به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ به دلیل مصرف پایین خوراک در قبل زایمان و افزایش تدریجى مصرف بعد از زایمان، دوره انتقال، دوره مخاطرهآمیز مهمى براى جابهجایى شیردان LDA مىباشد. روشهاى خوراک دادن مدیریتى که از سایر اختلالات پس از زایمان جلوگیرى مىکند احتمال ابتلا LDA را کاهش میدهد. در گاوهایى که نمره وضعیت بدنى بالایى در هنگام زایش دارند، احتمال ابتلا به کتوز و جابهجایى شیردان افزایش مىیابد.
تغذیه مقادیر زیاد و کم کنسانتره در طول دوره قبل از زایمان ممکن است احتمال ابتلا به LDA را افزایش دهد مدیریت آخور فاکتور مخاطرهآمیز مهم براى جابهجایى شیردان مىباشد فضاى ناکافى آخور، رقابت زیاد در آخور، محدود بودن زمان دسترسى به آخور و محدودبودن قابلیت دسترسى به خوراک ممکن است مصرف را محدودکند.
پر نشدن شکمبه به دلیل مصرف کمتر خوراک مجال بیشترى را براى جابهجایى شیردان فراهم مىکند. اهمیت روشهاى مدیریت آخور که مصرف خوراک را در سببشناسى LDA محدود مىکند٬ احتمالاً در اوایل دوره پس از زایش بیشترین عامل است که به دلیل مصادف شدن با وقایعى است که در دوره انتقال اتفاق مى افتد. مخلوط کردن جیره به شکل tmrمىتواند غلظت واقعى جیرههاى مصرف شده را نسبت به خصوصیات مواد مغذى جیره فرموله شده تغییر دهد، جدا کردن غذاها درTMR در آخور نیز مىتواند سبب این مساله شود. زیاد مخلوط کردن TMR ممکن است باعث خرد شدن ذرات درشت و سبب کاهش شکل فیزیکى فیبر گردد. برنامههاى انتقالى ومدیریت آخور بایستى به دقت در گلههاى که مشکل LDA دارند، مورد نظارت قرار گیرد.
Shaver در یک نشریه عوامل تغذیهای را که برای جابهجایی شیردان خطرناک هستند٬ منتشر کرد. هدف از این مقاله اهمیت یافتهها و اطلاعات جدید در ارتباط با جابهجایی شیردان و بحث اعمال مدیریتی ضروری برای پیشگیری از این اختلال متابولیکی میباشد. جابهجایی شیردان سبب اتلاف اقتصادی از طریق هزینههای درمان٬ حذف کردن نابهنگام و کاهش تولید در گلههای شیری میشود. هزینههای متداول درمان از ۱۰۰تا ۲۰۰ دلار برای هر مورد بوده و از ۱۰درصد از گاوهایی که مبتلا به جابهجایی شیردان تشخیص داده میشوند حذف شده یا قبل از معاینه بعدی میمیرند. گاوهای درمان شدهای که در گله باقی میمانند ۳۵۰کیلوگرم٬ شیر کمتر در رکوردگیری ماه بعدی نسبت به گاوهایی که به جابهجایی شیردان مبتلا نشدند تولید میکنند.
۸۰تا ۹۰درصد جابهجاییهای شیردان به طرف سمت چپ بوده و به طور متوسط٬ میزان وقوع سالانه برای جابهجایی شیردان به سمت چپ (LDA)در گاوهای شیری از ۴/۱تا ۸/۵ درصد میباشد. طبق یک سر شماری از ۷۱ گله شیری با ۵۷۴گاو٬ میزان وقوع ۳/۳ درصد را برایLDA (صفر تا ۱۴درصد) از سر شماری ۶۱ گله شیری با تولید بالا با متوسط تولید شیر ۲۴۰۰۰ پوند در هر دوره گزارش کردند.
