به گزارش «سرویس حیات وحش» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ سیاهگوش با جثهای متوسط، بدنی کوتاه و حجیم، دست و پایی بلند، دمی بسیار کوتاه با نوک سیاه و موهای بلند و ریش مانندی روی گونهها دارد. گوشهای سیاهگوش پهن، بزرگ و مثلثی شکل است که در انتها یک دسته موی سیاه و بلند روی آن روییده است. پنجههای این جانور بسیار پهن و دارای موهای بلند است. رنگ بدنش قهوهای با خالهای بزرگ و کوچک سیاهرنگ و توپر و زیر بدنش سفید است.
نام فارسی: سیاهگوش
نام انگلیسی: Eurasian lynxa
نام علمی: Lynx lynx
خانواده: گربهسانان (Felidae)
راسته: گوشتخواران
بهطور کلی در دنیا، چهار گونه سیاهگوش وجود دارد:
سیاهگوش اوراسیایی (Eurasian lynxa)
سیاهگوش ایبریایی (Lynx pardinus)
سیاهگوش کانادایی (Lynx canadensis)
باب کت (Lynx rufus)
ویژگیهای ظاهری سیاهگوش
طول بدن 80 تا 130 سانتیمتر، طول دم 5 تا 19 سانتیمتر، ارتفاع بدن 50 تا 75 و وزن آنها 8 تا 31 کیلوگرم است. نر و ماده هم شکل هستند. دارای اندام حرکتی بلندی بوده و کف و دست پایش نیز بزرگ است، بطوریکه مانند کفش برفی آنرا قادر میسازد که در برف عمیق به سهولت حرکت نماید. موهای بلند کف دست و پاها در زمستان نیز سازگاری دیگری برای این گربهسان است.
سیاهگوشها عمدتاً دارای الگوی خالدار در سطح بدن خود بوده و دم کوتاه و نوک سیاهی دارند. در انتهای گوش آنها نیز دسته موی سیاه رنگ مشخصی دیده میشود. بر اساس شواهد موجود زیر گونهای از سیاهگوش که در ایران وجود دارد L.l.dinniki است که در حوزه قفقاز، ایران و ترکیه دیده میشود. این زیرگونه از جمله ناشناختهترین زیرگونههای سیاهگوش در دنیا محسوب میشود که در جنوبیترین حد پراکنش خود در نواحی شمال، شمال غرب و برخی مناطق غرب ایران دیده شده است. در طبیعت گاهی با پلنگ اشتباه میشود ولی به دلیل دم بسیار کوتاه با نوک پهن و سیاه از پلنگ قابل تمایز میباشد. دست و پا بلند، دم بسیار کوتاه و سیاه، موهای گونه بلند و ریش مانند است. در انتهای گوشها، دستهای از موهای سیاه بلند به طول متجاوز از 4 سانتیمتر وجود دارد. در اطراف پینهها موهای بلندی وجود دارد که آنها را از سرما حفظ نموده و مانع فرو رفتن حیوان در برف میشود، رنگ موهای پشت خاکستری متمایل به قهوهای با خالهای بزرگ و کوچک توپر و سیاه رنگ و زیر بدن سفید است.
ویژگیهای زیستی سیاهگوشها
اوج فعالیت این جانور عمدتاً اوایل صبح و نزدیک غروب بوده و میانه روز و شب را معمولا به استراحت میپردازد. تکزی بوده و قلمرو هر نر معمولاً قلمرو تعداد بیشتری ماده را دربرمیگیرد. سیاهگوشها را عموماً دشمن راسته خرگوشها میدانند، درحالیکه غذای عمده این جانور را سمداران کوچک بخصوص شوکا تشکیل داده و پستانداران کوچک جثه تنها زمانی شکار میشوند که دسترسی به سمداران چندان ساده نباشد. در زمستان جفتگیری میکند. پس از 67 تا 74 روز دوره بارداری، 1 تا 4 توله به دنیا میآورد. تولهها 250 تا 430 گرم وزن داشته و الگوی خالدار بدنشان تا 11 هفتگی به خوبی دیده نمیشود. آنها در سن 5 تا 6 ماهگی از شیر گرفته شده و در سن حدوداً 10 ماهگی از مادر مستقل میشوند. سن مادهها در زمان نخستین زادآوری 20 تا 24 ماه و سن نرها حدودا 30 ماه است. تا 17 سال در طبیعت زندگی میکنند.
زیستگاه و فراوانی سیاهگوش
در ایران تاکنون در دوازده نقطه از مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت از محیط زیست ایران که شامل یک پارک ملی (پارک ملی لار)، دو پناهگاه حیات وحش (پناهگاه حیات وحش کیامکی و انگوران) و نه منطقه حفاظت شده (منطقه حفاظت شده ارسباران، البرز مرکزی، دنا، مراکان، جهان نما، انگوران، لیسار، واز و هراز) دیده شده است. در مناطق کوهستانی و جنگلی عمدتاً نیمه شمالی کشور با تراکم نه چندان بالا زیست میکند.
