به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ جیرههای غذایی با دانه بالا و کربوهیدراتهای قابل تخمیر، برای گاوهای شیری باعث افزایش تولید شیر میشود اما این مسئله افزایش خطر اسیدوز نیمهحاد را نیز در پی خواهد داشت اسیدوز شکمبهای نیمهحاد (SARA) بهعنوان دورهای از کاهش PH شکمبه بهطور متوسط، تعریف شده است که ممکن است با لنگش و دیگر مشکلات سلامتی در کاهش تولید مرتبط باشد. تغییرات PH شکمبه بهطور قابل ملاحظهای در یک روز وجود دارد. گاوها دارای یک سیستم رشد یافته هستند تا PH شکمبه آنها در یک محدوده فیزیولوژیکی محافظت و نگهداری شود. به هرحال اگر تولید اسید از تخمیر بالا از بافر (یعنی مادهای که از تغییرات شدید PH جلوگیری میکند) بیشتر باشد تعادل PH شکمبه بههم میخورد و PH شکمبه ممکن است تا حد زیادی از تعادل خارج شود.
خطر گسترش (SARA) میتواند بهوسیله پذیرش یک رژیم غذایی میان مادهای (که از تغییرات شدید PH جلوگیری میکند و با تولید کم اسید چرب و تخمیر کربوهیدراتها تعادل ایجاد میکند) کاهش یابد. این تعادل میتواند بهوسیله فراهم کردن فیبر کافی در رژیم غذایی، که شامل تکههای بزرگ الیاف است بدست بیاید به هرحال مقدار زیاد این ذرهها ممکن است سرانجام به افزایش خطر (SARA) منتهی شود. سطح فیبر و ذرات بزرگ مورد احتیاج تا سلامتی شکمبه را مورد محافظت قرار دهد بستگی به منابع فیبری دارد که مورد استفاده واقع میشود.
همچنین بستگی به تغذیه گاو شیری به منابع دانهای و درجه فرآوری دانه دارد. تغذیه بالا از دانههای با تخمیر بالا، فیبر مورد نیاز را افزایش میدهد. دادن جیره غذایی بصورت اجزای جداگانهای بهنظر میرسد، تا خطر (SARA) را نسبت به تغذیه جیره غذایی مخلوط افزایش دهد. همچنین شیوههای مدیریتی که باعث میشود گاو کمتر یا زیادتر بخورد، یا خوراکهای نامنظم و نامرتب ممکن است باعث افزایش میزان بروز (SARA) باشد. عوامل مدیرتی مهم شامل زمان تغذیه، پایداری زمانبندی تغذیه و مکان خواب در دسترس، میباشد. وقتی گاوهای شیری برای تولید زیاد تغذیه میشوند شیوههای مدیریت خوب دارای اهمیت زیادی است تا تعادل غذایی برهم نخورد.
اسیدوز شکمبهای نتیجه تغذیه زیاد با جیرههای غذایی دانهای در حیوانات نشخوارکننده است، که حیوان با جیرههایی که دارای علوفه زیادی هستند تغذیه میشوند تا به سیستم هضم و متابولیسمی که به آن سازش کردند، برسند. جیرهای که بهمقدار زیادی دانه دارد تولید شیر را افزایش میدهد (حتی در جیرههای غذایی که شامل 75 درصد کنستانتره هستند). به هرحال تغذیه با جیره غذایی دانهای تولید شیر را بهصورت کوتاه مدت افزایش میدهد و خطراتی را که در طولانی مدت سلامتی گاو را تهدید میکند را خنثی میکند. در خطر افتادن سلامت گاو شیری بهعلت اسیدوز شکمبهای فقط به دلایل اقتصادی دارای اهمیت نیست بلکه این مسئله برای راحتی و آسایش خود حیوان نیز مهم است.
