به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ بهمنظور تشخیص آلودگی گلههای مرغ تخمگذار به سالمونلا انتریتیدیس و سایر سروارهای مهم سالمونلا، میتوان میزان آلودگی تخممرغها به این باکتریها را مورد ارزیابی قرار داد. با این وجود، کنترل آلودگی سالمونلا در گلههای تخمگذار با اتکای به نتایج ارزیابی وجود یا عدم وجود این باکتری در تخممرغ با بدن مرغ، همچنان بحثبرانگیز باقی مانده است.
تولید تعداد کم و پراکنده تخممرغهای آلوده به سالمونلا انتریتیدیس نمونهگیری از تخممرغها بهعنوان روش مرسوم کنترل عفونت را در گله منتفی میکند. بهعلاوه، از آن جایی که عفونت سالمونلا انتریتیدیس در شرایط معمول، مرگ و میری را سبب میشود، روش معمول تهیه کشت از مرغهای بیمار، تلف شده یا حذفی نیز روش حساس و مناسبی برای تشخیص آلودگی در گله محسوب نمیشود.
کالبدگشایی و تهیه کشت از مرغهای سالم نیز روشی زمانبر بوده و موجب ازبین رفتن پرندگان میشود و نتایج صحیحی را بهدست نمیدهد، درمقابل، تشخیص وجود سالمونلا انتریتیدیس در گله از طریق نمونهبرداری از محیط نگهداری پرندگان (غبار، فضولات و ...) بهراحتی امکانپذیر است.
برای مثال، پایه و همکاران (۱۹۹۲) بر اساس نمونههای جمعآوریشده از سالنهایی که در آنها مرغهای آلوده شناسایی شده بودند، به مقایسه نتایج کشت نمونههای محیطی (فضولات و غبار) با نتایج کشتهای مستقیم بهعمل آمده از اندامهای داخلی بدن مرغها (روده کور ، کبد، طحال و بافتهای تناسلی) پرداختند.
در حالی که ۲۲ مورد از ۴۸ کشت محیطی (45/8 درصد) آلوده تشخیص داده شدند، تنها ۲۶ مورد از ۳۰۰ مرغ کشتار شده (8/7 درصد)، آلودگی به سالمونلا انتریتیدیس را نشان دادند.
طبقهبندی فازها و نمایههای پلاسمید ایزولههای بهدست آمده از نمونههای محیطی مشابه نمونههای بهدست آمده از بدن مرغها بود. که این امر نشان میدهد پرندگان آلوده موجود در سالن، منشأ و منبع سالمونلا انتریتیدیس جدا شده از محیط پرورش بودهاند.
ماتالیب و همکاران (۱۹۹۲) نیز نتایج مشابهی را گزارش نموده و نشان دادند اگرچه در هر مقطعی از زمان ممکن است تنها تعداد اندکی از پرندگان موجود در گله حامل آلودگی باشند، با این وجود این پرندگان با دفع مداوم سالمونلا انتریتیدیس در فضولات، سطوح این باکتری را بهتدریج در محیط پیرامون خود افزایش داده و بدین ترتیب، احتمال تشخیص این باکتری را بالا خواهند برد.
دیویس و ورای (۱۹۹۹) باتوجه به یافتههای ون د گیسن و همکاران (۱۹۹۱)، ماتالیب و همکاران (۱۹۹۲) و پاپه و همکاران (۱۹۹۲) اینگونه نتیجهگیری کردند: «... اگرچه در گلههای مرغ مادر معمولاً از روشهای عادی کنترل سالمونلا استفاده میشود، به احتمال زیاد، روشهای باکتری شناختی مبتنی بر نمونهبرداری از بدن پرندگان و پولد کردن نمونهها، در مقایسه با روش کنترل غیرمستقیم محیطی از کارایی و حساسیت پایینتری برخوردار خواهند بود».
باید توجه داشت که یک نمونه محیطی که سالمونلا در آن شناسایی شده است با قطعیت وجود عفونت را در گله مورد تأیید قرار نداده و فقط نشاندهنده حضور باکتری در سالن میباشد، با این وجود، به دلیل حساسیت و صحت پایین نتایج روشهای مستقیم ارزیابی گله، هنگام مقایسه میزان شیوع سالمونلا در بین سیستمهای مختلف نگهداری مرغهای تخمگذار، میبایست از روش کنترل محیطی (غبار، فضولات و ...) بهعنوان یک روش با حساسیت بیشتر، بهره برد.
