به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ یکی از تکنیکهای تولیدمثلی در جهت افزایش راندمان تولیدمثلی در گوسفند، افزایش تعداد و کیفیت اوویستهایی است که در هر چرخه فحلی از تخمدان آزاد میشوند و در نتیجه سبب افزایش راندمان برهزایی در گوسفند میشوند تعداد اووسیتهای آزاد شده از تخمدانها در هر چرخه، یک عامل مهم و اساسی درباروری و چندقلوزایی میباشد.
نرخ تخمکگذاری مهمترین فاکتور تعیینکننده وقوع چندقلوزایی در گوسفند، بز، گاو و اسب و تعیینکننده تعداد جنین در خوک است. نرخ تخمکگذاری بوسیله ژنوتیپ و فاکتورهای محیطی تحت تاثیر قرار میگیرد و نتیجه فولیکولوژنسیز است. کنترل فولیکولوژنسیز با گنادوتروفینها و فاکتورهای تنظیمکننده موضعی در تخمدان نظیر استروئیدها، سایتوکینها و فاکتورهای رشد صورت میگیرد. در نتیجه روشهای مختلفی برای افزایش تخمکگذاری وجود دارد که از جمله آن میتوان به روشهای ژنتیکی، تغذیهای (فلاشینگ)، استفاده از هورمونها و همچنین روشهایی مثل فوروجی مصنوعی و اثر قوچ اشاره کرد.
از موثرترین و پرکاربردترین روشها در افزایش در صد برهزایی، روش هورمونتراپی میباشد در این شیوه از هورمونهای مختلفی از جمله پروژسترون، پروستاگلاندینها بویژه پروستاگلاندین PGF، گنادوتروپین جفت اسبسانان (ecG) و هورمون تحریک رشد فولیکول (FSH) استفاده میشود.
تکنیکهای تولیدمثلی در گوسفند
الف- همزمانسازی سیکل فحلی: همزمانسازی فحلی زمانی موفق خواهد بود که باروری مناسبی را در پی داشته باشد همزمانسازی فحلی از طریق دستکاری فاز لوتئال یا فولیکولار در دامها صورت میپذیرد. در میشها این دستکاری اغلب در فاز لوتئال انجام میگیرد، زیرا این فاز طولانیتر بوده و فرصت مانور در این فاز بیشتر است و پاسخهای بهتری را در پی دارد.
پروستاگلاندینها: از پروستاگلاندینها میتوان در همزمانیهای فحلی استفاده کرد. در این روش معمولا از 1 تا 2 تزریق کلوپروست با فاصله 8 تا 11 روز استفاده میکنند. از معایب این روش میتوان به عدم کارایی این روش در خارج از فصل تولیدمثلی (این روش تنها در میشهای سیکلیک موثر است، زیرا برای تاثیر نیاز به جسم زرد فعال دارد)، کمتر بودن باروری ناشی از تحریک فحلی نسبت به روشهای پروژسترونی و همچنین نیاز به نیروی کارگری بیشتر اشاره نمود.
تنظیم فحلی با استفاده از پروستاگلاندین باعث آسیب دیدن اسپرم حتی در آمیزش طبیعی میشود. بیشتر این اثرات زیانآور در گردن رحم به وجود میآید و باعث میشود که اسپرمهای کمتری به محل لقاح برسند. هرچند تلقیح داخل رحمی از کاهش تعداد اسپرمها جلوگیری میکند. ولی از اثرات سوء پروستاگلاندینها بر بقاء و شکل ظاهری اسپرم جلوگیری نمیکند.
