به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ یکی از عواملی که میتواند باعث شیوع سالمونلا در محوطه شود اندازه گله میباشد. اسنو و همکاران (۲۰۰۹)، تنها با اتکای بر نرخ آلودگی گله به سالمونلا انتریتیدیس، گزارش کردند که در کشور انگلستان، در گلههای بزرگ (بیش از ۳۰هزار قطعه) نسبت به گلههای کوچکتر (۱۰۰۰ تا ۲۹۹۹، ۳۰۰۰ تا ۹۹۹۹ قطعه)، نرخ شیوع سالمونلا بیشتر بود.
از آنجاییکه متوسط ظرفیت واحدهای مرغ تخمگذار در انگلستان برای سیستم سنتی قفس، سیستم بستر و سیستم مرتع آزاد (Free range) به ترتیب ۳۰۰۰۰، ۱۲۵۰۰ و ۳۹۰۰ قطعه میباشد (کریک مس و همکاران، ۲۰۰۹)، واژه گله بزرگ ظاهراً منعکسکننده سیستم سنتی قفس است، حال آنکه اصطلاح گله کوچک احتمالا به سیستم مرتع آزاد و سیستم بستر اطلاق میشود.
در سال ۲۰۰۰ میلادی، متوسط اندازه گلههای مرغ تخمگذار در ایالات متحده آمریکا ۶۳۰۰۰ قطعه گزارش شده است (APHIS / USDA، b ۲۰۰۰)؛ این امر نشان میدهد که در ایالات متحده آمریکا پرورش گلههای بزرگ معمولتر بوده و برای اطمینان از تولید تخممرغ در مقادیر کافی برای مصارف عمومی و نیز برای ثبات اقتصادی واحدهای تولید تخممرغ، ضروری است.
در مطالعه گستردهای که در واحدهای مرغ تخمگذار انجام شد، مشخص شد که احتمال آلودگی به سالمونلا انتریتیدیس در سالنهایی که بیش از ۱۰۰۰۰۰ قطعه مرغ تخمگذار را در خود جای داده بودند در قیاس با سالنهای مشابهی که کمتر از ۱۰۰۰۰۰ قطعه مرغ تخمگذار در آنها نگهداری میشد. ۴ برابر بیشتر بود.
از دلایل احتمالی این مشاهدات میتوان به تراکم بالاتر پرندگان در سالنهای دارای بیش از ۱۰۰۰۰۰ قطعه پرنده و درنتیجه افزایش حجم فضولات و گرد و غبار آلوده به سالمونلا در این سالنها اشاره نمود (دیویس و برسلین، ۲۰۰۴).
سالنهای قفس بهدلیل محدودیت حرکتی مرغها، احتمالاً جایگاههای جذابی برای جوندگان حامل سالمونلا انتریتیدیس بوده (کریک - مس و همکاران . ۲۰۰۹) و دسترسی مؤثر به قفسها و نظافت قفسها، آبخوریها و تجهیزات جانبی موجود در این نوع سالنها، احتمالا دشوار خواهد بود (کریک۔ مس و همکاران، ۲۰۰۹).
قبل از تدوین دستورالعمل مقابله باسالمونلا در سالنهای مرغ تخمگذار به درک ارتباط اندازه گله و نوع سیستم نگهداری (سیستم سنتی قفس در برابر سیستمهای غیرقفس) با احتمال وقوع عفونت سالمونلا انتریتیدیس، از اهمیت بهسزایی برخوردار است (ماهه و همکاران ۲۰۰۸: کریک مس و همکاران، ۲۰۰۹).
در ایالات متحده آمریکا، برای تفکیک اثر اندازه گله و نوع سالن تخمگذار (قفس یا غیرقفس)، نمونهبرداری از سالنهای مرغ تخمگذار فاقد قفس که معمولاً گلههای بزرگتری را در خود جای میدهند) میبایست در اولویت قرار گیرد.
همانگونه که قبلا اشاره شد، سالمونلا از قابلیت نفوذ به پوسته تخممرغ برخوردار است (مزنس و همکاران، ۲۰۰۵)، بنابراین پوستههایی که بهواسطه تماس با فضولات و محیط آلوده به سالمونلا عفونی میشوند، میتوانند بهعنوان منبع و ناقل بالقوه این میکروارگانیسم عمل کنند.
