به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ متیونین و لیزین اغلب بهعنوان دو اسید آمینه مهم محدودکننده برای گاوهای شیری شناخته میشوند. این امر تا حد زیادی به دلیل غلظت پایین آنها در پروتئین خوراک در مقایسه با غلظتشان در شیر و پروتئین سنتز شده باکتریایی در شکمبه است. NRC غلظتهای لیزین و متیونین را در پروتئین متابولیسمی (MP) برای بالاترین حد استفاده از MP برای تولید پروتئین شیر در سطح 7/2 و 2/4درصد پیشنهاد کرده است. تقریباً در همه شرایط این نسبتها قابل دستیابی نیستند و درنتیجه، «توصیه عملی» برای لیزین و متیونین در پروتئین متابولیسمی 6/6 و 2/2درصد توسط نویسندگان استفاده شده است (۲۰۰۳ ,.Schwab et al).
این غلظتها معمولاً در جیرههای بر پایه ذرت با ترکیبی از پروتئین سرشار از لیزین (مانند کنجاله سویا، پودر ماهی و پودر خون) و یک محصول پروتئین محافظت شده دربرابر تخمیر شکمبهای و محدود کردن مصرف پروتئین غیرقابل تجزیه در شکمبه (RUP) در سطح نیاز حیوان قابل دستیابی هستند. عدم استفاده از یک محصول متیونین محافظت شده در برابر تخمیر شکمبه، مستلزم ترکیب و تطبیق پروتئینهای مکمل در جهت دستیابی به نسبت مورد نیاز 3/1 لیزین /متیونین از پروتئین متابولیسمی است، و در نتیجه احتمال کاهش غلظت لیزین و متیونین در پروتئین متابولیسمی وجود دارد (۲۰۰۳ ,.Schwabet al).
هدف از این مقاله مروری بر محصولات متیونین است که جهت تامین متیونین در تغذیه نشخوارکنندگان پیشنهاد شدهاند. این ترکیبات شامل محصولات متیونین محافظت شده در برابر تخمیر شکمبه و دو نوع HMB (یا2-هیدروکسی ۴-متیل تیو بوتانوئیک اسید) میباشند. در این مقاله تشریح محصولات و روشهایی برای تعیین میزان دسترسی متابولیکی آنها در حیوان مصرفکننده مورد بررسی قرار میگیرد.
متیونین محافظت شده در برابر تخمیر شکمبهای
تاریخچه سیر تکاملی
تمایل به محافظت از متیونین آزاد در برابر تخمیر شکمبه به دهه ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ برمیگردد، یعنی زمانی که از طریق آزمایشات شیردان، روده، و تزریق وریدی پی برده شد که میزان جذب متیونین معمولاً در حالت بهینه نیست (۱۹۹۵ Schwab, ۱۹۷۵ Chalupa).
این آزمایشات به وضوح نشان دادند که اسیدهای آمینه گوگردی اولین اسید آمینه محدودکننده برای رشد پشم و افزایش وزن بدن گوسفند و همچنین متیونین اسید آمینه محدودکننده برای رشد گاوهای گوشتی و شیری است. بنابراین، چندین مرکز تحقیقاتی طراحی روشهایی جهت محافظت متیونین در برابر تخمیر شکمبه را آغاز کردند (۱۹۷۵ ,Chalupa). به دنبال آن زمانی که پی برده شد لیزین دومین اسید آمینه محدودکننده برای رشد گوسفند و اولین یا دومین اسید آمینه محدودکننده برای رشد و تولید گاوهای گوشتی و شیری است. تمایل به ایجاد پوشش برای محافظت لیزین نیز افزایش یافت.
رویکردهای متعددی برای محافظت فیزیکی متیونین و لیزین از تخمیر شکمبهای مورد ارزیابی قرار گرفته است. تلاشهای اولیه بر محافظت متیونین با چربی، اغلب در ترکیب با مواد غیر ارگانیک و کربوهیدراتها بهعنوان تثبیتکننده و نرمکننده و پرکننده متمرکز بود. برای مثال، در دهه ۱۹۶۰ شرکت کانادایی Deliar Chemical محصولی را تولید کرد که در آن هستهای از دیال متیونین، کالوئیدال کالوئین و تریستئارین، در یک غشاء تریستئارین پیچیده شده بود. این محصول حاوی ۲۰ درصد متیونین بود. چند سال بعد، شرکت نروژی Rumen Kjemi a/s of Oslo محصولی کارآمدتر (کتیونین) را معرفی کرد که آزادسازی متیونین بیشتری در روده داشت. این محصول حاوی ۳۰ درصد دی ال متیونین، ۲ درصد گلوکز، ۴ درصد تثبیتکننده آنتیاکسیدان و طعمدهندهها، ۶ درصد کربنات کلسیم، و ۵۸ درصد تریستئارین و اولئیک اسید بود.
