناصر معدنی |
عملکردهای فیزیولوژیک |
کمبود |
مسمومیت |
کلسیم و فسفر |
پیامرسانی داخل سلولی
برای انتقال پالسهای
عصبی و آزادسازی
ATP/ ADP و
اسیدهای نوکلئیک |
تولید شیر کمتر، تب شیر
توسط هیپوکلسمی در میش و
بزهای شیرده، سرکوب استروس
و میزان پایین لانهگزینی، تتانی |
افزایش کلسیم خون و معدنی
شدن بافتهای نرم، تشکیل
سنگ ادراری و اختلالات اسکلتی |
منیزیم |
تولید اسیدهای نوکلئیک
و گلو تاتیون |
تتانی |
سنگ ادراری، حالت بیماری،
اختلالات حرکتی، اسهال
و دریافت پایین غذا |
مس و مولیبدن |
یکی از اجزاء آنزیمی و کاتالیزکننده
دخیل در تولید استروئیدها
و تولید پروستاگلاندین |
تاخیر و سرکوب در استروس،
سقط، مرگ جنین، عدم
باروری، عدم تعادل مادرزادی |
بحرانهای لیزکننده خون،
دفع هموگلوبین در ادرار، وجود
هموگلوبین در خون و زردی،
اسهال شدید، کاهش وزن، بی
اشتهایی، نارسایی تولیدمثلی |
سلنیوم |
جزئی از پروتئینهای دارای
سلنیوم، عملکرد ضد اکسیدانها |
مرگ و میر برهها، کاهش
تحرک اسپرم و انقباض
رحمی، رحم کیستی، میزان
پایین باروری، جفتماندگی |
رشد ضعیف، گام برداشتن
غیرطبیعی، استفراغ، سختی
تنفس، انقباض کزازی و مرگ |
روی |
یک جزء از بسیاری از متالوآنزیما
ها، تحت تأثیر قراردادن
رونوشتبرداری و تکثیر سلولی |
تولید اسپرم ناقص و مشکل در
تکوین ارگانهای ثانویه جنسی
در جنس نر و کاهش باروری |
کاهش اضافه وزن و کاهش
کارایی در مصرف غذا و
حتی وجود انحراف اشتها |
باوجود اینکه گاو و بز نسبت به گوسفند حساسیت کمتری به مسمومیت با مس دارند، اما باز هم گوساله و بزغاله بهدلیل قدرت جذب بیشتر به مسمومیت با مس حساس هستند.
در گوسفندانی که در کنار چرای آزاد با کود مرغی تغذیه میشوند، احتمال رخداد مسمومیت با مس وجود دارد با این وجود برخی از محققین کود مرغی را بهعنوان یک منبع پروتئین و انرژی توصیه میکنند اما باید با مصرف صحیح از ایجاد مسمومیت جلوگیری نمود.
مقدار مواد معدنی موجود در کبد بهترین راهنما برای وضعیت مواد معدنی در داخل بدن حیوان است. با این وجود بهدلیل سهولت در اخذ خون و غیرتهاجمی بودن این روش عمدتاً از آنالیز خون برای بررسی میزان مواد معدنی استفاده میشود.
در بدن حیوان کمبود عناصر کمیاب خود را با اشکال گوناگونی نشان میدهند زیرا این عناصر بهصورت جزئی از ساختمانهای پیچیده مولکولی در متابولیسم پروتئینها، لیپیدها و کربوهیدراتها نقش دارند.
بر اساس آنچه که عنوان شد وضعیت مقدار مواد معدنی حیوان در هر قسمتی از چرخه تولیدمثل تاثیرگذار خواهد بود.
بهعنوان مثال در طی آبستنی، مادر و جنین هردو به عدم تعادل در ریزمغذیهای جیره در طی فاز رشد سریع و تمایز سلولی حساس هستند. بهعلاوه وزن هر بره از شیر گرفته شده به ازای هر مادری که در معرض کمبود قرار گرفتهاند، ممکن است بهعلت کمبود اولیه عناصر کمیاب با کاهش دسترسی به این عناصر با منشا جیره باشد.
اگرچه مکانیسم عمل اینکه چگونه این ریزمغذیها بر تولیدمثل گوسفند و بز تاثیر میگذارند، بهصورت کامل شناخته نشده است اما احتمال داده میشود بهعلت پیچیدگی در نحوه عملکرد متالوبیومولکولها و ارتباطات عصبی- هورمونی باشد.
