به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ صنعت پرورش زنبورعسل دنیا توسط دو عامل بسیار مهم، یعنی جربهای Varroa و زنبورهای Africanized مورد تهاجم قرار گرفتند. ولی با انجام اصول اصلاح نژاد، مشکلات ناشی از این عوامل بهطور کلی حل شد.
نکته قابل توجه در این موارد، عواملی است که باعث بروز این حملات میشود و پاسخی است که زنبورعسل به این گونه عوامل مهاجم میدهد. این موضوع باعث شد تا بسیاری از دانشمندان بر روی مکانیزمهای پایداری زنبورعسل تحقیقاتی را انجام دهند و امروزه مشخص شده است که بهطور قطع چنین عملکردهایی وجود دارند و دانشمندان همواره در پی آن هستند که با انجام اصلاح نژاد، این گونه تواناییها را در مقابل تهاجم عوامل خاص را به نسلهای بعدی زنبورعسل منتقل کنند.
محققین، این قدرت مقاومت در زنبورعسل را تحت عنوان رفتار بهداشتی مینامند. وجود این رفتار، عاملی مثبت در پرورش زنبور است و نه تنها هیچ نکته منفی در مورد آن وجود ندارد بلکه تحقیقات انجام شده فواید رفتار برداشتی را بهطور مشخص نشان میدهند.
شیوع سریع جربهای Varroa در بین کلونیهای زنبورعسل و آسیبهای وارد شده از این انگل به صنعت زنبورعسل، باعث شد تا در بین دانشمندان و محققین اصلاح نژاد، رقابتی برای ایجاد مقاومت برای زنبورعسل (در مقابل این انگل) ایجاد شود.
این کنه باعث نابودی میلیونها کلونی و زنبورهای عسل شد که در نتیجه آن، در گرده افشانی گلها و باغها اختلالاتی بهوجود آمد. متاسفانه باتوجه به روند حمل و نقل که امروزه بسیار سریع انجام میشود. زنبورهای اروپایی بهطور ناگهانی در معرض این عامل مهلک قرار گرفتند. چرا که این جرب در واقع انگل زنبورهای آسیایی است و زنبورهای اروپایی، قدرت مقاومت بسیار کمی دربرابر آن داشتند.
دانشمندان با بررسی دقیق و انجام آزمایشات متوجه شدند که در زنبورهای آسیایی چندین سیستم دفاعی وجود دارد که بهطور موفقیتآمیزی در مقابل این عامل (جرب Varroad) عمل میکند، اما این مکانیزمها در زنبورهای اروپایی، عملکردی بسیار ضعیفتر دارند. این مکانیزمها عبارتند از :
١- رفتاربهداشتی
که عبارت است از: توانایی شناسایی و دفع لاروهایی که توسط ککها آلوده شدهاند.
۲- رفتار پاکسازی
عبارت است از: دفع کردن و آسیب رساندن به ککها توسط زنبور آلوده و یا زنبورهای دیگر.
٣- کاهش دوره رشد لاروها
که باعث کاهش زمان موثر برای تاثیرگذاری و تکثیر انگل در بدن لارو میشود.
4- سرکوب کردن تکثیر انگل
ازطریق تغییراتی که در تنظیم هورمونی لارو زنبورعسل انجام میشود. زنبورهای مقاوم به انگل واروا، برای اعمال این خصوصیت خود به بیش از یکی از این عملکردها نیاز دارند تا بتوانند بدون وجود درمانهای دارویی زنده بمانند.
امروزه استفاده از مواد ضدانگلی یکی از روشهای موثر در مبارزه با ککها است، اما انگل واروا به این ترکیبات مقاوم است. البته همیشه زنبورداران دوست دارند که هیچگاه این انگل را در کنار کلونیهای خود نبینند تا مجبور نباشند که مواد ضد انگلی را در کنار عسل که اصلیترین غذای زنبور است قرار دهند. لذا همه دانشمندان بر این عقیدهاند که انجام روشهای اصلاح نژاد از بهترین روشهایی است که میتوان با انجام آن، یک زنبورستان را در برابر این مشکل مقاوم نمود.