دوره انتقال پس از زایمان گاو
۸۰ تا ۹۰درصدLDA در ماه اول بعد از زایمان تشخیص داده شدهاند که نسبت تشخیص LDA در دو هفته اول بعد از زایمان در مطالعات مختلف دامنهای از ۵۲تا ۸۶درصد برآورده شده است. این بیانگر این است که دوره انتقال ۲ تا ۴ هفته قبل از زایمان تا ۲ تا ۴ هفته بعد از زایمان دوره احتمال خطر اصلی برای LDA است. دوره انتقال با کاهش مصرف غذا بعد از زایمان مشخص شده و با افزایش تدریجی در مصرف غذا بعد از زایمان ادامه مییابد. مصرف کم غذا در طول دوره انتقال یک عامل خطر برای LDA به دلیل خالی بودن نسبی شکمبه٬ کاهش نسبت علوفه به کنسانتره در گلههایی که به صورت TMR (جیره کاملا مخلوط) تغذیه نمیشوند و افزایش وقوع سایر اختلالات پس اززایمان است. خالی بودن نسبی شکمبه٬ فرصت بیشتری برای جابهجایی ایجاد میکند٬ کاهش نسبت علوفه به کنسانتره با مصرف بیش از حد کنسانتره نسبت به علوفه حاصل میشود که در خالی ماندن شکمبه سهیم است. کاهش مصرف ماده خشک در هفته نهایی قبل از زایمان حدود ۳۵درصد است که سبب افزایش غلظتهای تری گلیسرید در کبد٬ بلافاصله بعد از زایمان میشود. وقوع همزمان اختلالات بعد از زایمان به عنوان فاکتورهای اصلی برای وقوع LDA اشاره شدهاند.
اختلالات پس از زایمان در دام
در گاوهای مبتلا به کتوز خفیف٬ جفت ماندگی٬ التهاب رحم (متریت) و یا تب شیر تحت بالینی خطر ابتلا به جابهجایی شیردان در آنها بیشتر است. پیشنهاد شده است که تغذیه و اعمال مدیریتی که از سایر اختلالات پس از زایمان پیشگیری میکنند٬ احتمال ابتلا بهLDA را نیز کاهش میدهند. برعکس مشخص شده است که LDA خطر ابتلا به سایر اختلالات پس از زایمان را افزایش میدهد. گزارش شده است گاوهایی که به LDA مبتلا میباشند خطر ابتلا به کتوز و التهاب رحم در آنها زیاد است. این پیشنهاد میکند که تغذیه و اعمال مدیریتی که موجب پیشگیریLDA میشود وقوع تعداد دیگری از اختلالاتی را که به زایمان مربوط میشوند٬ نیز کاهش میدهد. کتوزو LDA اختلالات بعد از زایمان هستند که شدیداً با یکدیگر ارتباط دارند.
بیشتر بدانیم: بررسی مقایسهای سفتی پرین و پنیسیلین در دامهای دچار متریت
شرایط بدنی گاو
گاوهایی که نمره وضعیت بدنی بالایی در هنگام زایمان دارند٬ خطر ابتلا جابهجایی شیردان در آنها بیشتر است میزان وقوع در ۹۵ گله شیرده صنعتى با ۱۴۰۱ راس گاو در هنگام زایمان براى گاوهاى لاغر نمره وضعیت بدنى بین (۲۵/۳-۷۵/۲) وچاق (بیش از ۴) به ترتیب ۱/۳، ۳/۶، ۱۲۱/۸ درصد بود میزان افزایش وقوع براى گاوهاى چاق احتمالاً مربوط به افزایش کتوز وکبد چرب و کاهش بیشتر مصرف غذا قبل از زایمان و افزایش تدریجى مصرف غذا بعد از زایمان باشد. دراین مطالعه گاوهایى که نمره بدنى بالایى در هنگام زایمان داشتند خطر ابتلا به کتوز در آنها افزایش یافت میزان وقوع براى گاوهایى با نمره وضعیت بدنى کم، متوسط و بالا در هنگام زایمان به ترتیب ۹/۸، ۵/۱۱ و ۷/۱۵ درصد بود. افزایش وقوع کتوز در گاوهاى چاق در هنگام زایمان ممکن است این گاوها را براى وقوع بیشتر LDA مستعد کنند. متحققین اروپایى گاوها را هنگام زایمان بر اساس نمره وضعیت بدنى ۳-۲ (پایین) ۴-۳(متوسط) ۵–۴(بالا) در دو آزمایش مورد بررسى قرار دادند. در طول ۱۶هفته اول پس از زایمان گاوهاى داراى نمره وضعیت بدنى بالا در هنگام زایمان ماده خشک کمترى مصرف کردند و دیرتر به حداکثر مصرف ماده خشک رسیدند نتایج مشابهى را TREACHER و همکاران با استفاده از دوگروه از گاوهاى با نمره وضعیت بدنى ۳ و ۵ در هنگام زایمان گزارش کردند.