پروژسترون: چه در میشهای سیکلیک و چه غیر سیکلیک میتوان فحلی و زمان تخمکگذاری را به وسیله پروژسترون یا پروژسترونهای سنتتیک کنترل کرد. هنگام که از شکل تزریقی این هورمونها استفاده میشود، تزریق روزانه 12-10 میلیگرم پروژسترون به مدت 12 روز در میش لازم است. روش دیگر استفاده از اسفنج یا شیاف داخل واژنی حاوی پروژستین است که پروژسترون موجود در آن بهتدریج و بطور دائم آزاد میشود و از طریق مخاط واژن جذب میشود. این وسیله به مدت 12 تا 14 روز در واژن گوسفند قرار میگیرد. در این روش فحلی حدود 2 روز و در صورتی که از هورمونهای محرک رشد فولیکولی نیز استفاده شده باشد حدود 1 روز بعد از برداشت منبع پروژسترونی آغاز خواهد شد.
در بعضی موارد در هنگام استفاده از اسفنج درون واژنی ممکن است ترشحات غیرطبیعی چرکی و یا خونی دیده شود که میتواند در باروری اثر منفی بگذارد. علت ترشحات غیرطبیعی ممکن است تحریک و صدمه به مخاط واژن یا ورود عفونت به آن هنگام اسفنجگذاری باشد.
در چند سال گذشته وسیله دیگری برای آزادسازی تدریجی پروژسترون در داخل واژن به بازار آمد که سیدر (CIDR) نام دارد. این وسیله مانند اسفنج به مدت 12 تا 14 روز در واژن میش قرار میگیرد و در این مدت پروژسترون تزریق شده به بافت سیدر به آرامیآزاد و توسط دیواره واژن جذب میشود. در مطالعهای 3 روش همزمانسازی (دو تزریق پروستاگلاندین به فاصله 10 روز، سیدر به مدت 12 روز و اسفنج به مدت 12 روز) با یکدیگر مقایسه شوند و در نهایت مشاهده شد که بین زمان فحلی در هر 3 گروه اختلافی وجود ندارد و به تمامیمیشهای گروه سیدر ، 4/99 در صد از میشهای گروه اسفنج، 31 ساعت پس از اتمام دوره درمانی فحلی را نشان دادند، در حالیکه تنها 2/72 در صد از میشهای گروه پروستاگلاندین در این مدت از خود علائم فحلی را نشان دادند. گروهها از نظر زمان سرژ LH و سطح پروژسترون تا ۱۶ روز پس از تخمکریزی اختلافی با هم نداشتند.
ب- استفاده از گونادوتروپینها
از گونادوتروپینهای با منشا خارجی به شکل گستردهای برای ایجاد فحلی و تخمکریزی، افزایش آبستنی و برهزایی و القاء سوپراوولاسیون برای استفاده در برنامههای تولیدمثلی از جمله برنامهی تلقیح مصنوعی و انتقال رویان استفاده میشود.
eCG یا (Equine Corionic Gonadotrophine)
هورمون گونادوتروپین جفت اسبسانان از جمله هورمونهایی است که به شکل گسترده در برنامههای همزمان فحلی و سوپراوولیشن مورد استفاده قرار میگیرد. eCG در میشهای همزمانسازی شده، سبب کاهش تنوع و تغییرات فاصلهی بین حذف P4 و تخمکریزی میشود و در نتیجه سبب بهبود همزمانسازی تخمکریزی میشود. برخی مطالعات نشان دادند که استفاده از این هورمون سبب افزایش چندقلوزایی میشود؛ این هورمون موجب افزایش اندازهی فولیکولهای انترال شده و در برخی مواقع یک فولیکول غیرتخمکگذار را تولید نموده و به دنبال آن غلظت استروژن و سپس پروژسترون افزایش مییابد.
این یافتهها بیان داشتند که تحریک تخمکریزی از طریق eCG در فحلی همزمانسازی شده با پروژسترون، زمانی که میشها تحت عمل تلقیح مصنوعی قرار میگیرند، مورد نیاز است. پیش از این نشان داده شده است که تزریق eCG، ۲۴ ساعت پیش از خروج اسفنج واژینال و یا در زمان خروج آن، اثر مطلوبی روی نرخ باروری، نرخ برهزایی و چندقلوزایی نسبت به تزریق در ۲۴ ساعت پس از خروج اسفنج داشته است.