چندین محصول متیونین محافظت شده با پوشش چربی دیگر نیز ارزیابی شده است (۱۹۸۹ ,Loerch and Oke ۱۹۹۵ ,Schwab). بزرگترین چالش استفاده از چربیها بهعنوان ماده اولیه پوششدهنده شناسایی ترکیبی از مواد و فرایندهایی است که هردو قابلیت عبور از شکمبه و آزادسازی متیونین را در محیط روده داشته باشند.
مؤثرترین روش پوششدار کردن متیونین تا این زمان، استفاده از پلیمرهای سنتتیک حساس به pH و مقاوم در مقابل آنزیم است، که در pH طبیعی محیط هضم شکمبهای نامحلول و در عین حال در محیط اسیدی شیردان حلالیت بالایی داشته باشند، این رویکرد سیستمی را بر پایه عبور از شکمبه فراهم می کند که مستقل از فعالیت آنزیمی است و در عوض بر اساس تفاوت pH در شکمبه و شیردان، با هدف محافظت از تخمیر شکمبهای و آزادسازی در روده عمل میکند. متیونین محافظتشده با پوشش پلیمر، محافظت بیشتری در برابر تخمیر شکمبه و میزان آزادسازی رودهای بیشتری نسبت به دیگر محصولات دارد. در حال حاضر حق ثبت اختراع برای استفاده از پلیمرهای حساس به pH برای محافظت از مواد مغذی در برابر تجزیه در محیط شکمبه در اختیار شرکت Adisseo فرانسه است.
روش دیگری که مورد ارزیابی قرار گرفته است استفاده از آنالوگها و مشتقات متیونین بهمنظور افزایش دستیابی نشخوارکنندگان به متیونین است. مشتقات اسیدهای آمینه، اسیدهای آمینه آزاد هستند که یک گروه مسدودکننده شیمیایی به گروه آلفا آمینوی آنها متصل شده یا گروه آسیل در آنها اصلاح شده باشد. ایزو پروپیل ـ دیال ـ متیونین، تی ـ بوتیل ـ دی ال ـ متیونین، ان ـ استئارویل ـ دی ال ـ متیونین، ان ـ اولئویل ـ دی ال ـ متیونین و کاپریل ـ کاپرویلیک ـ دی ال ـ متیونین نمونههایی از مشتقات متیونین هستند که در برابر تجزیه شکمبهای مقاوماند (۱۹۸۹ ,Loerch and Oke).
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد محدوده عبور از شکمبه در زنجیرههای کوتاهتر آلکیل استر نسبت به زنجیرههای بلند بیشتر است. گرچه این مشتقات متیونین قابل اطمینان نشان میدهند، بیشتر آنها بهطور کافی از نظر افزایش جذب پسا شکمبهای متیونین مورد ارزیابی قرار نگرفتهاند.
آنالوگهای اسیدهای آمینه، از جایگزینی گروه آلفا ـ آمینوی اسیدهای آمینه با یک گروه غیرنیتروژنی مانند گروه هیدروکسیل تولید میشوند. بیشتر مطالعات روی آنالوگ اسید آمینه، آنالوگ هیدروکسی متیونین (;MHA دی ال ـ آلفا ـ هیدروکسی گاما ـ مرکاپتوبوتیرات) یا ۲ـ هیدروکسی ۴ـ متیل تیو بوتانوئیک اسید (HMB) بوده است. مطالعات نشان میدهد که HMB نسبت به متیونین خالص پایداری بیشتری در برابر تجزیه شکمبهای دارد، و میتواند از شکمبه و هزارلا و ازطریق انتشار غیرفعال جذب شود، و این که نشخوارکنندگان آنزیمهای لازم برای تبدیل HMB به متیونین را دارند. اما، بهدلیل اثرات مشهود ناچیز بر غلظت متیونین خون و غلظت پروتئین شیر، زمانی که گاوهای شیری با جیرههایی با متیونین کم تغذیه میشوند، بهنظر میرسد که این قابلیت جایگزینی با متیونین جذب شده در گاوهای شیری کم باشد.