افزایش تدریجى تغذیه با کنسانتره
افزایش تدریجى تغذیه با کنسانتره در هفتههاى آخر قبل از زایمان روشى معمول در گلههاى شیرى صنعتى مى باشد. CURTIS و همکارا ن گزارش کردند گاوهایى که انرژى و پروتئین را به صورت افزایش تدریجى تغدیه با کنسانتره دریافت مى کردند خطر ابتلا به LDA و کتوز کمترى داشتند.
COPPOCK و همکاران جیرههاى کاملاً مخلوط شده حاوى ۳۰، ۶/۴۵، ۶۰و۷۵درصد علوفه بر اساس ماده خشک را به ۴۰ راس گاو هلشتاین از ۴ هفته قبل از زایمان تا ۴ هفته بعد از زایمان تغذیه کردند. LDA در گاوهایى که با جیره حاوى علوفه زیاد تغذیه میشدند مشاهده نشد. میزان وقوع LDA در گاوهاى تغذیه شده با جیرههاى حاوى ۳۰، ۴۵و ۶۰ درصد علوفه به ترتیب ۳۶، ۴۰و ۷/۱۶ درصد بود. در این مطالعه به جاى اینکه یک افزایش تدریجى در مقدار کنسانتره در طول چند هفته آخر قبل از زایمان انجام شود یک تغییر ناگهانی در جیره کاملا مخلوط شده برای درصدهای بالای کنسانتره در ۴ هفته قبل از زایمان انجام شد. این تغییر ناگهانى در جیره احتمالا واکنشLDA به تغذیه کنسانتره بالاتر را شدیدتر کرد، اما منعکسکننده روشهاى افزایش تدریجى تغذیه کنسانتره براى گلههاى شیرده صنعتى است که بصورت TMR تغذیه میشوند.
محققین اروپایى گزارش کردند که سطح برش عرضى پرزهاى شکمبهاى هنگامى که گاوها در دوره خشک٬ جیره کم انرژى مصرف مىکردند کاهش پیدا کرده و برش عرضى پرزهاى شکمبه ۲-۱ هفته قبل از زایش به کمترین حد خود رسیده بود. سطوح برش عرضى پرزهاى شکمبه تدریجاً بعد از اینکه گاوها مصرف جیرههاى پر انرژى مخصوص گاوهاى شیرى را از ۲ هفته قبل از زایش شروع کردند، افزایش یافت، اما سطح برش عرضى ۸ تا ۸ هفته بعد از زایمان به حداکثر خود رسید.
این نتایج نشان داد که ظرفیت جذب اسیدهاى چرب فرار در شکمبه در طول دوره انتقال در حداقل است. تغذیه زیاد کنسانتره احتمال بروز اسیدوز و LDAرا ممکن است به دلیل عدم توانایى در افزایش ظرفیت جذبى پرزهاى شکمبه قبل از مصرف جیرههاى پر انرژى در بعد از زایمان افزایش دهد. عادتپذیرى جمعیت میکروبى شکمبه قبل از زایمان به جیرههاى پر انرژى نیز ممکن است اهمیت زیادى داشته باشد. علاوه بر این تغذیه زیاد کنسانتره قبل از زایش ممکن است مصرف انرژى را افزایش و آزاد سازى اسید چرب را از بافت چربى کاهش دهد که ممکن است وقوع کبد چرب و کتوز را کاهش دهد.