این تزریق شاید در مقایسه با سایر گونادوتروپینها مناسبتر و ارزانتر باشد، اما ممکن است پاسخهای متفاوتی را درپی داشته باشد. با وجود این نتایج ضد و نقیض، اکثر پروتکولهای همزمانسازی فحلی در گوسفند همراه با استفاده از یک دوز eCG نزدیک به پایان دورهی تیمار پروژسترون میباشند. یکی از محدودیتهای استفاده از eCG فعالیت بیولوژی طولانی مدت آن بوده که موجب گزینش فولیکولی شده و در نتیجهی آن شمار زیادی از فولیکولهای تخمکریزی نکرده بوجود میآیند.
FSH
دیگر گونادوتروپینی که از آن برای افزایش تخمکریزی و برهزایی استفاده میگردد، FSH است. در گوسفندان سافولک، FSH-P در مقایسه با eCG سبب کاهش تنوع در تخمکریزی، کاهش وقوع عدم پاره شدن فولیکولهای بزرگ و نسبت بالاتری در تولید رویانهای مناسب برای انتقال میشود. به علاوه، FSH-P سبب کاهش عدم انتقال اسپرم، پس از تلقیح سرویکسی میشود، همچنین در رحم و اویداکتهای میشهای تیمار شده با eCG، مقدار اسپرم کمتری نسبت به تیمار FSH وجود دارد.
با این وجود، تیمارهای سوپراوولاسیون شامل دوزهای محدود ترکیبی از eCG و FSH-P بهتر از هریک از گونادوتروپینها به تنهایی، در تولید رویانهای مناسب بوده است. نشان داده شده است که شمار فولیکولهایی که آزاد میگردند، وابسته به تزریق FSH و همچنین غلظتهای درون فولیکولی BMP15 و GDF9 میباشد. بزرگترین فولیکول واقع در یک موج فولیکولی در گوسفند اثر مستقیم محدودکنندهای را بر رشد سایر فولیکولها به وسیلهی کاهش FSH اعمال مینماید، لذا به دلیل کاهش FSH در زمان اوج موج فولیکولی تزریق این هورمون میتواند بر رشد فولیکولی و تعداد فولیکولهایی که تخمکریزی میکنند، تاثیرگذار باشد.
در میشهای انستروسی که با سیدر به مدت ۵ روز همزمانسازی فحلی شدند، تنها یک تزریق FSH (حدود 42 یا ۶۸ میلیگرم فالوتروپین) ۱۲ ساعت پیش از سیدربرداری، سبب افزایش معنیدار اما کوچکی در نرخ تخمکریزی شد، در حالیکه تزریق در ۳۶ ساعت قبل از سیدربرداری تاثیری نداشته است. همچنین هیچیک از این تیمارها اثری روی نرخ آبستنی و باروری نداشته است. این مطالعه پیشنهادهای قبلی را تأیید میکند که تاثیر گونادوتروپینهای خارجی در میشهای انستروس کاهش مییابد.
پ- تلقیح مصنوعی
جفتگیری در حیوانات اهلی میتواند به روش تلقیح مصنوعی نیز انجام شود. این روش مزایای بسیاری دارد از جمله امکان تولید نتاج فراوان از یک قوچ اصیل به وسیلهی رقیق کردن اسپرم و تلقیح آن به چندین میش که در واحد زمان برههای بیشتری به دست میآید. از طرفی با انجام این روش از نگهداری و صرف هزینههای مربوط به چندین راس قوچ که تنها در زمان کوتاهی از سال برای جفتگیری لازمند جلوگیری شده و صرفهجویی بزرگی برای واحدهای پرورشی خواهد داشت. این روش سبب جلوگیری از ایجاد برخی بیماریهای مقاربتی میشود و نیز اینکه در آمیختهگریها قوچهای اصیل کمتر قادرند با میشهای بومی دنبهدار جفتگیری کند و تلقیح مصنوعی تنها راه موثر است.
منبع: رادین دام