مطالعات سیستماتیک اندکی در رابطه با تأثیر نوع سیستم تولید بر آلودگی تخممرغ به سالمونلا و یا تأثیر سیستم تولید بر آلودگی باکتریایی محتویات تخممرغ، انجام شدهاند با این حال، در مطالعه مروری که اخیرا منتشر شد، درو و همکاران (۲۰۰۸) دریافتند که شمار باکتریهای هوازی بر روی پوسته تخممرغهای تولیدشده در سیستمهای قفس (سنتی یا مدرن) در قیاس با تخممرغهای تولید شده در سیستمهای غیرقفس (مرغدانی یا بستر) کمتر بود و این تفاوت بهویژه هنگامی که تخممرغهای تولید شده در خارج از لانههای تخمگذاری (سالنهای غیرقفس) در محاسبات گنجانده شدند، پررنگتر بود. با اینحال تفاوتی در شمار باکتریهای گرم منفی یا انتروباکتریاسه مشاهده نشد (درو و همکاران، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸).
این یافتهها بهویژه از آن جهت حائز اهمیت هستند که سالمونلا نوعی باکتری گرم منفی و عضوی از خانواده انتروباکتریاسه میباشد، نتایج مطالعه انجام شده توسط آژانس استانداردهای فراوردههای غذایی انگلیس، از شیوع 0/34 درصدی سالمونلا بین ۴.۷۵۳ جعبه تخممرغ (هر جعبه حاوی ۶ تخممرغ) حکایت داشت و منشأ کلیه جدایههای تشخیص داده شده در این تخممرغها، گلههایی بودند که در سیستمهای سنتی قفس نگهداری میشدند (آژانس استانداردهای غذایی، ۲۰۰۴)، تفاوت بین سیستمهای قفس و غیرقفس از نظر نرخ شیوع سالمونلا معنیدار نبود.
با این حال، بر اساس یافتهها و شواهد ارائه شده توسط درو و همکاران (۲۰۰۹)، تفاوت قابلتوجه و معنیداری را بین سیستمهای نگهداری مرغ تخمگذار ازنظر احتمال آلودگی تخممرغها به سالمونلا وجود نداشت که این امر احتمالا به دلیل حذف تخممرغهای بستری از زنجیره فروش بوده است.
استرس نیز یکی از عوامل مسبب وقوع سالمونلا بهشمار میرود چراکه شرایط پرتنش میتواند سلامت گله را تحت تأثیر قرار دهد. عوامل تنشزا مانند تغییر سالن (هاکز و همکاران، ۱۹۸۹)، کاهش یا افزایش بیش از حد دما (تاختون و همکاران، ۱۹۷۴)، انتقال (ریگیی و پتیت، ۱۹۸۰)، آغاز دوره تخمگذاری (جونز و آمبالی، ۱۹۸۷) و تولکبری (هولت. ۲۰۰۳) حساسیت طیور را برای ابتلا به سالمونلا افزایش داده و آسایش پرنده و امنیت غذایی انسان را به مخاطره میاندازند.
تغییر شرایط سالن نگهداری، بسته به نوزاد پرنده، ممکن است بروز تنش را در پرونده به دنبال داشته باشد. کمپو و همکاران (۲۰۰۸) نشان دادند که برخی از نژادهای مرغ هنگام نگهداری بر روی بسترهای مستعمل و قدیمی (Deep litter) (سیستمی که در آن مواد بستر جدید بر روی مواد بستر قدیمی اضافه میشوند) در قیاس با سیستم نگهداری مرتع آزاد، متحمل تنش بیشتر و شدیدتری میشوند.
این استرس نهایتاً ممکن است بهصورت افزایش وقوع سالمونلا در گله نمود پیدا کند. برخی از بیماریها نیز ممکن است نرخ شیوع سالمونلا را تحت تأثیر قرار دهند.
بیماریهای ناشی از ایمریا (اراکاوا و همکاران، ۱۹۹۲، کین و همکاران، ۱۹۹۵)، ویروس بیماری بورس عفونی (وایت. ۱۹۷۵؛ فیلیپس و اوپیتر ۱۹۹۵۰) و ویروس رتیکولواندوتلیوز (موتا و اگرتون و ۱۹۸۳) شدت و تداوم عفونتهای ناشی از سالمونلا را افزایش میدهند، مواجهه مرغهای نگهداری شده در کف سالن (در قیاس با مرغهای نگهداریشده در قفس) با عوامل بیماریزا نظیر ایمریا و برخی ویروسهای سرکوبگر سیستم ایمنی، به مراتب بیشتر است (قسوم و همکاران .۲۰۰۹). این شرایط به نوبه خود میتوانند سطح سلامت گله را تغییر داده و احتمال ظهور سالمونلا را افزایش دهند