تغذیه با کنسانتره بعد از زایمان دام
دادن جیرههاى کاملاً مخلوط مخصوصاً در اوایل بعد از زایمان به گاوهاى شیرى صنعتى که جثه بزرگى دارند، روشى متداول مىباشد. نشان داده شده است که فرموله کردن جیره گاوهای تازه زایمان کرده که کمتر از ۲۱درصدNDF آن از علوفه میباشد، مطلوب نیست. دانشمندان ایالات اوهیو جیره گاوهاى تازه زایمان را که حاوى ۱۸،۲۱،۲۵درصد NDF از علوفه بودند، مورد مقایسه قرار دادند. تولید شیر و ماده خشک مصرفى گاوهاى تازه زایمان کرده (۳۰روز اول دوره شیردهى) در جیرههایى که ۲۱درصد NDF جیره از علوفه تامین میشد بیشترین بود. نشان داده شده است که جیره گاوهاى تازه زایمان کردهاى که حاوى ۳۵ تا ۴۰درصد کربوهیدرات غیرالیافى (NFC بر اساس ماده خشک) مىباشد مطلوب است. تخم پنبه کامل، پوسته سویا و تفاله چغندر قند اجزا تشکیلدهنده خوبى براى محدود کردن غلظتهاى نشاسته در جیره گاوهاى تازه زایمان کرده مى باشد. همچنین تخم پنبه کامل بخش مهمى ازفیبر موثر را تشکیل مىدهد. مکمل کردن غذا به وسیله بافرهاى بیکربنات سدیم در پیشگیرى از کاهش PH شکمبه تاثیر دارد، این ممکن است به پیشگیرى از لنگش و LDAکمک کند. توصیه میشود میزان استفاده از بیکربنات سدیم ۷۵/.تا ۱درصد ماده خشک جیرههاى کاملاً مخلوط باشد.
هیپوکلسیمى (کاهش کلسیم خون)
از مطالعه ۱۰راس گاو هلشتاین در یک گله گاو شیرى صنعتى٬ دانشمندان فلوریدا گزارش کردند گاوهایى که در هنگام زایمان هیپوکلسیمى داشتند (کل کلسیم سرم خون کمتر از۹/۷ میلىگرم در ۱۰۰ میلىلیتر و کلسیم یونیزه سرم خون کمتر از ۴ میلىگرم در ۱۰۰ میلىلیتر) خطر ابتلا به LDA در آنها افزایش یافت. این افزایش خطر ابتلا به LDA براى گاوهاى واجد کلسیم خون پایین در هنگام زایمان ممکن است ناشى از کاهش تحرک شکمبه وشیردان باشد. همچنین فرمول کردن جیرههاى قبل از زایمان براى اختلاف کاتیون –آنیون جیره در پیشگیرى از LDA مفید مى باشد.
شکل فیزیکى جیره گاو
محققان اوکلاهما گزارش کردند گاوهایى که با یونجه خشک آسیاب شده (۶۴/. سانتىمتر) و کنسانتره پلت شده (۴۸/.سانتىمتر) به صورت TMR تغذیه مىشدند در شروع زایمان احتمال ابتلا بیشترى براى LDA (۴/۱۷در مقایسه با ۶/۱درصد) نسبت به گاوهایى که جیره استاندارد حاوى سیلوى سورگوم (۲۷/۱سانتىمتر) و کنسانتره مخلوط به علاوه علوفه خشک خرد نشده دریافت داشتند، نشان دادند. گاوهایى که LDA در آنها دیده شد، ۱۸-۸ روز پس از زایش تشخیص داده شدند. این نتایج روشن ساخت که یک تغییر فوقالعاده در شکل فیزیکى جیره (TMRپلت شده) در اوایل دوره پس از زایش، شیوع LDA را افزایش میدهد. فقدان شکل فیزیکى باعث کاهش در میزان جویدن، پر نشدن شکمبه، عدم تحرک و عدم تشکیل توده یا تله فیبرى و افزایش غلظت اسیدهاى چرب فرارVFA شکمبهاى میشود که ممکن است تمام این موارد روى سببشناسى LDA تاثیر بگذارند. به دلیل تغییرات فیزیولوژیکى و متابولیکى در دوره انتقال اهمیت شکل فیزیکى به عنوان فاکتور احتمالى براى وقوع LDA در اوایل دوره پس از زایمان احتمالاً بیشترین خواهد بود.
