به گزارش «سرویس حیات وحش» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ به نقل از شهروند؛ ایران چهار سال پیش به پویش «سیرک نه» پیوست و فعالیت و نمایش سیرکهای حیوانات بهکلی ممنوع شد. اما پس از آن، تب راهاندازی دلفیناریومها بالا گرفت. با اینکه تفاوت چندانی با سیرک ندارند و اینبار پستانداران باهوش دریایی آموزش دیدهاند تا تماشاچیان را سرگرم کنند، اما ممنوعیتی برای آن اعلام نشد!
بعد از دلفیناریوم کیش که در سال ٧٩ شروع بهکار کرد و باوجود قرارگرفتن در منطقه آزاد، نیازی به دریافت مجوز از سازمان حفاظت از محیط زیست هم نداشت، مجموعههای تهران در سال ٩٢ و تبریز در سال ٩٥ نیز تاسیس و شروع بهکار کردند و بعد از آنها هم سرمایهگذاری در اهواز بنای ساخت یک دلفیناریوم را گذاشت و در منطقه آزاد انزلی نیز یک آکواریوم بزرگ راهاندازی شد. صاحبان این مجموعهها بدون هیچ اشارهای به درآمدزایی، هدفشان را «بالابردن نشاط اجتماعی» مطرح میکنند.
در تبلیغات پارک دلفینهای باغلارباغی تبریز عنوان شده که دو شیر دریایی و دو دلفین آموزشدیده در روسیه حرکات آکروباتیک را اجرا میکنند و یک وال سفید بلوگای نیز که در روسیه آموزشدیده، آواز میخواند و نقاشی میکشد؛ این مجموعه روزانه ٣ سانس و ٤٠٠ بیننده برای هر نمایش داراست. در سال ٩٦، یک سال پس از راهاندازی این دلفیناریوم، یک فوک و دو دلفین آن تلف شدند؛ بااینکه بهسرعت دو دلفین دیگر جایگزین آنها شد، بار دیگر اسفند ٩٦ خبر آمد که دومین دلفین این مجموعه هم مرده است. در بیخبری مسئولان سازمان محیط زیست، اما منبعی آگاه به «شهروند» میگوید که پس از مرگ سه دلفین، یک فوک و یک نهنگ سفید بلوگا بالاخره این مجموعه تعطیل شده است. تعطیلی که باید پس از گرفتن جان سه موجود زنده باارزش رخ میداد.
ازسوی دیگر قرار بود ساخت دلفیناریوم اهواز نیز با سرمایهگذاری ١٤میلیارد تومانی آغاز گردد. سرمایهگذار مجموعه گفته بود که همه مراحل قانونی و مجوزهای لازم برای ساخت دلفیناریوم اخذ شده و بناست در آن علاوه بر دلفین از پنگوئن، شیر دریایی، فوک خزدار با قابلیت اجرای نمایش استفاده شود. علاوه بر اینها در تبلیغات دلفیناریوم کیش گفته میشود که آنجا ۲۱ پستاندار دریایى در استخرهایى با حجم ۱۸۰۰۰ مترمکعب پرشده از آب دریا نگهدارى میگردند. بلیتهای گرانقیمت این مجموعه مخصوص باغ پرندگان، کلاسیک شو، آکواریوم آب شور و دلفینشو است؛ بنابراین در حال حاضر فقط دو دلفیناریوم کیش و تهران به فعالیت خود ادامه میدهند و پس از تخلفات بسیار فعالیت مجموعه برج میلاد هم با چالش روبرو شده است.