مطالعات اخیر نشان داده که استرهای مختلف HMB بهدلیل توانایی جذب از دیواره شکمبه، باعث افزایش گریز HMB از تجزیه در شکمبه میشوند. بهنظر میرسد که ایزوپروپیل استر HMB جایگزین بسیار خوبی برای متیونین قابل جذب است (۲۰۰۱ ,.Schwab et al، ۲۰۰۱ ، Robert et al)
محصولات تجاری متیونین محافظتشده در برابر تخمیر شکمبه:
Nisso America, Ine) Met-Plus)
این محصول نمونهای از محافظت با چربی است. این یک ترکیب حاوی ۶۵ درصد دیال ـ متیونین جاسازی شده در ترکیبی از نمکهای کلسیمی اسیدهای چرب زنجیر بلند، لوریک اسید، و هیدروکسی تولوئل بوتیلات (BHT) است. BHT یک نگهدارنده برای اسیدهای چرب است، هرچند مانند محصولات دیگری که پوشش چربی دارند. این تکنولوژی با تکیه بر تعادل بین محافظت در برابر تخمیر شکمبه و آزادسازی در روده استفاده میشود بهطوری که حداکثر میزان متیونین برای جذب در روده در دسترس باشد و حداقل اتلاف از طریق شکمبه و مدفوع صورت گیرد.
Degussa Corporation, Germany) Mepron M85)
این محصول نمونهای از محافظت سطحی با پوشش کربوهیدراتی است. ذرات کوچک دارای قطر 1/8میلیمتر، طول ۳ تا ۴ میلیمتر، و چگالی تقریبی 1/2 گرم در هر سانتیمتر مکعب است. ذرات متشکل از هستهای از متیونین و نشاسته محافظت شده با چندین لایه نازک از اتیل سلولز و استئاریک اسید هستند. محصول نهایی شامل ۸۵ درصد دی ال ـ متیونین و حدود 8/5 درصد کربوهیدرات غیرساختاری، 3/5 درصد NDF، و 1/5 درصد خاکستر، ۱ درصد رطوبت، و 0/5 درصد چربی خالص است. این تکنولوژی ترکیبی از مواد محافظتکننده و موادی است که امکان جابجایی فراوان متیونین را فراهم میکند. به دلیل اینکه هضم آنزیمی اتیل سلولز در سطح پایینی قرار دارد، تجزیه محصول عمدتاً از طریق فعالیت فیزیکی و سایش صورت میگیرد. در نتیجه این محصول تجزیه آهستهای در شکمبه و آزادسازی آهسته متیونین را در روده دارد.
Adisseo, Inc., Antony France) Smartamine M)
این محصول نمونهای از یک محصول محافظت شده با چربی و پلیمر حساس به pH است. این یک محصول محافظت شده سطحی حاوی حداقل ۷۵ درصد دیال ـ متیونین است. ذرات ۲ میلیمتری شامل یک هسته دیال ـ متیونین به اضافه اتیل سلولز است که با یک پوشش استئاریک اسید حاوی قطرات کوچک پلیمر (۲ـ وینیل پیریدین ـ کو ـ استایرن) محافظت شده است. کو پلیمر ۳ درصد از وزن محصول نهایی را تشکیل میدهد. وجود کو پلیمر باعث تغییر استریوشیمی استئاریک اسید میشود به گونهای که مقاومت پوشش محافظتی در برابر تجزیه شکمبهای افزایش یابد. حضور کوپلیمر درنتیجه حلالیت آن در pH پایین، به آزادسازی سریع متیونین در روده کمک میکند.
آنالوگهای متیونین
پیشینه:
کوئنیگ و همکاران (۱۹۹۹) گزارش دادند که ۵۰ درصد از HMB، بارهایی از تجزیه شکمبه، برای جذب پس از آن در گاوهای اوایل شیردهی در دسترس حیوان قرار میگیرد. این رویکرد بر اساس تغذیه گاوها با ۹۰ گرم Alimet (محلول ۸۸ درصد HMB مایع شرکت Novus) و ۶۰۰ میلیلیتر EDTA ـ Cr (نشانگر فاز مایع) مخلوط با ۲ کیلوگرم آرد ذرت بود.
