به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ بیماری لپتوسپیروز (Leptospirosis) که با نامهای تب شالیزار (field fever)، تب جلوی ساقی (pretibial fever) شناخته میشود و در ایران به تب بیجار نیز معروف است، عفونتی است که عامل آن نوعی از باکتریهای اسپیروکت به نام لپتوسپیرا هستند. این عفونت میتواند هیچ نشانهای نداشته باشد یا نشانههای ملایمی مانند سردرد، درد عضله و تب به همراه باشته باشد. اما میتواند نشانگان شدیدی مانند خونریزی ریوی یا مننژیت نیز به همراه داشته باشد. اگر این عفونت باعث شود که فرد زرد شده، دچار نارسایی کلیه و خونریزی شود، آنگاه بیماری به عنوان بیماری ویل (Weil's disease) شناخته میشود. اگر عفونت باعث خونریزی شدید ششها شود، آن گاه سندروم خونریزی ریوی شدید تشخیص داده میشود.
بیماری لپتوسپیروز یکی از گسترش یافتهترین بیماریهای مشترک بین انسان و حیوانات است. چهره بالینی این بیماری آنقدر متغیر است که هرگز نمیتوان تنها بر پایه علائم و نشانیهای بیماری، آن را تشخیص داد. به همین دلیل تشخیص بیشتر بر پایه اعتماد به آزمایشگاه در نشان دادن و مشاهده عامل بیماری و دقت روشهای سرولوژیکی استوار است.
جنس لپتوسپیرا شامل دو گونه است: 1) لپتوسپیرا اینتروگان (بیماریزا)، 2) لپتوسپیرا بیفلکسا (غیر بیماریزا). هرکدام از این دو گونه دارای تعداد زیادی تیپهای سرولوژیکی میباشند که به سروگروپ معروف هستند.
لپتوسپیرا اینتروگان برای انسان و دام بیماریزا است و در حال حاضر حدودا شامل 230 سروواریته شناخته شده میباشد، در حالیکه سویههای لپتوسپیرا بیفلکس ساپروفیت بوده و معمولاً در آبها و خاک وجود دارند.
راههای انتقال لپتوسپیروز
عفونتهای لپتوسپیرایی معمولاً در اثر تماس مستقیم و یا غیرمستقیم انسان یا دام با آب، خاک یا غذای آلوده شده توسط ادرار آلوده تعداد زیادی از حیوانات وحشی یا اهلی حامل (Carrier) حاصل میشود. همچنین در اثر تماس مستقیم با ادرار یا بافتهای حیوانات مبتلا، بیماری منتقل میشود.
اجرام بیماریزای لپتوسپیرا از طریق زخم یا خراشهای ایجاد شده برروی پوست بدن، سطوح مخاطی، بافت ملتحمه چشم، تنفس قطرات ریز و معلق (آئروسل) مایعاتی که واجد اجرام لپتوسپیرا هستند وارد بدن میشوند. اجرام لپتوسپیرا بلافاصله وارد جریان خون شده و شروع به تزاید میکنند و بدینصورت مرحله حضور اجرام لپتوسپیرایی در خون (Leptospiremia) که 7 تا 10 روز پس از شروع بیماری ادامه می یابد فرا میرسد.
در طی این مرحله از بیماری اجرام لپتوسپیرایی را به آسانی میتوان از خون جدا نمود. 10 روز پس از شروع بیماری و زمانی که پادتنها را میتوان اندازهگیری نمود، اجرام لپتوسپیرایی که در لولههای کلیوی جایگزین شدهاند از طریق ادرار دفع میشوند (Leptospiruria). این مرحله از بیماری (لپتوسپیروریا) در صورت عدم درمان مبتلایان، ممکن است تا مدتها (چند روز تا چندین ماه) دوام داشته باشد. در طی این مرحله میتوان اجرام لپتوسپیرایی را از ادرار یا بافت کلیه (حیوانات تلف شده) جدا نمود.