در پژوهشهایی که اخیراً توسط آژانس استانداردهای مواد غذایی اروپا (EFSA ۲۰۰۴) انجام شدهاند، برای تعیین نرخ شیوع سالمونلا در گلههای مرغ تخمگذار در اتحادیه اروپا، از روش نمونهبرداری محیطی (۵ نمونه فضولات و ۵ نمونه غبار به ازای هر گله)، استفاده شد.
تشخیص سالمونلا در نمونههای غبار در قیاس با نمونههای فضولات، راحتتر بود (EFSA ۲۰۰۶)، باتوجه به این یافتهها انتظار میرود که برای مطالعات آتی در ارتباط با میزان شیوع سالمونلا در گلههای تخمگذار از دستورالعملهای ارزیابی محیطی یکسانی استفاده شود.
این که آیا و چگونه سیستمهای مختلف تولید، نرخ شیوع عفونت سامونلا را در گله تحت تأثیر قرار میدهند، مشخص نیست.
ارزیابی محیطی گلههای مرغ تخمگذار در اتحادیه اروپا از بالاتر بودن نرخ شیوع سالمونلا در گلههای نگهداریشده در سیستم قفسهای سنتی در قیاس با گلههای نگهداری شده بر روی کف سالن حکایت داشت.
این نتایج طی مطالعات متعدد در کشورهای مختلف (آلمان؛ متنر و همکاران، ۲۰۰۶، انگلیس، ویلز و همکاران ۲۰۰۷ اسنو و همکاران، ۲۰۰۹: فرانسه: ماهه و همکاران. ۲۰۰۸: بلژیک: ناماتا و همکاران. ۲۰۰۸) مورد تأیید قرار گرفتند، بعلاوه، طی یک مطالعه اپیدمیولوژیکی در دانمارک (مالباک و نیمان، ۲۰۰۲) مشخص شد که مصرف تخممرغهای تولیدشده در قفسهای سنتی با شیوع سالمونلا انتریتیدیس در انسان همراه بود حال آنکه، هیچ ارتباطی بین تخممرغهای تولیدی در سیستمهای فاقد قفس و یا ارگانیک با نرخ وقوع سالمونلا انتریتیدیس در انسان مشاهده نشد.
برعکس، محققان دیگر از نرخ وقوع کمتر سالمونلا در سیستمهای قفس سنتی در قیاس با سیستمهای بدون قفس خبر دادهاند ایالات متحده آمریکا، کینده و همکاران . b ۱۹۹۶: آلمان : شار و همکاران، ۱۹۹۷ هلند؛ مالنهارست و همکاران، ۲۰۰۵). در مطالعهای که توسط USDA بهعمل آمد مشخص شد که نرخ وقوع سالمونلا انتریتیدیس در نیمچههای تخمگذار پرورش یافته در قفسهای معمولی نسبت به نیمچههای پرورشیافته در کف سالن بیشتر بود (APHIS / USDA، a 2000)
دلیل وجود چنین تناقضهایی در نتایج آزمایشهای مختلف هنوز مشخص نیست، سه مورد از چهار مطالعهای که در آنها نرخ وقوع سالمونلا در سیستم سنتی قفس در قیاس با سیستمهای غیرقفس بیشتر بود، طی ۹ هفته پایانی دوره تخمگذاری انجام شده بودند و تنها در یک مطالعه، مرغهای تخمگذار نگهداری شده در قفسهای سنتی نرخ آلودگی کمتری را به نمایش گذاشتند (مالنهارست و همکاران ، ۲۰۰۵).
نرخ وقوع سالمونلا به موازات سن گله تمایل به افزایش نشان میدهد (ولز و همکاران، ۲۰۰۷) و نرخ بالاتر وقوع این عفونت در سیستم قدیمی قفس را میتوان انعکاسی از روشها و تدارکات نمونهبرداری دانست.
در سیستم قفس، فضولات و سالمونلای موجود در مواد دفعی در گودال کود موجود در زیر قفسها جمع میشود، در حالی که در سیستم نگهداری مرغ در کف سالن، فضولات و باکتریهای موجود در آن در تمامی نواحی سالن پراکنده میشوند.
در مطالعه مالنهارست و همکاران (۲۰۰۵) بررسیهای سرولوژیکی بیش از بررسیهای مستقیم سطح عفونت در گله، مورد تأکید و استفاده قرار گرفتند؛ بنابراین در مطالعه مذکور، محل و کانون آلودگی سالمونلا (متمرکز در گودال زیر قفسها یا پراکنده در کل کف سالن مرغداری) از اهمیت کمتری برخوردار بوده است.