میزان عبور از شکمبه HMB از کسر میزان تجزیه شکمبهای HME و میزان عبور مایع محاسبه شده بود. مطالعات بعدی با استفاده از سیستم کشت مایعات به هدر رفته میزان نرخ عبور از شکمبه را بین ۲۲ تا ۴۳ درصد برای HMB نشان میداد (واسکز آنون و همکاران، ۲۰۰۱). در مطالعه دیگری مشخص شد که HMB از طریق اپیتلیوم شکمبه و هزارلا قابل جذب شدن است (۲۰۰۰ ,.McCollum et al)، و اینکه بعد از جذب ، امکان تبدیل شدن به متیونین را دارد.
این یافتهها منجر به استفاده از HMB بهعنوان یک جایگزین برای متیونین محافظت شده از تخمیر شکمبه برای استفاده در تغذیه گاوهای شیری شد.
اما، حد مصرف HMB در جیره برای جایگزینی متیونین جذب شده برای تولید پروتئین شیر در گاوهای شیری زیر سؤال است. مطالعات زیادی نشان دادهاند که محتوای پروتئین شیر به تامین کافی متیونین در پروتئین متابولیسمی بستگی دارد، و درصد پروتئین شیر زمانی افزایش مییابد که میزان متیونین در پروتئین متابولیسمی بهبود یابد. (1992 Schwab et al., ; 1995 Guinard and Rulquin, 1996 al., Pisulewski et ;2001 NRC,) با این وجود، غنیسازی با HMB در جیرههایی با کمبود متیونین، غلظت پروتئین شیر را افزایش نداد.
بعلاوه، غنیسازی جیرهها با HMB در غلظت متیونین خون تاثیر کمی داشت و یا بیتاثیر بود.
این مشاهدات استفاده از HMB را بهعنوان جایگزینی برای متیونین محافظت شده در برابر تخمیر شکمبهای در جهت تامین غلظت متیونین برای پروتئین متابولیسمی و افزایش دریافت متیونین را در غدد پستانی مورد تردید قرار میدهد. اخیراً، مشخص شده که ایزوپروپیل استر (HMB (HMBi، بهعنوان منبعی از متیونین در پروتئین متابولیسمی برای گاوهای شیری، بهطور قابل توجهی موثرتر از HMB است (۲۰۰۱ ,.Robert et al). محققان گزارش دادهاند که HMBi تأثیری برابر ۵۶ درصد تاثیر اسمارتامین در افزایش غلظت متیونین خون داراست. از این دو منبع متیونین قابل متابولیسم، بر اساس نسبت مقدار مولی مشابه (معادل ۴۹ گرم متیونین). به گاوهای غیرشیری با ماده خشک مصرفی 8/5 کیلوگرم داده شد. در تحقیق قبلی که با استفاده از تکنیک مشابه پاسخ غلظت متیونین در خون انجام شده بود. همان محققان تاثیر HMB بر افزایش غلظت متیونین خون را تنها ۳ درصد اسمارتامین گزارش داده بودند (۱۹۹۷ ,.Robert et al)
نتایج مشابهی در یک پژوهش اخیراً در دانشگاه نیوهمپشایر مشاهده گردید. شواب و همکاران (۲۰۰۱) محاسبه کردند که HMBi به اندازه ۵۳ درصد اسمارتامین، بر افزایش درصد پروتئین شیر تاثیرگذار است. به منظور تخمین میزان زیست فراهمی متیونین HMB و HMBi برای گاوهای شیری، از روش تیتراسیون دوز – پاسخ استفاده شد. ۴ منبع متیونین در این آزمایش مورد استفاده قرار گرفت:
۱ـ اسمارتامین.
2ـ HMB
3ـ HIMBi و
۴- ترکیبی از یک سوم HMB و دو سوم HMB/HMBi) HMBi).
سطوح آزمایش (بر اساس میزان گرم متیونین در روز، به ازای ۲۵ کیلوگرم ماده خشک مصرفی): اسمارتامین (0، ۱۰، ۱۵، ۲۰، و ۲۵) .HMB و HMBi (۰، ۱۵، ۲۰، ۲۵، و ۳۰)، وHMB / HMBi (0/0، 5/10، 16/7، 8/3، 11/7/23/3 و 15/30). به استثنای گروه HMB غلظت پروتئین شیر در تمام تیمارها افزایش یافت.