اطلاعات در خصوص تاثیر حاصل از تغییر فیزیکى سیلو و TMR بر روى وقوعLDA کم است. پیشنهاد شده است که جیرههاى دوره انتقال بایستى حاوى ذرات درشت کافى براى رسیدن به میزان جویدن بهتر و پر شدن شکمبه باشد. گنجاندن ۳ تا ۵ پوند علوفه خشک در TMR براى گاوهاى انتقالى مى تواند کمک مناسبى براى این توصیههاى درشت باشد.
برنامه علوفهاى گاو خشک
برنامههاى علوفهاى مختلفى براى دوره خشک گاوهاى شیرده مورد استفاده قرار میگیرد، اما اطلاعات راجع تاثیر آنها بروقوع LDA محدود است. محققان پوردیو میزان وقوع ۵/۳، ۱۰ و۱۰درصد براى LDA در برنامههاى علوفهاى گاو خشک حاصل ازمصرف جیرههاى علوفه خشک خرد شده، سیلوى محصولات علوفهاى و سیلوى ذرت گزارش کردند.
محققان آگواى برنامههاى علوفهاى گاو خشک را که شامل علوفه خشک بلند، ۵۰درصد علوفه خشک بلند و ۵۰ درصد سیلوى ذرت (بر اساس ماده خشک) و محدود کردن سیلوى ذرت به ۱درصد وزن بدن به علاوه ۱/۱ کیلوگرم مکمل پروتئین مایع بود، براى هر راس گاو ارزیابى کردند. میزان وقوع LDA براى علوفه خشک٬ علوفه خشک سیلوى ذرت وسیلوى ذرت به تنهایى به ترتیب ۳، ۳/۴ و۳/۶ درصد بود. میزان وقوع کتوز براى علوفه بیشتر بود (۱/۹ در مقایسه با ۳/۶ تا ۴/۶ درصد) و وقوع بیشتر LDA با سیلوى ذرت ناشى از پر نشدن شکمبه باشد که مربوط مىشود به محدود بودن انرژى جیره و فقدان شکل فیزیکى لازم.
وقوع بیشتر کتوز با علوفه خشک مىتواند مربوط به کمبود انرژى جیره باشد. کمترین وقوع LDA و کتوز براى تغذیه توام سیلوى ذرت و علوفه خشک مشاهده شد. جیرههایى که تماماً از سیلوى ذرت تشکیل مىشوند نبایستى براى گاوهاى خشک استفاده شوند. اگر گاوها به طور محدود تغذیه شوند ممکن است پر شدن شکمبه براى جلوگیرى از LDA کافى نباشد، اما مصرف انرژى زیاد ممکن است سبب چاق شدن بیش از حد گردد که با اختلالات متابولیکى مرتبط است. به هر حال استفاده کنترل شده از سیلوى ذرت به عنوان جزیى از برنامههاى علوفه براى گاوهاى خشک مىتواند سودمند باشد.
توصیه میشود که سیلوى ذرت را به ۵۰درصد یا کمتر بر اساس ماده خشک در برنامه علوفهاى گاوهاى خشک محدود کنید. سیلوى ذرت ۵۰ تا ۸۰درصد (بر اساس ماده خشک) برنامه علوفهاى گاوهاى خشک در آزمایشات Mashek و beede تشکیل میداد که میزان وقوع LDA ۳/۴درصد براى ۳ هفته اول دوره تغذیهاى شروع زایمان در مقایسه با ۳/۸درصد براى ۶ هفته اول دوره تغذیهاى شروع زایمان بود و ۵/۷درصد درمقایسه با ۳/۱۰درصد براى جیرههاى شروع زایمان با و بدون مکمل کردن دانه ذرت بدست آمد. اما تغذیه جیرههاى شروع زایمان با مقدار کمترى از سیلوى ذرت در برنامه علوفهاى میتواند وقوع LDA را کاهش دهد که دراین آزمایشات مشاهده گردید.