در صورتی که به زنبورهای اروپایی زمان کافی داده شود و از مواد شیمیایی ضد انگل استفاده نشود، این زنبورها نیز قادر خواهند بود تا مانند زنبورهای آسیایی با استفاده از شیوه انتخاب طبیعی با این انگل مقابله کرده و به زنبوردار در راه رسیدن به هدف نهایی خود یعنی اصلاح نژاد کمک کنند.
این عمل با انجام گزینش مصنوعی انجام میشود. به این صورت که میتوان با استفاده از زنبورهایی که خصوصیات مورد نظر ما را دارند، با کنترل جفتگیری، جمعیتی را تهیه کرد که دارای خصوصیت مثبت موردنظر باشند. استفاده از سیستم اصلاح نژادی بسته، روشی است که مدتها است که از آن استفاده میشود و در سگ، گاو و دیگر دامها نتایج مثبتی را به همراه داشته است و مدتی است که استفاده از آن در مورد زنبورعسل هم معمول شده است.
اخیراً درمورد جفتگیری، بیولوژی، ژنتیک و روشهای تلقیح مصنوعی زنبورها فعالیتهایی صورت گرفته است. طراحی برنامههای اصلاح نژادی زنبورعسل، باید باتوجه کافی و دقت تمام به تمام صفات ژنتیکی زنبورعسل انجام شود:
١- برخلاف سایر حیوانات، تمام ۱۰ میلیون اسپرمی که توسط یک زنبور نر تولید میشود، قادرند عمل لقاح را انجام دهند. این امر به این معنا است که زنبورهای خواهری که از یک پدر بهوجود میآیند، در ۷۵ درصد از صفات باهم مشترک هستند که این میزان در گونههای دیگر جانداران ۵۰ درصد میباشد.
۲- هر ملکه حدوداً با ۲۰ زنبور نر عمل جفتگیری را انجام میدهد و درنتیجه کلونی حاصل مجموعهای از ابر خانوادهها واحد بود (یعنی مجموعهای از خواهران ناتنی که دارای صفات مادری یکسان، ولی پدرهای متفاوت هستند)
٣- زنبورهای عسل، دارای سیستم تولیدمثل هاپلودیپلوئید هستند. این امر به این معنا است که زنبورهای نر از تخمهای لقاح نیافته بهوجود میآیند و زنبورهای کارگر و ملکه، از تخمهای لقاح یافته بهوجود میآیند. لذا زنبورهای نر والد نر ندارند و تنها نیمی از کروموومها را و آنها را هم از مادر خود دریافت میکنند.
۴- وجود یک ژن کشنده در زنبورعسل؛ تنها هنگامی بهوجود میآید که هم پدر و هم مادر دارای آللهای مربوط به این ژن باشند. این ژن باعث میشود که لارو پیش از بیرون آمدن از تخم ازبین برود و این امر باعث ایجاد کندوهای آلوده میشود. بهدلیل وجود این ژن، استفاده از روش هم نژادی علیرغم موثر بودن آن در سایر حیوانات، در زنبورعسل غیرممکن باشد.
۵- زنبورهای کارگر قادرند در شرایطی خاص تخمهای لقاح نیافته بگذارند و لذا برای تولید زنبور نر، این زنبورها قدرتی برابر با ملکه دارند.
زنبورعسل دارای یک ژن کشنده است که میتواند باعث ازبین رفتن نوزادان به میزان زیاد شود. ژنی که مشخصکننده جنسیت زنبورعسل است، آلل جنسیت نام دارد. هر زنبور مادر، دو تا از این آلل را دارد که یکی از آنها را از مادر و دیگری را از پدر خود میگیرد. در حدود ۱۹ گونه از این ژن وجود دارد که آنها را به صورت A و B و C و...، نشان میدهیم تخم و اسپرم تشکیلدهنده یک آلل هستند.
اگر ترکیب این دو با یکدیگر متفاوت باشد (مثلا AB ،BC ،DE، درنتیجه زنبور حاصل، زنبوری ماده خواهد بود؛ ولی اگر دو آلل یکسان در هنگام لقاح در کنار یکدیگر قرار گیرند، (مانند AA و BB و CC و...)، تخم بلافاصله قبل از رسیدن به مرحله خروج از تخم ازبین خواهد رفت.