مس و مولیبدن
مس مادهای معدنی است که در چندین سیستم آنزیمی نقش ایفا مینماید و با وجود اینکه به میزان کمتری نسبت به روی در سیستمهای آنزیمی نقش دارد اما چون در عملکرد آنزیمهای کلیدی در بدن دخیل است کمبود آن سبب اختلالات مشهودی خواهد شد.
باید خاطر نشان نمود که گوسفند و بز قادر به تحمل میزان بالای مس در جیره غذایی نیستند و از اینرو میتوان آن را یک ماده سمی برای این گونهها برشمرد.
عملکرد فیزیولوژیک مس در بدن شامل تنظیم تنفس سلولی، شکلگیری استخوانها، شکلگیری بافت همبند و نقش کوفاکتور کاتالیتیک ضروری در برخی از آنزیمهای حاوی فلز است.
بهعلاوه برخلاف کمبود روی، کمبود مس ارتباطی با مرگ برنامهریزی شده سلول ندارد. نیاز بز به مس چیزی بین ۸ تا ۱۰ میلیگرم بهازای هر کیلوگرم ماده خشک عنوان شده، در حالیکه نیاز گوسفند چیزی بین ۷ تا ۱۱ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم ماده خشک گزارش شده است.
گوسفند بسیار به مسمومیت با مس حساس است و برخلاف آن بز تحمل بیشتری نسبت به بروز مسمومیت و حساسیت بیشتر به کمبود مس دارد.
مولیبدن یک عنصر کمیاب ضروری است اما نقش آن در متابولیسم بهخوبی مشخص نشده است. گفته میشود که احتمالاً نقش عمده آن در سیستم آنزیمی اکسیداز است. از سوی دیگر دریافت بیش از حد مولیبدن، سلامت حیوان را تحت تاثیر قرار میدهد.
اگرچه نیاز گوسفند و بز به مولیبدن مشخص نشده است اما برای میزان مصرف آن بهترتیب برای گوسفند و بز حدود 0/5 و 0/1 میلیگرم بهازای هر کیلوگرم ماده خشک در جیره پیشنهاد شده است.
جهت شناسایی ارتباط بین مس و مولیبدن در متابولیسم حیوان مطالعات بسیاری توسط محققین صورت گرفته است.
تداخل عملکرد بین این دو عنصر میتواند منجر به بهرهوری ضعیف مس شود زیرا مولیبدن با متابولیسم مس در سطح مولکولی تداخل ایجاد میکند و در شکمبه نیز با تشکیل شلاته منجر به کاهش جذب مس میشود که این اختلال تا حد زیادی با حضور سولفور نیز در ارتباط است.
بهعلاوه کمبود میزان مس در جیرههای گوسفند سبب ازدست رفتن جنین، مهار لانهگزینی جنین در رحم و مرگ جنین میشود. در بره گوسفند وجود انحنای زیاد ستون فقرات بهطرف جلو (Lordosis) با علائم ضعف عضلانی و عدم تعادل نیز به کمبود مس در طی آبستنی نسبت داده شده است.
از همینرو پیداست در طی آبستنی گوسفند و بز(باتوجه به میزان دسترسی به مس و نقش آن در متابولیسم) شکلگیری ارگانها و رشد طبیعی با تغییر در میزان رادیکالها تحت تاثیر قرار میگیرد.
زمانی که بزها در معرض کمبود طولانی مدت مس قرار میگیرند رفتار تولیدمثلی افزایش بیش ازحد میل جنسی بروز میکند. بنابراین عنوان میشود که کمبود مس هر دو قسمت رفتار و بازدهی تولیدمثلی را تحت شعاع قرار میدهد.
با اینوجود در برخی مطالعات عنوان شده است که سطح مس خون بهصورت مستقیم با رفتار تولیدمثلی ارتباطی ندارد بر همین اساس بر مبنای نتایج، غلظت مس در قوچها و میشهای آبستن به ترتیب رفتار تولیدمثلی و باروری را تحت تاثیر قرار نمیدهد.
در کل میزان باروری پایین بههمراه استروس با تاخیر و یا سرکوب شده، دوره طولانی مدت عدم باروری بعد از زایمان ناشی از آنستروس، سقط و مرگ جنین و اختلالات تولیدمثلی بهصورت متداول در حیوان دارای کمبود مس و همچنین در حیواناتی با دریافت بیش از حد نیاز مولیبدن و سولفور مشاهده میشود.
سلنیوم و ویتامین E
مسمومیت با سلنیوم زمانی رخ میدهد که حیوان در حال چرا ممکن است از مسمومیت سلنیوم تحت حاد یا مزمن در نواحی دارای سلنیوم بیش ازحد در خاک منطقه رنج ببرد.
