روشهای همزمانسازی فحلی گوسفند (بخش نخست)
روشهای همزمانسازی فحلی در گوسفند (بخش دوم)
روشهای ایمنسازی:
استفاده از روشهای ایمنسازی جهت افزایش مقدار تخمکریزی با موفقیت در گوسفند مشاهده شده است. مادههایی که تحت تاثیر رژیم ایمنسازی هستند هم اثر محدودکننده استروئیدهای تخمدانی وهم هورمون مهارکننده تخمدانی روی هیپوتالاموس و هیپوفیز را کاهش میدهند. در نتیجه ترشح گنادوتراپینهای هیپوفیزی به ویژه FSH افزایش یافته و فولیکولهای بیشتری رشد کرده و به مرحله تخمکریزی میرسند. ایمنسازی استروئیدی را میتوان با استفاده از محصول تجاری فکوندین انجام داد.
این روش مستلزم تزریق زیرجلدی 2 میلیلیتر، به مدت 5 هفته قبل از جفتگیری یا تلقیح بوده و با تزریق (ml2) تقویتکننده در سه هفته بعد دنبال میشود. محاسن درمان با فکوندین این است باعث تحریک تخمکریزی بدون نیاز به همزمانی فحلی میشود. این روش برای تولیدکنندگانی که تمایل به استفاده از جفتگیری یا تلقیح مصنوعی مادهها در فحلی طبیعی دارند، سودمند میباشد.
روشهای طبیعی تحریک تخمکریزی:
روشهای طبیعی تخمکریزی مستلزم دستکاری در بعضی از عوامل محیطی است که روی تولید اثر میگذارند. استفاده از اثر دام نر و تغذیه هر دو بر پایه کارهای مزرعهای، آزمایش شدهاست. استفاده از این روشها نیاز به همزمانی فحلی نداشته و میتواند به صورت ساده و موثر باعث افزایش مقدار تخمکریزی با استفاده یا بدون استفاده از تلقیح مصنوعی گردد. مطالعات نشان داده که استفاده از هورمونها در همزمانی فحلی باعث بهبود مدیریت تولیدمثلی گوسفند میگردد. به علت تاثیرگذاری فاکتورهای محیطی، طول دوره پس از زایش تعداد زایش و مرحله تولیدمثلی متغیر خواهد بود.
اسفنجهای داخل واژنی:
اسفنجهای داخل واژنی یک روش قدیمی و سنتی اعمال شده برای همزمانسازی فحلی در نشخوارکنندگان کوچک در طول فصل جفتگیری و یا خارج فصل است. این اسفنجها آغشته به پروژسترون مصنوعی بوده که اثرگذاری کمتری از نوع طبیعی آن دارند. دو نوع رایج این اسفنجها شامل (FGA(Flourogestone Acetate و (MPA(Medroxyprogesterone Acetate هستند که معمولاَ به مدت 9 تا 19 رز در داخل واژن قرار میگیرند و به صورت ترکیبی با eCG بویژه در زمان خارج از فصل استفاده میشوند. eCG در زمان خارج کردن اسفنج (0 تا 24 ساعت) تزریق میشود. اسفنجهای داخل واژنی زمان ماندگاری بالایی دارند (>90%) و جنس ماده معمولاً 24 تا 48 ساعت پس از برداشتن اسفنجها فحلی نشان میدهد.
CIDR:
این وسیله از یک لایه سیلیکون انعطافپذیر آغشته به پروژسترون طبی تشکیل شده است که برای اولین بار در نیوزیلند ساخته شد. انواع ساخته شده برای نشخوارکنندگان کوچک شامل: CIDR-S و CIDR-Gهستند که نوع دوم متداولتر است. سطوح پروژسترون در این CIDR از 9 تا 12% است. در مطالعات اولیهای که بر روی میشهای تخمدانبرداری شده با CIDR-S انجام شد، غلظت پلاسمایی پروژسترون در طول 2 ساعت پس از قرار دادن CIDR به پیک رسید (5.5 میلیگرم) و سپس به صورت منحنیوار کاهش یافت.
سیستم همزمانسازی PGF2α:
سیستم همزمانسازی بر اساس پروستاگلاندین سیکل فحلی را از طریق پایان دادن به فاز لوتیال و پسرویCL کنترل میکند. این یافته تنها در دام ماده ستیکلیک قابل اجرا است و بنابراین سیستم پروستاگلاندین محدود به استفاده در طول فصل جفتگیری در گوسفند و بز است. 2 فرآوردهی معمول و مورد استفاده شامل PGF2α و آنالوگ پروستاگلاندین یا کلوپرستنول هستند. به علت این که تمام مراحل چرخهی فحلی بهطور مشابه به تیمار پروستاگلاندین پاسخ نمیدهند، در نتیجه یک سیستم تزریقی 2 تایی با فاصلهی 11 روز در گوسفند و بز بیشترین کاربرد را خواهد داشت.
نورجستومت:
روش متداول مورد استفاده در بسیاری از مزارع آمریکا جهت همزمانکردن نشخوارکنندگان کوچک، استفاده از نورجستومت کاشتنی در گوش است که شامل سینکرومات (B(SMB است که برای گاو استفاده میشود. کاشتنیهای گاوی شامل 6 میلیگرم پرژسترون سنتتیک (α 17 استوکسگی -β11 متیل- 19 پرکن- 4 ان- 3 و 20 دی اون) هستند. اما برای گوسفند یا میش به میزان 1/2 یا 1/3 آن استفاده میشود. زمان کاشته شدن برای هر دو گونه 9 الی 14 روز است و اغلب با تیمار eCG یا PGF2α بلافاصله یا 2روز قبل از پایان دورهی کاشته شدن نورجستومت همراه است. پس از استفاده از این روش فحلی میشها به میزان 84% ثبت شد.
اثر حیوان نر در فحلی میشها:
فحلی در بز و گوسفند میتواند توسط یک استراتژی قرار دادن حیوان نر اخته شده یا تحت تیمار اندروژن در بین دامهای ماده القاء شود. این اثر توسط تغییراتی در آزادسازی پالسی GnRH از هیپوتالاموس که افزایش تونیک LH را باعث میشد واسطهگری میشود.
منبع: سایت تخصصی علوم دامی ایران