لنگش احتمالاً مهمترین مسئله رفاهی حیوان در گلههای شیری است و اسیدوز شکمبهای بهعنوان یک عامل اصلی برای لنگش، مورد شناسایی وا قع شده است. لنگش (همراه با عیب و نقص تولیدمثل و تولید شیر پایین) بهطورعادی مهمترین دلیل زودرس یا غیرارادی حذف در گلههای شیری است. بعلاوه اسیدوز شکمبهای میتواند با سلامتی انسان بهطور مستقیم درارتباط باشد. PH شکمبهای و رودهای پایین به علت تغذیه با دانه، خطر برای خونریزی داخلی اشرشیاکلای 0157:H7 را افزایش میدهد. استفاده از علوفه برای جلوگیری از خونریزی قبل از تلف شدن حیوان چارهساز است.
تلاش در جهت کاهش درصد چربی شیر میتواند با سهم محدودیتی که میتواند با اسیدوز شکمبهای مورد شناسایی واقع شود برخورد کند. اقتصاد تولید شیر تحت این شرایط با تغذیه دانهدار همراهی میکند. به هرحال تولیدکنندگان، متخصصین تغذیه و دامپزشکان ممکن است از ارزش سلامتی طولانی مدت اسیدوز شکمبهای نا آگاه باشند بنابراین ممکن است تمایل به کاهش تغذیه با دانه نداشته باشند. بخشهایی از جهان که گاوها با دانههای نسبتاً گران تغذیه احتمالاً، کمتر اسیدوز شکمبهای را تجربه میکنند. به هرحال اسیدوز شکمبهای همیشه امکان دارد حتی در جایی هم که دانهها یا علوفه با کیفیت خیلی بالا مورد مصرف قرار میگیرد وجود داشته باشد.
انواع اسیدوز شکمبهای
اسیدوز شکمبه به دو قسمت اسیدوز شکمبهای حاد و تحت حاد تقسیم میشود بهطور کلی کاهش PH شکمبه و افزایش اسید لاکتیک شکمبه را به همراه دارد و اغلب، نتایج مهلکی را درپی دارد، وقتی که PH شکمبه از 5 کمتر شود گاوهایی که جیره غذایی با دانه بالا را نمیپذیرند بیشتر در معرض اسیدوز شکمبهای حاد هستند زیرا آنها جمعیت رشد یافته باکتریهای تولیدکننده اسید لاکتیک را ندارند همچنین پاپیلای شکمبه ممکن است کوتاه باشد و قادر نباشد مقدار زیادی از اسیدهای چرب فرار را جذب کند. شروع دوباره یک جیره غذایی با دانه بالا بعد از یک دوره محرومیت غذایی تا گاو آن را بپذیرد ممکن است باعث رهایی از اسیدوز شکمبهای حاد شود. محققان توانایی دارند تا بر اسیدوز شکمبهای حاد بهوسیله محرومیت غذایی 24-12 ساعته و پس از آن اجازه دسترسی به همان جیره غذایی که حیوان قبلاً دریافت میکرده است، غلبه کنند. اسیدوز شکمبهای نیمه حاد(SARA) بهعنوان دورهای از کاهش PH شکمبهای در حدود 5/5-5 که بین حاد و مزمن است، تعریف میشود.
اسید لاکتیک درمایع شکمبهای گاوهای شیری که تحت تاثیر (SARA) هستند بهطور متعادل وجود ندارد. پاپیلاهای ناپایدار شکمبه با اندازه 20 میلیمتر میتواند یافت شود. اگر غلظت لاکتات شکمبه در طول یکروز بهطور مداوم اندازه گیری شود، کاهش PH شکمبهای ظاهراً تنها علت تجمع کلی اسیدهای چرب فرار (VFA) و تجمع اسید لاکتیک است.