درصد پروتئین شیر اصلاح شده در گروه اسمارتامین (2/99، 3/08، 3/15 و 3/13 اثر درجه دوم)، HMB (3/04، 3/02، 3/03، 3/06 و 3/03)،HMBi (3/05، 3/11، 3/16، 3/17 و 3/19 اثر خطی) و HMB/HMBi (3/07، 3/13، 3/12، 3/16 و 3/18 اثر خطی) بود. بر اساس تفاوتهای شیب، محاسبه شده است که تاثیرگذاری HMBi، ۵۳ درصد اسمارتامین و تاثیرگذاری HIMB/HMBi ۴۳ درصد اسمارتامین است. نتایج آزمایش نشان میدهد که HMB به مقداری ناچیز متیونین جهت سنتز پروتئین شیر فراهم میکند اما افزایش غلظت پروتئین شیر نشان میدهد که اسمارتامین و HMBi هردو در فراهم کردن متیونین پساشکمبهای جهت افزایش غلظت پروتئین شیر مؤثرند.
محصولات تجاری
Adisseo,) Rhodimet AT88, (Novus, USA) Alimet France):
هردو منابع مایع HMB هستند. ترکیب شیمیایی هردو شبیه بههم هستند و بهطور گستردهای به عنوان جایگزین متیونین در صنعت طیور مورد استفاده قرار میگیرند. Novus همچنین محصول تخصصی برای استفاده در گاو شیری را با نام Alimet جهت تامین متیونین محافظت شده در برابر تخمیر شکمبه عرضه کرده است.
اثربخشی محصولات متیونین
استفاده از محصولات متیونین محافظت شده در برابر تخمیر شکمبه و آنالوگهای متیونین بهعنوان مکملهای متیونین نیازمند برآورد توانایی آنها در تامین (یا ذخیرهسازی) متیونین قابل جذب است. تا حد امکان برآورد زیست فراهمی متیونین باید تحت شرایطی که در تغذیه مورد استفاده قرار میگیرد، دقیق و قابل اعتماد باشد.
رویکردها
متاسفانه، روش استاندارد مورد پذیرش همگان برای محاسبه زیست فراهمی متیونین وجود ندارد. برای یکسانسازی برآوردهای زیست فراهمی متیونین، و نیز مقایسه دقیقتر محصولات مختلف، به چنین روشهایی نیاز است. رویکردهای کنونی را میتوان به روشهای فاکتوریل، ارزیابی پارامترهای خونی، و ارزیابی پارامترهای تولید طبقهبندی کرد.
رویکردهای فاکتوریل شامل اندازهگیریهای مستقل عبور از شکمبه، آزادسازی در روده (قابلیت هضم) و در مورد نوع آزاد یا محافظت شده HMB، تبدیل متابولیکی به متیونین است، به این منظور، به دامهای کانولاگذاری شده در شکمبه، دوازدهه، و همچنین در ایلئوم نیازمندیم. تخمین مقدار متیونین عبوری از شکمبه و آزاد شده در روده در هریک از محصولات متیونین محافظت شده با استفاده از هر دو روش نایلونگذاری در روش in situ و گاوهای کانولاگذاری شده در روش in vivo صورت میپذیرد. استفاده از روش in situ نیازمند اندازهگیری مقدار عبور از شکمبه محصولات متیونین محافظت شده در برابر تخمیر شکمبه است. روش in situ برای محصولات محلول مانند HMB و HMBi مناسب نیست.
رویکرد پاسخ پارامترهای خون به دلیل امکان اجرای راحت تر ونیز امکان ارزیابی محصولات مایع و پودر جایگزین مناسبی برای رویکرد فاکتوریل است. مطالعات بر روی گاوهای شیری نشان داده است که بین افزایش منابع متیونین قابل جذب و غلظت متیونین پلاسما رابطه خطی وجود دارد. این رویکرد به دو روش قابل استفاده است. اول، روش دوز واکنش است که شامل تعیین تفاوت در شیب محاسبه شده غلظتهای متیونین خون بین مقادیر متفاوت متیونین خورانده شده و جذب شده در روده است. دوم، روش منطقه زیر منحنی (AUC) است. این رویکرد شامل مدیریت شکمبهای مقدار مولی مشابه منابع متفاوت متیونین و مقایسه AUC میزان متیونین پلاسما در نتایج است. برای برآورد زیست فراهمی متیونین محصولات، از اسمارتامین بهعنوان تیمار کنترل مثبت، با فرض زیست فراهم ۸۰ درصد، استفاده شده است.