به طورکلی حیوانات مبتلا به مسمومیت با سلنیوم دارای بازدهی رشد پایین، افزایش میزان سلنیوم بافتی هستند یا در موارد حاد مرگ رخ خواهد داد. با این وجود چندین مطالعه اثرات مفید سلنیوم در تغذیه انسان و حیوان را نشان داده است.
سلنیوم نقشی کلیدی در چندین عمل فیزیولوژیک دارد که عمدتاً نقش آن در قالب سلنوسیستئین بهعنوان جزء کلیدی در پروتئینهای دارای سلنیوم بهصورت برجسته دیده میشود.
سیستم گلوتاتیون پراکسیداز از تشکیل رادیکالهای آزاد جلوگیری میکند و خطر صدمه اکسیداتیو را در بافتها به حداقل میرساند.
تعدادی از پروتئینهای دارای سلنیوم در غشای میتوکندری اسپرم حضور دارند که در باروری جنس نر نقش اساسی بر عهده دارند و اثر خود را در سطح میتوکندری اعمال میکنند.
اینگونه تصور میشود که سلنیوم بهدلیل داشتن چندین نقش متابولیکی اساسی، عنصری حیاتی در ارگانیسم حیوانی است. همچنان که قبلاً عنوان شد سلنیوم و ویتامین E ازطریق ممانعت از صدمه پراکسید اکسیژن و سایر فرمهای پراکسیدی مشتق از اسیدهای چرب، نقشی بیولوژیک خود را بهعنوان آنتیاکسیدان سلولی ایفا میکنند.
باوجود این که نتیجه نهایی اثر بالینی و متابولیکی کمبود سلنیوم و ویتامین E در حمایت از غشاهای سلولهای بافتی در برابر روندهای اکسیداتیو مشابه به هم است اما نحوه اجرای نقشهای فیزیولوژیکی آنها از راههای متفاوتی صورت میپذیرد.
سلنیوم برای شکلگیری سیستم گلوتاتیون پراکسیداز ضروری است و این سیستم آنزیمی سبب تخریب بالقوه پراکسیدهای سمی میشود و ویتامین E احتمالاً برای حذف پراکسیدهای فراری از تخریب توسط سلنیوم استفاده میشود.
در زمینه فعالیت برخی آنزیمهای ضد اکسیدانی نشان داده شده که در جسم زرد تخمدان گوسفند این آنزیمها به تغییرات عمده هورمونی در ابتدای آبستنی حساس هستند و عنوان شده ممکن است بهدلیل ایجاد اختلال در عملکرد این آنزیمها، لوتئولیز جسم زرد گوسفند انجام نشود و روندهای آپوپتوز یا مرگ سلولی و حذف جسم زرد مهار شود.
بر اساس مطالعهای در گوسفندهای آبستنی که با درمان خوراکی سلنیوم تحت تیمار بودند در فواصل یک ماهه میزان زایمان بیشتری نسبت به گروه کنترل داشتند که این تفاوت در میزان بقا، به از دست دادن جنین قبل از ۳۰ روزگی آبستنی در گروه شاهد نسبت داده شد.
سلنیوم میزان لانه گزینی را از ۴۹ تا ۷۶ درصد افزایش میدهد. درکل چندین مطالعه نشان داد که مکمل دارای سلنیوم عملکرد تولیدمثلی در گوسفند را بهبود میبخشد.
همانطور که قبلاً اشاره شد، سلنیوم و ویتامین E ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند علاوه بر این که هردو ماده در دفاع غشا سلول علیه تخریب اکسیداتیو نقش فعال دارند، در سنتز پروستاگلاندینها نیز موثر هستند.
تجویز تزریقی یا خوراکی سلنیوم در میزان آبستنی گوسفند تاثیر بهسزایی را نشان داده و این تاثیر مفید در بهبود باروری، انقباضات رحمی و افزایش میزان چسبندگی اسپرماتوزوآ به زونا پلوسیدا نیز مشهود بوده است.
برای جلوگیری از خطر مسمومیت باید دقت کرد که سلنیوم با احتیاط به جیره افزوده شود.
عنصر روی
در حیوانات نیاز به روی بیشتر بهدلیل تاثیر آن بر آنزیمها و پروتئینها و فعالیتهای متقابل آنهاست که این فعالیتها شامل کمک به سنتز ویتامین A انتقال دیاکسید کربن، تجزیه فیبر کلاژن، تخریب رادیکال آزاد، پایداری غشای گلبول قرمز خون، متابولیسم اسیدهای چرب ضروری، متابولیسم کربوهیدرات، سنتز پروتئینها و متابولیسم اسیدهای نوکلئیک میباشد.
