به گزارش «سرویس حیات وحش» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ به نقل از«تابناک»؛ از ده رأس گور ایرانی که برای احیای این گونه در پارک ملی کویر، زندهگیری شده بودند، پنج رأس تلف شدهاند و شنیدهها حکایت از احتمال افزایش این تلفات دارد؛ اما چگونه چنین فاجعهای رقم خورده است؟ هرچند مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست تلاش کردند این اتفاق را گردن یک بیماری مهلک بیندازند، پیگیری های تابناک به دریافت تصاویری منتشر شده که میتوانند پشت پرده این ماجرا را افشا کنند.
نهم مهر ماه بود که سازمان حفاظت محیط زیست با انتشار گزارشی از احیای نسل گور ایرانی در پارک ملی کویر خبر داد؛ ادعایی بسیار شیرین که میخواست مانع از درک حقایق تلخ این رویداد توسط مخاطبان و حتی رسانهها شود و برای ساعاتی در این کار موفق هم بود.
بدین ترتیب که خبر احیای نسل گورخر در پارک ملی کویر، در بسیاری از رسانهها بازنشر شد، بی آنکه کسی توجه کند نه تنها احیایی در کار نیست، بلکه حقیقتی تأسفبار و بزرگ در این ماجرا، پنهان شده است؛ حقیقتی به غایت تلخ که به این سادگیهای از حافظه تاریخی محیط زیست کشورمان فراموش نخواهد شد؛ اتلاف ۵۰ درصدی گورهای زندهگیری شده!
ماجرا از این قرار بود که سه گور از ده گورخری که بنا بود پس از انتقال از پارک ملی توران به قرنطینهای در پارک ملی کویر، در این زیستگاه رهاسازی شوند، به دلیل سهلانگاری در حمل و نقل، کشته شده بودند؛ اتفاقی ناراحتکننده که معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، آن را تلفات طبیعی خوانده و از اجرایی شدن اولین فاز اجرای طرح احیای گورخر ابراز خرسندی کرده بود.
اما این پایان ماجرا نبود، چون چند روز بعد خبر رسید از هفت گور باقیمانده در قرنطینه پارک ملی کویر، دو گور دیگر هم جان سپردند. مرگی که به باور علاقهمندان محیط زیست، ناشی از شرایط نامناسب حمل و نقل گورها بود، ولی مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست، تشخیص آن را بسته به انجام آزمایشهایی توسط سازمان دامپزشکی اعلام کرد.
سید مجید خرازیان در این باره گفت: با هماهنگی سازمان دامپزشکی و دامپزشکی استان سمنان، تعدادی نمونه از گورخرها گرفته شده که به مرکز ملی تشخیص سازمان دامپزشکی کشور فرستاده میشود و مسئولان سازمان دامپزشکی قول دادهاند، در صورت نیاز نمونهها را برای انجام آزمایشهای تکمیلی به خارج از کشور بفرستند؛ ممکن است فرآیند تشخیص علت مرگ گورخرها طولانی شود، بنابراین انجام درمانهای کمکی برای پنج رأس گورخر دیگر در صورت لزوم در دستور کار قرار گرفته است.
از اینجای ماجرا بود که پای یک فرضیه عجیب هم به ماجرا باز شد؛ فرضیهای که از احتمال ابتلای این جانوران ارزشمند به یک بیماری مهلک خبر میداد و ضرورت آزمایشهای دقیق و حتی استفاده از تخصص خارجیها را در این خصوص پیش میکشید. احتمالی که به اعتقاد برخی کارشناسان و فعالان محیط زیست، بیشتر به بهانهای شباهت داشت که میتوانست بار اتهام تلفات ۵۰ درصدی انتقال ده گور خر را از شانه مسئولان محیط زیست بردارد و مقصر را یک باکتری، یعنی عامل بیماری شاربن (سیاهزخم) جلوه دهد.
هرچند به گفته برخی کارشناسان، علائم ظاهری و بالینی گورهای باقیمانده، نشانهای از ابتلا به این بیماری مهلک نداشت، نمونههای گرفته شده برای انجام آزمایش به تهران منتقل شد و نهایتا ساعتی پیش، کریم امیری معاون بهداشت و مدیریت بیماریهای مشترک دامی سازمان دامپزشکی کشور در گفت وگو با «تابناک»، نتیجه آزمایش شاربن روی نمونههای گرفته شده از گورخرها را منفی اعلام کرد.