رویکرد واکنش تولید اخیرا برای تخمین سطوح زیست فراهمی متیونین برای HMB آزاد و HMBi مورد استفاده قرار گرفته است (۲۰۰۱ ,.Schwab et al). این رویکرد، همانطور که قبلا توضیح داده شد، تفاوتهای شیب اندازهگیری شده غلظت پروتئین شیر بین دوزهای مصرف شده از محصول HMB در خوراک و اسمارتامین را در شرایطی که گاوها با جیرههای دارای کمبود متیونین تغذیه میشوند، تعیین میکند. مطالعات متعددی بر روی گاوهای شیری ثابت میکند مقدار پروتئین در شیر بیش از میزان شیردهی به تغییرات کوچک در غلظت متیونین متابولیسمی واکنش نشان میدهد.
مقایسه برخی محصولات موجود
از محصولاتی که در این مقاله به آنها اشاره شد، اسمارتامین بیشترین تاثیر را بهعنوان یک منبع متیونین قابل جذب دارد. مطالعات نایلونگذاری تا ۲۴ ساعت پیش از ۹۰ درصد پایداری در شکمبه و حدود ۹۰ درصد آزادسازی را در روده نشان میدهد (مشخص شده است که آزادسازی در ۲=pH در محلول pepsin ـ HCL بعد از یک ساعت رخ میدهد). در آزمایشات in vivo بر روی گاو کانولاگذاری pepsin شده در اوایل شیردهی با ۴ جیره مختلف مشخص شد میزان عبور از شکمبه با میانگین ۹۰ درصد و جذب رودهای حدود ۹۸ درصد رخ میدهد، که نتیجه آن میانگین زیست فراهمی متیونین ۸۸ درصد است (۱۹۹۷ ,Robert and Williams).
مطالعات متعدد که با استفاده از رویکردهای ذکر شده انجام شده است، بعلاوه استفاده از مطالعات in vitro مشخص میکند که تاثیر مپران بهعنوان یک منبع قابل جذب متیونین در حد واسطی بین اسمارتامین و محصولات محافظت شده با چربی قرار میگیرد. مشخص شده است که مپران نسبت به اسمارتامین، سریعتر در شکمبه تجزیه میشود و درنتیجه به میزان کمتری افزایش غلظت اسیدهای آمینه گوگردی را در پلاسمای خون نسبت به اسمارتامین در پی دارد. در خلاصهای از آزمایش نایلونگذاری in situ میزان محافظت شکمبهای مپران ۹۰ درصد در دو ساعت، ۸۵ درصد در ۶ ساعت، ۷۰ درصد در ۱۲ ساعت، ۶۰ درصد در ۲۴ ساعت، و ۱۵ درصد در ۹۶ ساعت نشان داده شده است. برآورد نرخ عبور از شکمبه (که در گزارش نیامده است)، نیازمند محاسبه آن است.
مپران همچنین قابلیت هضم کمتری در روده کوچک نسبت به اسمارتامین دارد. استفاده از روش نایلونگذاری نشان داده که ۲۵ تا ۷۰ درصد از میران بعد از ورود به روده کوچک، ازطریق مدفوع دفع میگردد، که با افزایش مصرف خوراک، این میزان افزایش مییابد. این که آیا روش نایلونگذاری در متیونینهای محافظت شده روش مناسبی برای اندازهگیری عبور متیونین از شکمبه در برابر تخمیر شکمبهای، مانند مپران هست یا نه، جای تردید دارد. محصولاتی مانند مپران برای تجزیه به سایش و نیروی فیزیکی متکی هستند.
در مورد آنالوگهای متیونین، همانگونه که قبلا بحث شد بهنظر میرسد فقط HMBi میزان قابل توجهی از متیونین را برای گاوهای شیری فراهم میکند.
خلاصه و نتیجهگیری
تا زمان عرضه HMBi، گزینههای منابع متیونین برای افزایش دریافت متیونین قابل متابولیسم برای گاوهای شیری، سه منبع متیونین محافظت شده در برابر تخمیر شکمبهای بودند. استفاده از این محصولات همراه با استفاده از پروتئینهای مکمل، به متخصصین تغذیه امکان بیشتری برای بالانس جیرهها بر اساس لیزین و متیونین میدهد.
عرفان رستمی (دانشجوی دکترای تغذیه دام)