باکتری لپتوسپیرا به شکل اسپیروکت فنر مانند محکمی است به ضخامت 1/0 میکرومتر و به طول 6 تا 20 میکرومتر. این باکتری را به آسانی بوسیله حرکت چرخشی یا مارپیچی اش و قلاب مشخصی که در یک یا هر دو انتهای آن است میتوان تشخیص داد. از لحاظ شکل ظاهری گونههای بیماریزا و ساپروفیتها (غیربیماریزا) لپتوسپیرا از یکدیگر قابل تفکیک نیستند و بهترین وسیله برای مشاهده این اجرام، استفاده از میکروسکپ زمینه تاریک است. این اجرام با رنگهای آنیلین بخوبی رنگآمیزی نمیشوند. تکنیکهای رنگآمیزی نقره ((Silver impregnation technique در جنینهای سقط شده و رنگ آمیزی با قرمز کنگو در مورد رسوبات ادراری میتواند مفید باشد. اجرام لپتوسپیرا بدلیل حرکات شدید و ضخامت کمشان قادرند از صافیهای با اندازه ریز 22/0 تا 45/0 میکرومتر که اغلب باکتریها از آنها رد نمیشوند، عبور کنند.
لپتوسپیراها هوازی اجباریاند و هنگامی که در یک محیط مناسب و در دمای 30- درجه سانتیگراد کشت داده شوند، دوره تولیدمثل و تکثیر آنها 7 تا 12 ساعت است. در محیط کشت نیمه جامد محتوی 02/0 درصد آگار، رشد باکتری بصورت حلقههایی در پایین سطح محیط به راحتی قابل مشاهده است. رشد حلقهای ممکن است در کشتهای اولیه که بمنظور جداسازی اجرام لپتوسپیرایی فراهم میشوند، حتی بعد از گذشت مدت زمان زیاد هم مشاهده نشود.
مشاهده و اثبات حضور اجرام لپتوسپیرا در محیط های کشت منوط است به مشاهده متناوب توسط میکروسکوپ زمینه تاریک. از آنجایی که خواص کشت و مورفولوژی (شکل ظاهری) لپتوسپیراها بسیار شبیه هم میباشد، طبقهبندی اجرام جدا شده بستگی به خواص سرولوژیکی آنها دارد. براساس آزمایش آگلوتیناسیون میکروسکوپیک (MAT) که در آن از آنتیسرم اختصاصی استفاده میشود، سروتیپهایی که دارای آگلوتیناسیون اصلی مشترک دارند جهت سهولت کار در یک سروگروپ طبقهبندی میشوند. آنتیسرمی که بیشترین واکنش متقاطع را در یک سروگروپ نشان دهد معرف همان سروگروپ خواهد بود و برای تشخیص کشتهای ناشناخته از آن استفاده میشود.
در حال حاضر 22 سروگروپ شناخته شده وجود دارد. هنگامی که سروگروپ یک ارگانیسم جدا شده مشخص شد، ارگانیسم را با آنتیسرمهای اختصاصی سروواریتههای آن سروگروپ مورد آزمایش قرار میدهند، تا مشخص نمایند به کدام یک بیشتر نزدیک است. سپس برای تشخیص و تفکیک ارگانیسم جدا شده، آن را با آنتیسرمهای اختصاصی سروواریته با آزمایش جذب آگلوتیناسیون متقاطع مورد آزمایش قرار میدهند. تاکنون حدود 230 نوع تیپ سرمی (سروتیپ) در سطح جهان شناسایی شده که وجود هشت سروتیپ آن از طریق سرولوژی در کشور ما نشان داده شده است.