ادامهی تخلفات
از دیدگاه سپهر سلیمی، فعال حقوق حیوانات، باوجود عدم شفافیت از سوی مجموعههای نگهداری حیوانات، تکرار مرگ گونهها در اسارت و بیخبری نهادهای مرتبط دور از انتظار نیست. او باغوحش مشهد را بعنوان نمونه ذکر میکند که سال گذشته در بازرسیها هفت تخته پوست و چهار جمجمه ببر در انبارش یافت شده است و امسال هفت توله ببر دیگر در آن کشته شدهاند و اخبار آن مخفی شد، یا باغوحش صفادشت که مرگ یکی از زرافههایش را پنهان کرد و به سازمان محیط زیست اطلاع نداد: «اعتراض فعالان حقوق حیوانات و محیط زیست نسبت به مراکز نگهداری، باغوحشها، باغ پرندگان و دلفیناریومها فعالیت غیرشفاف آنها میباشد. اگر از مرگ حیوانات بزرگ باخبر نشویم و این اخبار به سازمان محیط زیست هم اعلام نشوند، نشاندهنده اینست که بسیاری از وقایع از چشم مسئولان پنهان است؛ نه ورودی باغوحشها مشخص است، نه خروجی و نه تلفات. اکنون نیز بار دیگر خیلی اتفاقی معلوم شده که این دلفین مرده است. اصلیترین کاری که میشود انجام داد شفافکردن فعالیت و اطلاعرسانی دقیق درباره آمار ورود و خروج این مجموعههاست.»
اظهارات او درباره دلفینها نیز اینچنین است: «دلفینها حیوانات بسیار باهوشی هستند و این هوش، اسارت را برای آنها دشوارتر میکند. آنها در طبیعت حدود ٥٠ کیلومتر شنا میکنند، اما دلفیناریومها فضای بسیارکوچکی دارند که فرسنگها از طبیعت آنها فاصله دارد. نیمی از دلفینهایی که از طبیعت و خانوادهشان جدا میشوند، در همان سه ماهه اول میمیرند. خانواده دلفینهایی که از طبیعت شکار میشوند، همیشه عزادار باقی مانده و دلفین جدا افتاده هم میتواند تا آخر عمر غمگین بماند. بسیاری از دلفینهایی که برای نمایش بهکار میروند از طبیعت جدا میشوند، اما گاهی دلفیناریومها ادعا میکنند که آنها آکواریومیاند و در اسارت به دنیا آمدهاند. این مطلب در اغلب موارد دروغی بیش نیست. دلفینها در اوکراین یا تایچی ژاپن شکار میشوند، مدتی در مقصد سومی چون روسیه نگهداری میشوند تا قاچاقچیان حیاتوحش آنها را در کشور مقصد بهفروش برسانند.»
لزوم پرداخت ضرر و زیان
کیومرث کلانتری، معاونت محیط طبیعی سازمان محیط زیست درباره عدم شفافیت در فعالیت مجموعههای نگهداری از حیاتوحش میگوید: «مراکز نگهداری و نمایشگاهها و باغوحشها تحت نظارت ادارات استانی میباشند، اما سیاست کلان سازمان اینگونه است که اگر گونهای تلف شد، آنها باید در جریان قرار گرفته و این در آمارهای آن مجموعه ثبت گردد. علاوه بر این، همهی گونهها باید شناسنامهدار باشند و روند زیست آنها به سازمان گزارش داده شود. اگر چنین نکنند، تخلف بوده و با آنها برخورد خواهد شد و باید ضرر و زیان نیز بپردازند. با هر کوتاهی دراین زمینه که اتفاق بیفتد، برخورد میکنیم، این وظیفه ماست.»
طبق سخنان ایشان سازمان محیط زیست درصدد ساماندهی مراکز نگهداری حیاتوحش است: «سازمان شاید تا امروز زیاد وارد این موضوع نشده، اما باید نظارتمان را بیشتر کرده تا فقط مجموعههایی که میتوانند شرایط و استانداردهای محیط زیستی را رعایت کنند، مشغول بهکار بوده و از این وضع بهره ببرند. اکنون درحال ویرایش و اصلاح دستورالعملهای نگهداری از حیاتوحش در مجموعهها میباشیم. ما موظفیم رعایت حداقل کف استانداردهای محل نگهداری و پرورش را طلب کنیم. در حال حاضر این مسئله اولویت ماست؛ چراکه همین حالا خیلی از اینها با استانداردهای اولیه محیط زیست نیز سازگاری ندارند.»