پراکنش جهانی سیاهگوش اوراسیایی شامل گستره وسیعی از روسیه و مناطق شمالی آسیا، ارتفاعات هیمالیا، آسیای مرکزی، قفقاز و ایران میباشد. پراکنش سیاهگوش در شمال، شمال غرب و برخی مناطق غربی ایران در مناطق جنگلی و استپی و بوتهزارهای کوهستانی میباشد. مشاهدات سیاهگوش در ایران عموماً در فاصله ارتفاعی 1200 تا 2300 متر بوده است، ولی گزارشهایی وجود دارد مبنی بر مشاهده سیاهگوش تا ارتفاع 5500 متری در ارتفاعات هیمالیا. سیاهگوش در صورتیکه به مقدار کافی امنیت، غذا و پناه در دسترس داشته باشد توانایی تطبیق با زیستگاههای مختلف، حتی مزارع کشاورزی را نیز دارد.
در خصوص جمعیت سیاهگوش به مانند سایر گوشتخواران در ایران نمیتوان به طور قطع اظهار نظر کرد، از آنجاییکه گوشتخواران بهطور معمول شب فعال و مخفی کار هستند مشاهده مستقیم و تخمین جمعیت آنها کار دشواری است.
ولی از آنجاییکه جمعیت علفخواران در روز به راحتی قابل مشاهده هستند لذا با روش مشاهده مستقیم (Direct count method) و با رعایت اصول و معیارهای مربوطه میتوان به اطلاعات شمار افراد جامعه (Total count) دست یافت که هماکنون این روش به منظور دستیابی به جمعیت علفخواران در مناطق تحت مدیریت سازمان به کار میرود. البته با کمک دوربینهای تلهای و روشهای غیرمستقیم یعنی استفاده از نمایهها مانند شمارش رد پا و علائم تعیین قلمرو میتوان به جمعیت گوشتخواران دست یافت که بسیار پرهزینه و زمانبر است و در سطح ملی تاکنون اقدامی در این خصوص صورت نگرفته است.
ارزش ها: دارای ارزشهای زیستی، زیبایی شناختی، علمی و آموزشی است.
وضعیت حفاظت
سیاهگوش براساس قوانین سازمان حفاظت محیط زیست در زمره گونههای درخطر انقراض میباشد. ازبین رفتن جمعیت سمداران و نابودی زیستگاه مهمترین عواملی است که سیاهگوشها را در مخاطره قرار میدهد. همچنین، در طبقه NT) IUCN) و پیوست II کنوانسیون (CITES) قرار دارد. گزارشهای زیادی از مشاهده سیاهگوش وجود ندارد و حفاظت از آن نیازمند برنامهریزی جدی است. اولین مطالعه جامع بر روی این گونه توسط انجمن یوزپلنگ ایرانی با مشارکت دفتر حیاتوحش سازمان در سطح ملی انجام شد که به اطلاعات جالب توجهی در خصوص پراکنش و حفاظت این گونه در سطح کشور منجر شد و پس از آن مجدداً تیم انجمن یوزپلنگ ایرانی در سال 1390 با همکاری اداره کل حفاظت محیط زیست استان زنجان در پناهگاه حیات وحش انگوران (منطقهای که در سال 1386 یک جفت سیاهگوش در حال تغذیه از یک گوسفند وحشی (میش) توسط محیط بانان پرتلاش منطقه فیلمبرداری شد) مطالعه جامعی انجام داد که نتایج قابل قبولی در خصوص ویژگیهای اکولوژیک گونه و بررسی عقاید و نگرش جوامع محلی در برخورد با سیاهگوش بدست آمد.
مطالب قابل توجه
• در دنیا تنها نیمی از متولدین در اینگونه در شرایط طبیعی به سن بلوغ میرسند. مخاطرات اصلی سیاهگوش در ایران حمله و کشته شدن توسط سگهای گله، حمله پلنگ و گرگ، تصادف توسط وسایل نقلیه، فقدان طعمه، عدم فرهنگسازی و آشنایی جوامع محلی با این گونه جانوری و متاسفانه کشته شدن توسط افراد محلی میباشد.
• سیاهگوش مانند دیگر گربهها شبگرد است و در ساعتهای بامدادی شب به جستجوی طعمه خود میرود؛ البته بندرت دیده میشود که گربهها در روز به شکار بروند. باید به این نکته اشاره شود که گاهی به دلیل رفتارهای زیستمحیطی شکار مورد نظر، ممکن است یک گربه وحشی روز هم به شکار بپردازد.
• چشمان سیاهگوش مردمک بیضی شکلی دارند که شب هنگام ظاهراً گرد میشوند تا نور بیشتری از دریچهٔ آن وارد شبکیه شود. پس حیوان راحتتر و بهتر شکار را در شب دنبال خواهد کرد؛ اما این مردمک بزرگ در روز مشکلساز میشود! در اینجا ماهیچههای درهم پیچیده با رشتههای مژکدار چنان مردمک را کوچک میکنند که تنها شیار باریک عمودی نور را به شبکیه میرساند. رشتههای عصبی زیاد و سلولهای نوری فراوان در چشم گربهسانان کافی است که با کمترین نور در شب قادر به تشخیص محیط اطراف خود باشند.
• سیاهگوشها هنگام گرسنگی و برای جلوگیری از آسیب شیرهی هضمکننده به دیواره معده و هنگام سیری برای محافظت معده در برابر استخوانهای نوک تیز، گیاهخوار میشوند.
منابع: سازمان حفاظت محیط زیست - vetmd