بنابراین واضح است که حضور روی در داخل سلول بسیار ضروری میباشد برای مثال تاثیر مفید روی در سلولهای غدد جنسی جایی که سلولها دارای تکثیر و تمایز هستند. با این دید کمبود روی میتواند بهصورت جدی به روندهای تولیدمثلی در بیشتر گونهها صدمه بزند.
برای مثال در جنس نر این عنصر میتواند روند تولید اسپرم و همچنین شکلگیری اولیه و ثانویه ارگانهای جنسی نر و در جنس ماده هریک از فازهای روند تولیدمثلی را تحت تاثیر قرار دهد.
روی همچنین نقش کلیدی در حفظ یکپارچگی سطح داخلی پوشاننده سیستم تولیدمثل بهخصوص رحم را بر عهده دارد که برای لانه گزینی جنین اهمیت بهسزایی مییابد.
از سوی دیگر میزان کافی روی در سرم و جیره حیوان پس از زایمان بهویژه در بازگشت به چرخه استروس ضروری است.
علاوه بر اینکه روی به تنهایی یا همراه با سایر عناصر بهصورت غیرمستقیم بر راندمان تولیدمثلی نقش دارد، بر رخداد گندیدگی سم در حیوانات در حال تولیدمثل نیز تاثیرگذار است.
برخی مطالعات در گوسفند نشان داده است که نیاز به روی نسبت به گاوها کمتر است که در مقایسه با نیاز گوسالههای در حال رشد نیازمندی آن کمتر از ۸ قسمت در میلیون (ppm) است. برای عدم مشاهده علائم بالینی کمبود، مقدار روی در جیره بز حدود ppm ۶ تا ۷ است.
علائم کمبود روی در طی شیرواری که مقدار روی در شیر تا ۵۰ درصد کاهش مییابد، قابل مشاهده است اما میزان تولید شیر تحت تاثیر قرار نمیگیرد. در بزنر علائم کمبود زمانی ظاهر میشود که میزان آن در جیره به ppm۴ برسد.
بر اساس وضعیت فیزیولوژیک سطوح پلاسمایی روی در بزها متغیر است که بیشترین غلظت پس از زایمان و در طی شیرواری است. در قوچهای تغذیه شده با ppm 2/4 روی تحلیل لولههای سمنی فروس و مهار کامل تولید اسپرم مشاهده شده است.
در مطالعه دیگری در بزهای نر، کمبود روی سبب تحلیل بیضه و کاهش میل جنسی و تولید اسپرم شد. باید توجه داشت که علاوه بر روی درمان با کبالت و سلنیوم نیز منجر به افزایش تحرک و بقای اسپرم میشود.
سن جنس نر و فصل سال مشخصات منی در بزهای داماکوی نر را تحت تاثیر قرار میدهد که بهترین کیفیت اسپرم در طی روزهای باطول دوره نوری طولانی در بهار است.
تولید اسپرم نیازمند تقسیم سلولی فراوان است و این امر نیازمند میزان بیشتری از روی است زیرا روی بهشدت در متابولیسم اسیدهای نوکلئیک و پروتئین درگیر است و بنابراین برای تمایز و تکثیر سلولی اهمیت قابل توجهی دارد.
اثر روی بر رخدادهای تولیدمثلی در گوسفند و بز بهصورت مستقیم سلامت گله را تحت تاثیر قرار میدهد. به جز آنچه که از طریق جیره به بدن میرسد معمولاً روی اندکی در بدن بهصورت ذخیره وجود دارد، پس روی باید به صورت مداوم مصرف شود.
بحث
مس، سلنیوم و روی مستقیما روند تولیدمثل را در گوسفند و بز تحت تاثیر قرار میدهد و در زمان کمبود این عناصر مواردی مثل مشاهده استروس، لانهگزینی جنین و تولید اسپرم به صورت مستقیم کاهش مییابد و بهصورت غیرمستقیم نیز سلامت عمومی حیوان کاهش مییابد.
با وجود اینکه در شواهد علمی بهدست آمده از مطالعات تاحدی اختلافاتی هست و درمورد آنها جای بحث وجود دارد اما بهدلیل اثرات بلقوه این عناصر بر سیستم تولیدمثل باید به میزان این عناصر در جیره توجه خاص شود.
منبع: TRACE ELEMENTS IN SHEEP AND GOATS REPRODUCTION A REVIEW Tropical and Subtropical Agroecosystems, 14 (2011): 1-13
ترجمه و تخلیص: نفیسه گلستانی، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم دامی