مدیریت آخور
CAMERON وهمکاران اشاره کردند که مدیریت آخور به عنوان یک فاکتور احتمالى مخاطرهآمیز برایLDA میباشد که ازطریق تاثیر بر روى مصرف خوراک دام و غلظتهاى واقعى مواد مغذى جیره مصرف شده بیان مىشود. اشتباهات در مواد مغذى جیره مخلوط مىتواند به دلیل اشتباهات در ترکیب مواد مغذى طراحى شده براى هر یک از اجزاء تشکیل دهنده غذا اتفاق بیافتد. استفاده از اعداد جداول براى ترکیب مواد مغذى اجزاى تشکیلدهنده غذا مىتواند منبع خطا باشد. اشتباه در تجزیه مواد مغذى مىتواند در نتیجه تکنیک نمونهبردارى ضعیف در مزرعه، تعداد نمونهبردارى از غذا و تجزیه غلط آزمایشگاهى باشد. متفاوت بودن لایههاى علوفه در سیلوهاى زمینى (سیلوى یونجه مخلوط با سیلوى ذرت یا سیلو با کیفیتهاى مختلف) و یکنواختى نسبى نمونه و غذاى برداشت شده از زمین میتواند منجربه اختلاف بین علوفه آزمایشگاهى و غذاى واقعى بشود.
اشتباهات در مواد مغذى جیره مخلوط مىتواند به دلیل مقادیر غلط اجزاء تشکیلدهنده غذایى که به TMR افزوده میشود رخ دهد. این میتواند مربوط به اشتباه در ارتباط بین متخصصین تغذیه، مدیر گله وآخور غذا خورى باشد. برنامههاى کامپیوترى که امروز قابل دسترسى هستند، وسیله مطلوبى براى هر پیمانه، ثبت مقدارى از هریک از اجزاء تشکیلدهنده که به طور واقعى به پیمانه افزوده مىشود و در کل مقدار پیمانه که براى هر قفس داده مىشود. این برنامهها به طور چشمگیرى اشتباه اپراتور را کاهش میدهند که با مخلوط کردن غذا ارتباط دارد.
مخلوطهاى غلط و ناجورTMR مىتواند ناشى از مدیریت غلط در فرایند مخلوط کردن باشد، اشتباه در مخلوط کردن مى تواند به دلایل زیراتفاق بیافتد .
۱- اندازه پیمانه خیلى کوچک باشد.
۲- اندازه پیمانه بیشتر از ظرفیت مخلوط کن باشد.
۳- وارد کردن اشتباه اجزاء تشکیلدهنده غذا در داخل مخلوط کن
۴- مخلوط کردن در مدت زمان خیلى کم (کاملاً مخلوط نمى شود)
۵- مخلوط کردن به مدت خیلى زیاد (باعث کاهش شکل فیزیکى جیره وفیبر مىشود) گاوهایى که به کندى TMR دریافت مىکنند ممکن است به لنگش و LDA بیشتر مستعد شوند. در عین حال گاوهایى که ماده خشک مصرفى پایینى دارند نیز ممکن است به LDA بیشتر مستعد شوند عواملى که ممکن است که باعث تغذیه کندTMR یا ممکن است مصرف غذا را محدود کند عبارتند از:
۱- محدود بودن فضاى آخور
۲- محدود بودن مدت زمان دسترسى به غذا
۳- محدود بودن تغذیه در مقابل تغذیه براى ۵ تا ۱۰درصد پس مانده.
۴- برنامه تغذیهاى ناهماهنگ
۵- رقابت در خوردن.
نتیجهگیرى
• گلههایى که برنامههاى مدیریتى و تغذیهاى ضعیفى براى گاو انتقالى دارند، خطر ابتلا به LDA در آنها زیاد است.
• گاوهایى که نمره وضعیت بدنى بالایى دارند به مقدار بیشترى LDA در آنها متحمل است.
• مدیریت آخور یک فاکتور احتمالى خطر برایLDA مى باشد.
• اشتباهات زیادى درمخلوط کردن غذا و مدیریت آخور وجود دارد که مىتواند در گلههاى شیرى صنعتى اتفاق بیافتد که باعث تغییرات در مصرف نسبى مواد مغذى در جیره فرموله شده میشود. این تغییرات مخصوصاً براى ذرات درشت که آماده جدا شدن در آخور هستند، پدید مىآید. جدا کردن غذا ممکن است که یک فاکتور احتمالى مخاطرهآمیز مهم در ابتلا LDAباشد.
ترجمه: مرتضى پهلوانى
منبع: دنیاى کشت و صنعت شماره ۲۶