شرایط وقوع بیماری لپتوسپیروز یا تب شالیزار
مساعد بودن شرایط آب و هوایی، pH خاک، میزان بارندگی و رطوبت، وجود آبهای راکد و یا باتلاقی، افزایش جمعیت جوندگان (انواع موش) ، خرگوش، خفاش، و نیز گوشتخواران اهلی و وحشی (سگ روباه گرگ و ...) در محیط میتواند میزان وقوع بیماری را افزایش دهد. باکتری لپتوسپیرا میتواند از طریق خراشهای ریز پوست و یا از محلهایی که پوست زخمی شده و نیز از طریق مخاطات سالم (مخاط لب و دهان و چشم) وارد بدن شود. شنا در آبهای راکد و آلوده به ادرار حیوانات مبتلا و کار در شالیزار های برنج که محل عبور حیوانات وحشی و جوندگان میباشد و یا تماس با حیوانات مبتلا امکان آلودگی انسان را افزایش میدهد.
نشانههای بیماری لپتوسپیروز یا تب بیجار در انسان
این بیماری در انسان بیشتر به عنوان یک بیماری وابسته به شغل شناخته میشود و در افرادی که دارای مشاغلی خاص مانند کار در مزارع برنج، نیشکر، دامپزشکان، کار در آزمایشگاه، کارکنان کشتارگاهها و دامپروران هستند بیشتر دیده شده است. البته در مواردی هم گزارشاتی از بیماری در سربازان که به اردوگاههای جنگلی اعزام شدهاند و یا در افرادی که بعنوان ورزش و تفریح به اردو در مناطق پرباران و یا شنا در برکهها و استخرهایی که از آب جاری پر میشوند نیز وجود دارد.
در مناطق شمالی کشور این بیماری با نام تب بیجار معروف میباشد و همه ساله تعداد زیادی از شالیکاران کشور در اثر ابتلا به این بیماری در بیمارستانهای منطقه بستری میشوند. هرچند درمان به موقع بیماری بسیار موفقیتآمیز است اما مشکل اصلی تشخیص به موقع و عدم اشتباه آن با بیماریهای مشابه است. به همین دلیل در بعضی از رفرانسها این بیماری به عنوان یک بیماری چند چهره شناخته میشود. نشانههای بیماری در مواردی مشابه آنفلوآنزا بوده و ممکن است با آن اشتباه شود. البته فرمهای دیگر بیماری در انسان وجود دارد شامل: سندرم ویل (weil) که با یرقان، نارسایی کلیوی، خونریزی، میوکاردیت همراه با آرتیمی مشخص میشود. فرم ﻣﻨﻨژیت/ ﻣﻨﻨﮕوآﻧسفالیت که با نشانههای عصبی همراه است و فرم خونریزی ریوی که همراه با نارسایی تنفسی میباشد.
در مجموع علایم بیماری در انسان شدیداً متغیرند. بطور خلاصه بیماری در انسان عموماً با یکی از چهار شکل زیر رخ میدهد:
* بیماری ملایمی شبیه آنفولانزا * سندرم weil که با یرقان، نارسایی کلیوی، خونریزی، میوکاردیت همراه با آرتیمی مشخص میشود.
* ﻣﻨﻨژیت/ ﻣﻨﻨگوآﻧسفالیت * خونریزی ریوی همراه با نارسایی تنفسی. گاهی فرم پوستی بیماری با راشهای جلدی نیز دیده میشود.
در صورت ورود باکتری به بدن و پس از طی دوره کمون (اختفاً) 7 تا 13 روزه در مرحله اول بیماری (باکتریمی) نشانههای زیر ظاهر میشود: تب و لرز، دردعضلانی بخصوص در ناحیه عضلات ران و کمر، سرفه و درد در ناحیه سینه، یرقان، تورم و پرخونی غشاً ملتحمه چشم به صورت دو طرفی، درد مفاصل، ترس از نور، جوشهای قرمز پوستی، بیاشتهایی، تهوع و استفراغ، گاهی اسهال، مننژیت آسپتیک و در زنان حامله خطر ازبین رفتن جنین و سقط وجود دارد. البته بسته به سروتیپ عامل بیماری ممکن است یک یا تعدادی از نشانههای فوق ظاهر شود. بعد از طی مرحله اول بیماری (4 تا 9 روز) با ظهور پادتن ها لپتوسپیراها از خون محو شده و در کلیهها متمرکز شده و بطور متناوب از طریق ادرار دفع میشوند. این مرحله که به آن مرحله لپتوسپیروری میگویند میتواند ماهها ادامه یابد.
