به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ مجموعه میکروبهای دستگاه گوارش مرغها، تنها یک کلکسیون از میکروارگانیزمها نیست، بلکه یکی از «اعضای بدن مرغ» است
برای چند دهه، مجموعه جمعیت میکروبی دستگاه گوارش جانوران را کلکسیونی از میکروبهایی میدانستند که شماری از آنها باکتریهای سودمند و شماری هم از عوامل بیماریزا هستند.
نتیجه این برداشت ساده از جمعیت میکروبی که از میلیاردها میکروارگانیزم زنده تشکیل میشوند و در دستگاه گوارش جانوران بهسر میبرند، این بود که مدیریت گلههای جانوری در این زمینه به تغذیه میکروبهای «خوب» منحصر میشد تا بتوانند میکروبهای «بد» را کنترل کنند و از بیماریزایی آنها جلوگیری نمایند.
اما، این موضوع نیز مانند بیشتر موضوعات دیگر زندگی مرغهای مدرن امروزی، به همین سادگی نیست، و استراتژی مدیریت این جمعیت عظیم میکروبی میباید بر پایه شواهد عملی که همواره در حال دگرگونی و پیشرفت است، تغییر کند.
خوشبختانه، اگر اندکی عمیقتر به اصول فعالیتهای این جمعیت میکروبی عظیم بپردازیم، به امکانات و تواناهایی بالقوهای در این مجموعه میکروبی پی میبریم که میتوانند به سلامتی، بهبود تولید، و بقای صنعت مرغداری کمک کنند.
برای اینکه به شیوه عمل و توانایی این جمعیت میکروبی پی ببریم، روی پیشرفتهای تازه علمی که در زمینه جمعیت میکروبی دستگاه گوارش طیور بهدست آمده است انگشت گذاشتیم و دیدیم که این جمعیت میکروبی، تنها میلیاردها میکروارگانیزم پراکنده در دستگاه گوارش نیستند، بلکه کل آنها همانند یک عضو مهم بدن مرغ عمل میکنند.
مشکل ردهبندی میکروبها
روش قدیمی برای شناسایی، و دانستن این که هریک از میکروارگانیزمهای دستگاه گوارش چه ویژگی و چه فعالیت، و تأثیری در دستگاه گوارش جانور برجای میگذارند، بر پایه ردهبندی میکروارگانیزمها ازنظر: خانواده، نوع، گونه، سویه، زیرسویه، و ... قرار دارد و بر این اساس هر میکروارگانیزمی در جایی از این ردهبندی شناخته میشود که بازگوکننده فعالیتی است که آن میکروارگانیزم در محیطی که بهسر میبرد انجام میدهد.
بیگمان، این گونه ردهبندی، بسیار ارزشمند و سودمند است و از آن برای شناسایی میکروارگانیزمهای بیماریزا، و نیز برای شناسایی سویههای باکتریها، و مخمرهایی که برای طیور سودمندند استفاده شده است و میشود.
تولید بسیاری از مواد ضدمیکروبی، واکسنها، پروبایوتیکها، و آنزیمها که روی تندرستی و عملکرد طیور تأثیر مثبت میگذارند بر پایه همین گونه ردهبندی بهدست آمده است.
بسیار خوب، اما با این پیشینه پر آب و رنگ، چرا اکنون میباید طرز فکرمان را تغییر بدهیم؟
سادهتر بگویم، ردهبندی یک عیب کلی دارد، زیرا اهمیت اصلی جمعیتهای میکروبی را دربر نمیگیرد:
میکروارگانیزمها، بازیگران انفرادی نیستند، بلکه بسیار فراتر از ویژگیهای انفرادی عمل میکنند. آنها به کمک یکدیگر و میزبانشان عمل میکنند.
اکنون میکروبیولوژیستها پی بردهاند آنچه که مجموعه میکروبی دستگاه گوارش به اتفاق هم انجام میدهد بسیار مهمتر از جمع کل فعالیتهای انفرادی آنها است.