این مقام مسئول در پاسخ به اینکه آیا سلامت و عدم ابتلا به بیماریهای ویروسی و باکتریایی در مورد گورهای باقیمانده در قرنطینه کویر مورد تأیید است یا نه، میگوید: «نمونههایی که برای ما ارسال کردند، تنها به منظور بررسی شاربن گرفته شده بود که نتیجه منفی شد. البته از نشانه های کلینیکی این حیوانات هم برنمیآمد که مبتلا به شاربن باشند.»
وی ادامه میدهد: «درباره سایر بیماریها نمیشود نظری داد، چون آزمایشی صورت نگرفته است. مثلا اینکه آیا استرس وارده هنگام حمل و نقل توانسته باکتری پاستورلوز که عموما در روده این تکسُمیها وجود دارد و با استرس فعال میشود را فعال کند و به مرگ این حیوانات منجر شود یا نه، احتمالی است که تنها بر اساس نتیجه آزمایش میتوان درباره آن صحبت کرد.»
امیری یادآور میشود: «بر اساس استانداردهای بینالمللی عملیات حمل و نقل حیوانات، باید شامل پیشقرنطینه و پسقرنطینه باشد؛ یعنی پیش از انتقال، از حیوانات نمونه خون گرفته شده و آزمایشهای لازم برای تشخیص بیماریهای مهم مانند "مشمشه" صورت گیرد. سپس دوره دو هفتهای پسقرنطینه آغاز شود تا حیوان آرامش خود را به دست آورد و در صورتی که علائم بیماری را بروز نداد، نسبت به انتقال اقدام شود که البته این موارد مستلزم تعبیه کردن جایگاههای به منظور قرنطینه، نمونهگیری و انجام معاینات است.»
لحظه خروج تنها گور نر منتقل شده از قفس حملش در مقصد. این گور هم به مانند چند همسفر دیگرش، پایانی بهتر از مرگ نداشت.
اما آیا گورهای توران پیش از انتقال به کویر دوره پیشقرنطینه و پسقرنطینه را گذراندهاند؟ آیا محلی که «سایت تکثیر و پرورش گورخر» نامیده میشود، امکانات و تجهیزاتی برای خونگیری و یا معاینه این حیوانات فراهم است یا مقصود مسئولان محیط زیست از سایت تکثیر و پرورش گورخر، تنها یک محوطه فنسکشی شده است که در آن تعدادی گور نگهداری میشوند، بیآنکه از وضعیت سلامتشان اطلاعی در دست باشد؟
هرچه هست، تصاویر زیر، نشاندهنده وضعیت انتقال گورهایی است که بنا بود نسل گور ایرانی را در کویر ملی احیا کنند، اما پیش از رسیدن به مقصد به وضعیتی اسفبار کشته شدند. جعبههای نامناسب حمل که بر اثر تقلا و جراحت گورها، خونآلود شده، گردن زخمی تنها گورخر نر بر اثر استفاده از قلاده ردیابی که مستعمل و فرسوده به نظر میرسد، فیلمی که نشان از عدم تعادل گورخر نر در مقصد و زخمهای واضحش از حمل و نقل نامناسب دارد و در نهایت تصاویری دردناک از لاشههای گورهایی که کمتر از ۷۰۰ رأس از آنها در کشورمان مانده است.
همه اینها در حالی است که میشنویم از پنج گور باقی مانده از این عملیات خونبار انتقال ـ که دوتایشان کره هستند ـ حال دو گور خوب نیست و عملا، چون نری در میانشان نمانده، پروژه احیا صد در صد شکست خورده است، مگر آنکه قرار باشد گورهای دیگری زنده گیری شده و برای افزوده شدن به این جمع، به پروسه مرگ آور حمل و نقل سپرده شوند؛رویدادی که ظاهرا مسئولان سازمان در حال برنامه ریزی برای انجام آن هستند!
قفسهای خونین حمل و نقل گورها حکایت از بلایی دارد که در این پروسه بر سر این گونه های ارزشمند آمده است.
بلایی که قلاده ردیاب بر سر گردن تنها گور نر آورده است. آیا نمیشد این ردیاب فرسوده و مستهلک را در مقصد و پیش از رهاسازی به گردن حیوان بست؟ آیا این ردیاب حاوی اطلاعاتی از چگونگی حمل مرگبار این گور نیست؟!