چنین حالتی یک زنبور دیپلوئید نر، با ژنتیک دیپلوئید بهوجود میآورد که یک حالت غیرطبیعی است و هرگز قادر نخواهد بود که در کندو بالغ شود. این حالتی است که زنبورداران هنگامیکه ۹۰ درصد نوزادان در کندوی آنان به آن دچار میشود. به آن نوزادان ساچمهای میگویند.
انتخاب صحیح میتواند با بالا بردن قدرت حیاتی نوزادان، باعث افزایش تولید و کارایی کلونی شود. کاهش قدرت حیات تخمها میتواند یکی از عوارض همخونی و فقدان آللهای جنسی باشد. در برنامههای اصلاح نژادی، حتما بایستی به تنوع نژادی به عنوان عاملی بسیار مهم توجهی زیاد شود و از همخونی نیز حتما خودداری شود.
برای بررسی طبیعت زنبورعسل، دو روش وجود دارد. در روش اول یک آزمایش متعارف در مورد تمام کلونیهای یک زنبورداری انجام میشود. این آزمایشها باید در شرایط یکسانی انجام گیرند تا اطمینان حاصل کنیم که طبیعت ملایم زنبورعسل دستخوش تغییر قرار نگیرد، مشکلی که در مورد این روش وجود دارد این است که اغلب نمیتوان مشخص کرد که زنبورهایی که حالت پر تکاپو و مهاجم را دارند از کدامیک از کندوها میباشند.
اما روش دوم روش موثرتری است که میتوان با استفاده از آن، زنبورها را نیز از یکدیگر تفکیک نمود. روش انجام این روش به این صورت است که زنبورها را در یک کیسه پلاستیکی خالی گرفتار میکنیم این کار را میتوان به این صورت انجام داد که ورودی کیسه را در دست گرفته و آن را به صورت ۸ لاتین در مقابل خود حرکت دهیم. این دو کار باعث گرفتار شدن زنبورها در کیسهها میشود. پس از انجام این کار میتوان به آسانی زنبورها را با سرما دادن و یا استفاده از دیاکسیدکربن بیحرکت کرده، علامتگذاری نمود.
پس از آزاد کردن، این زنبورهای نگهبان را میتوان در محل ورودی کندوها مشاهده نمود و آنها را به این دلیل که با معیارهای ما برای انجام اصلاح نژاد همخوانی ندارند حذف کرد. چرا که برای انجام اصلاح نژاد، تنها از کارگرها و زنبورهای عسل نر کلونیهای آرام و کارآمد استفاده میشود.
مقاومت در برابر جرب نایی
روند مقاومت دربرابر این انگل مشخص نیست، اما مشخص شده که این نوع مقاومت بهطور واضحی وجود دارد. شواهد امر نشاندهنده این امر است که رفتار پاکسازی در هنگام مهاجرت انگل از یک زنبور به زنبور دیگری به عنوان عاملی در کنترل این انگل صورت میگیرد. نکته مهم و مطلوب در مورد این عملکرد، این است که کنترل آن را ژنهای غالب بهعهده دارند.
برای این که مشخص کنیم که در میان کندوها کدامیک این مقاومت را انجام میدهند و کدام یک نه، هزاران آزمایش تا به حال انجام گرفته است. یکی از این آزمایشها این است که زنبورهای کارگری را که به تازگی از تخم خارج شدهاند از کندوهای مختلف جمعآوری کرده و سپس به مدت یک هفته در کنار زنبورهای آلوده قرار میدهیم (زنبورها تنها در روزهای اولیه عمر خود، یعنی در حدود ۱۰ روزگی به این انگل حساس هستند. پس از این مدت زنبورها را تحت کالبدشکافی قرار داده و تعداد کنههای موجود در نای آنها را مورد شمارش قرار میدهیم. تفاوتهای موجود در استعداد آلوده شدن به این انگل و تمایل انگل به یک زنبور، نشاندهنده مکانیزمهای دفاعی زنبور است.
ساخت عسل و بنا نمودن شانها
برای سنجش میزان سلامت یک زنبورداری میتوان میزان ساخت شانها و عسل را با هم و در شرایط یکسان مورد مقایسه قرار داد. تولید بالای عسل نشاندهنده بالا بودن تعداد زنبورهای سالم در کندو است و عواملی که باعث بالا بردن میزان سلامت زنبور میشوند در تولید عسل نیز اثر مثبتی دارند.
منبع: دنیای کشت و صنعت