این که میکروارگانیزمهای دستگاه گوارش چگونه با یکدیگر همکاری میکنند را میتوان با نگاهی گذرا به آنچه که هریک از این میکروارگانیزمها به کمک هم، و باتوجه به پیرامونشان برای بهره بردن از پلیساکاریدهای غیرنشاستهای (پلیساکاریدهای غیرنشاستهای بخش عمده فیبر غذایی مواد خوراکی هستند، مانند: سلولز، پکتین، گلوکانها، بیوسیلاژها، اینولین، و کیتین) انجام میدهند دریابیم.
فیبر خوراک نخست بهوسیله برخی از میکروبها شکسته و به قندهای کوتاه زنجیر تبدیل میشود. سپس این قندها بهوسیله گروه دیگری از میکروبها به اسیدهای چرب سودمند تبدیل میگردند.
اشاره به این گونه همکاری در بهره بردن از یک ماده غذایی، تنها یک نمونه ساده از ارتباط و همزیستی و همکاری میکروارگانیزمهای دستگاه گوارش است.
شواهد بسیار پیچیدهتری را میتوان در گزارشهای سرگیجهآوری یافت که بهصورت مستندات علمی در این زمینه منتشر میشوند.
اگر ما بخواهیم توان کامل جمعیت میکروبی دستگاه گوارش جانور را بکار بگیریم باید مجموعه اجزای این جمعیت را، بهعنوان یک جمعیت واحد بپذیریم و یاد بگیریم که چگونه از آن استفاده کنیم.
مانند همه موارد، نخست میباید ابزار لازم برای انجام این کار را در دست داشته باشیم. «پروفایل» تنها بخش کوچکی از نشانگرهای DNA برای ردهبندی میکروارگانیزمها را آشکار میسازد، اما در یک دهه گذشته امکان استفاده از روش تازهای برای منظم ساختن همه ژنوم میکروارگانیزمها در دسترس پژوهشگران قرار گرفته است.
این روش، برخلاف روش پیشین، همه مواد ژنتیکی جمعیت میکروبی دستگاه گوارش را آشکار میسازد، و ما را از این که مجموعه میکروبی دستگاه گوارش چه وظایفی را میتواند انجام دهد آگاه میسازد.
اگر شما به این جمعیت میکروبی، مانند یک ارکستر نگاه کنید، در آن، جمعیت میکروبی نوازندگان ارکستر، و «متاژنوم» (metagenome) همه آهنگهایی است که ارکستر میتواند بنوازد.
در یک دهه گذشته، دانشمندانی که در زمینه جمعیت میکروبی دستگاه گوارش (متابیوم) تحقیق میکردند پی بردند که، ترکیب جمعیت باکتریایی دستگاه گوارش انسان سالم با یکدیگر، همانگونه که در دیگر جانوران، بسیار متفاوت است، اما از نظر مواد ژتیکی همانند هم هستند.
فعالیتی که جمعیتهای متفاوت میکروبی بهصورت دستجمعی انجام میدهند تقریباً در انسانی نسبت به انسان دیگر، ثابت است.
جمعیت باکتریایی دستگاه گوارش (میکروبیوم) بهعنوان یک عضو بدن
آشکار شدن چنین تداومی در جمعیت باکتریایی، به ما میفهماند که فعالیت این جمعیت اساسیتر از ترکیب اجزای آن در انسان و جانوران است. بر این پایه، دانش مدرن مربوط به چگونگی فعالیت جمعیت باکتری دستگاه گوارش، به این نتیجه رسیده است که این جمعیت میکروبی (میکروبیوم) یک عضو بدن جانور است، مانند یک گروه از بافتها یا سلولهایی که برای انجام فعالیتهای خاصی، با هم سازگاری یافتهاند، و در این مجموعه، جزییات آرایش سلولها میتوانند با یکدیگر متفاوت باشند بدون این که هدف نهایی از این سازگاری قربانی شود.