تاریخچه بیماری لپتوسپیروزدر ایران و جهان
لپتوسپیروز توسط دانشمندی به نام وایل برای اولین بار در سال 1886 بیماری شناسایی و تعریف شد. شناسایی عامل بیماری توسط دانشمند ژاپنی به نام اینادا در سال 1914 صورت گرفت. از آن زمان تا کنون مطالعات سرو باکترولوژیک در بسیاری از کشورهای جهان صورت گرفته که بیانگر شیوع بیماری در اغلب کشورهای دنیا و در انواع گونه های پستانداران اهلی و وحشی میباشد.
اولین مطالعه گستردهای که در ایران در مورد لپتوسپیروز صورت گرفته مربوط به سال 1336 میباشد که در طی آن دکتر مقامی و همکاران در موسسه سرمسازی رازی نمونههای سرمی 3000 راس گاو گوسفند و 5 نفر شتر را با آزمایش MAT مورد بررسی قرار دادند که نتایج آن بیانگر 31% آلودگی گاوان و 17% آلودگی گوسفندان به سروتیپهای گریپوتیفوزا، پومونا، هیوس و ایکتروهموراژیه بود. در بررسی دیگری در سال 1356 دکتر مقامی تعداد 2097 نمونه سرم گاو از 23 دامداری اطراف تهران را با آزمایش MAT مورد آزمایش قرار داد. نتایج این بررسی نشان دادکه 6/24 درصد ماده گاوها دارای تیتر سرمی مثبت بر علیه یکی از سروتیپهای لپتوسپیرا بودند که 6/21 درصد آن ناشی از سروتیپ بورینکانا بود.
در مطالعه دیگری در سال 1369 بر روی 735 سرم گاوان اطراف تهران واکنش مثبت سرمی نسبت به 7 سروواریته گزارش شد که بیشترین آن مربوط به هارجو بود. یک بررسی سرواپیدمیولوژیک گاوداریهای صنعتی اطراف مشهد در سال 1374 نشان دادکه 24 درصد دامهای مورد مطالعه دارای تیتر مثبت سرمی بوده که بیشترین آن با سروتیپ ایکتروهموراژیه بوده است.
در بررسیهای جدیدتری که در طی سالهای 1381 تا 1385 در آزمایشگاه تحقیقاتی لپتوسپیروز دانشگاه تهران بر روی نمونههای ارسالی از استانهای تهران، گیلان، آذربایجان، خراسان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری، اصفهان و بوشهر صورت گرفته نشان میدهد که میزان شیوع سرولوژیک بیماری هم در انسان و هم در دامها بین 25 تا 42 % میباشد.
نتایج این بررسیها همچنین نشان می دهد که سروتیپ کانیکولا که زمانی تصور میشد میزبان اصلی آن سگ میباشد، میزان شیوع سرولوژیک آن در انسان و حیوانات اهلی برخی از استانهای کشور در حال افزایش است. مطالعه که در سال 1388 در یکی از شهرستانهای واقع در حاشیه کویر ایران صورت گرفته نیز بیانگر شیوع سرولوژیک بیماری به میزان 10.5% میباشد.
نحوه نامگذاری علمی لپتوسپیراها: Leptospira interrogans serovar Australis strain Ballico
لپتوسپیروز در حیوانات اهلی
لپتوسپیروز در حیوانات اهلی به اشکال مختلفی بروز میکند از فرمهای تحت بالینی و حتی پنهان بیماری در میزبانان نگهدارنده تا فرمهای حاد و فوق حاد در میزبانهای تصادفی و نوزادان گزارش شده است. لذا در بسیاری از منابع علمی از نشانههای بالینی مختلفی مانند: تب، زردی، هموگلوبینوری (خون شاش)، سقط جنین و یا تولد جنین مومیایی، کاهش باروری، ورم پستان و تغییر رنگ شیر و یا چشم درد متناوب در اسبها به عنوان نشانههای شاخص لپتوسپیروز در حیوانات اهلی نام برده شده است. با این وجود باید تاکید نمود که بیش از 80% موارد بیماری در دامها بصورت تحت بالینی یا فرم پنهان بروز میکند، این بدین معنی است که دامهای مذکور با وجود آنکه دامهای مبتلا ظاهراً علائمی از بیماری را نشان نمیدهند، اما منبع مهمی برای آلودگی سایر دامها، محیط زیست و نیز انسانهای در تماس با آنها میباشند.
بیماری لپتوسپیروز در گاو با اشکال حاد، تحت حاد و مزمن بروز میکند. دامهای جوانتر به شکل حاد و بالغین به دو شکل دیگر ابتلا مییابند. دوره کمون بیماری 8-4 روز است و بدنبال آن لپتوسپیرمی بروز میکند که از یک تا 5 روز دوام دارد. گاهی بصورت طوفان سقط در گاوداریهای صنعتی بروز میکند و معمولاً میزان باروری بسیار کاهش مییابد.
در گاو ماده جریان شیر تقریباً قطع میشود و ترشحی برنگ قرمز محتوی لخته خون از پستان خارج میگردد.
در گاو نر ورم بیضه، کاهش تعداد اسپرم و گاهی جراحات پوستی ناحیه اسکروتوم نیز مشاهده شده است.
سیر بیماری در گوسالهها شدیدتر بوده و منجر به عقبماندگی رشد و بدرجات متغیر مرگ و میر را باعث میگردد.
بیماری لپتوسپیروز در سگها میتواند بسرعت منتشر شود، بخصوص اینکه این حیوانات عادت به لیسیدن واژن یکدیگر دارند.
شدیدترین شکل بیماری، شکل هموراژیک آن میباشد. این نوع بیماری با حمله ناگهانی تب که 4-3 روز بطول میانجامد، شروع شده که با سفت شدن و درد عضلات اعضای خلفی بدن، هموراژی حفره دهانی با گرایش به نکروز و تورم حلق دنبال میگردد. پس از آن، گاستروآنتریت هموراژیک و نفریت حاد بوقوع میپیوندد.
لپتوسپیروز در اسب بیماری با یرقان، بیحالی و خمودگی همراه است. سقط جنین در مادیانهای آبستن از علائم و عواقب بارز بیماری در اسب بشمار میرود. یکی دیگر از آثار لپتوسپیروز در اسب چشم درد دورهای است.
روشهای مبارزه با لپتوسپیروز
- خشکاندن باتلاقها و برکهها
- مبارزه با جوندگان و گوشتخوران وحشی در محدوده زندگی انسانها و حیوانات اهلی
- تعیین سویههای غالب در هر منطقه و شناسایی دامهای مبتلا و حامل با کمک آزمایشگاه و درمان آنها
- واکسناسیون حیوانات اهلی در مناطق آلوده با استفاده از واکسنهای تهیه شده از سویههای بومی و جلوگیری از ورود حیوانات وحشی به محل پرورش دامهای اهلی
- افزایش سطح آگاهی عمومی بویژه افرادی که از نظر شغلی در معرض خطر ابتلاً به بیماری قرار دارند.
- مکانیزاسیون کشاورزی و استفاده از تجهیزات ماشینی جهت کاشت و داشت و برداشت محصولات بویژه در شالیزارها
تهیه کننده: دکتر غلامرضا عبداله پور - مشاور سازمان بهداشت جهانی (WHO/LERG)