و این مجموعه میکروبی، مانند دیگر ارگانهای بدن، فیزیولوژی و پاتولوژی ویژه خودش را دارد.
روی هم رفته، این جمعیت میکروبی دستگاه گوارش (میکروبیوم) بهصورت یک عضو بدن با خوراکی که جانور میخورد، با جانور میزبان، و با محیط زندگیاش ارتباط دارد.
دلیل این ارتباط، همین جمعیت میکروبی است که اجزای جذب نشده خوراک را به هزاران گونه متابولیت اولیه (- متابولیتهای اولیه: متابولیتهایی هستند که مستقیماً در رشد معمولی، توسعه و تولیدمثل جانور مؤثر هستند، مانند اسیدلاکتیک و برخی از اسیدآمینهها) و ثانویه (- مواد ارگانیکی که بهوسیله باکتریها و گیاهان تولید میشوند و دخالت مستقیمی در رشد معمولی، توسعه و تولیدمثل ندارند، مانند اتروپین (Atropine) که از گیاهان بهدست میآید، و آنتیبیوتیکهایی مانند باسیتراسین) تبدیل میکند.
برخی از این متابولیتها، مواد مغذی هستند که میتوانند جذب و به انرژی تبدیل شوند، در حالی که دیگر متابولیتها، بایومولکولهای پرتوانی هستند که پس از جذب شدن به درون جریان خون، با فعالیت کل بدن جانور (مرغها) رابطه برقرار میکنند.
متابولیتهای دیگری هم هستند که با مدفوع دفع و در اتمسفر زمین رها میشوند.
برخورد با جمعیت میکروبی دستگاه گوارش بهعنوان یک عضو بدن، از بغرنج بودن آن میکاهد، و بهجای این که صدها نوع میکروارگانیزم را جداجدا درنظر بگیریم و درباره هریک جداگانه توضیح بدهیم، کوشش خودمان را متوجه شمار کوچکی از فعالیتهای کلیدی این مجموعه میسازیم (برای نمونه، گذرگاههای متابولیکی) که مستقیماً به مکانیزمهایی مربوط میشود که به سود صنعت مرغداری عمل میکنند.
این تداوم عمل جمعیت باکتریایی دستگاه گوارش (میکروبیوم) فرصتهایی فراهم میکند که شامل بهرهبرداری بهتر از کربن و نیتروژن نیز میشود.
این بهبود بهرهبرداری، روی توان میزبان برای بهبود آشفتگی روده، رها شدن از التهاب سیستم ایمنی و رسیدن به شرایط دلخواه، و نیز رهاسازی نیتروژن در محیط، اثر یاریدهنده میگذارد.
سودمندیهای دیگری که دستیابی به آنها میسر میشود: بهبود رفتار مرغها، بهتر شدن کیفیت گوشت، کارآمدتر شدن واکسیناسیون، و حتی تأثیرات درمانی- هرچند اندک.
در جستجوی حرکت برای دورشدن از افزودنیهای دارویی به خوراک مرغها، مانند مکمل آنتیبیوتیکی، هماکنون توجه صنعت مرغداری را به عملکرد دستگاه گوارش جلب کرده است.
با کنار نهادن آنتیبیوتیک محرک رشد، دامپزشکان، و کارشناسان تغذیه، تأثیر میکروبیوم دستگاه گوارش را بهعنوان یک ابزار کارآمد پذیرفتهاند.
تجارتی که در سرتاسر اروپا، آمریکا، و در گوشه و کنار جهان بهدست آمده است به ما نشان میدهد که تولید طیور باکیفیت هنوز هم با استفاده از فرآوردههایی که وضعیت جمعیت میکروبی دستگاه گوارش را به سطح دلخواه میرسانند، امکانپذیر است.
منبع: نیکوتک
نوشته Dr. J.M. Geremia
Midori Animal Health