بیشتر بدانیم:
اسیدوز در گاوهای شیری
فیزیولوژی PH شکمبه گاو
کاهش PH شکمبه زیر سطح فیزیولوژیکی زمانی است که نشخوارکنندگان مقدار زیادی از کربوهیدراتهای قابل تخمیر را مصرف میکنند (جیرههای غذایی فاقد فیبر). ظرفیت ذاتی هر گاو به بافرها و جذب اسیدی که PH شکمبهای را بعد از مصرف مقدار زیادی کربوهیدراتهای قابل تخمیر پایین میآورد، مشخص میشود. گاوهای شیری و گوشتی بهنسبت مشابهای در خطر (SARA) هستند. اگرچه گاوهای شیری بیشتر با جیرههای غذایی که دارای علوفه زیاد و فیبر است تغذیه میشوند بیشتر در معرض خطرند تا گاوهای گوشتی که با ماده خشک (DM) تغذیه میشوند. مصرف کلی کربوهیدراتهای فاقد فیبر (NFV) اغلب شباهتی را میان گاوهای شیری و گوشتی فراهم کرده است. شیوع اسیدوز شکمبهای در گلههای شیری احتمالا در حدود همان است که در گاوهای گوشتی است.
تغذیه گاوهای شیری از کربوهیدراتهای قابل تخمیر شکمبهای، بهطور مساوی بستگی به خوراک از طریق ماده خشک و چگالی (NFC) در جیرههای غذایی دارد. خوراک زیاد گاوهای شیری مربوط به کاهش PH شکمبهای آنها است. دادههای بالینی از گلههای شیری که مورد بررسی واقع شده است نشان میدهد که میزان ماده خشک خوراک عامل تعیینکننده در میزان PH شکمبه است.
با افزایش تولید شیر خطر کاهش PH شکمبهای افزایش مییابد. تغییرات PH شکمبهای بهطور قابل ملاحظهای در طول یک روز و خصوصاً به وسیله مقداری از کربوهیدراتها قابل تخمیر در هر وعده غذایی دیده میشود. افزایش دفعات تغذیه ممکن است کاهش نوسان PH شکمبهای را از طریق تغذیه دستی در پی داشته باشد. اما میتواند همچنین منتهی به افزایش ماده خشک خوراک و در نهایت باعث کاهش معنیدار PH شکمبهای شود.
پاتوفیزیولوژی اسیدوز شکمبهای در گاوهای شیری
سلولهای مخاطی شکمبه تحت حمایت بهوسیله موکوس نیستند و نسبت به آسیبهای شیمیایی بهوسیله اسید آسیبپذیر هستند که مانند سلولهای شیردان دارای موکوس نیستند. بنابراین کاهش PH شکمبهای میتواند منتهی به زخم و آلودگی اپیتلیوم شکمبه شود. بیماری شکمبه ضایعه ناشی از (SARA) و شروع مشکلات سلامتی مزمن است. هرگاه اپیتلیوم شکمبه ملتهب شود باکتریها در پاپیلا تشکیل کلونی میدهند و در مسیر گردش سیاهرگی قرار میگیرند. این باکتریها ممکن است باعث آسیب به کبد شوند که بعضی اوقات ممکن است باعث التهاب اطراف صفاق و ایجاد آبسه شوند. اگر باکتریهای شکمبه از بین نروند ممکن است تشکیل کلونی در ریه، قلب، کلیه و مفاصل، دهند که نتیجه آن پنومونی، آماس قلب، فیلومزینتیس و التهاب مفاصل است که تشخیص اینها تا قبل مرگ مشکل است. در این شرایط پایش قبل از تلفات در جمع آوری گاوهای شیری که مردهاند میتواند خیلی مفید باشد.
گاوهایی که تحت تاثیر (SARA) هستند ممکن است به سندرم بزرگ سیاهرگ پسین دچار شوند. که باعث خونریزی شدید ریوی میشود. دراین موارد آلودگی خون از تجمع چرکها باعث تمرکز عفونت در ریه میشود که سرانجام باعث حمله به رگهای ریوی و گسیختگی آن میشود.
اهمیت اقتصادی (SARA)
مطالعاتی روی همهگیری اسیدوز شکمبهای حاد و تحت حاد را در مورد گاوهای شیری مورد انجام شده است.
گرون و براس در سال 1990 بروز اسیدوز شکمبهای حاد را روی گاوهای ایرشایر مورد ارزیابی قرار دادند، دادهها مبنی بر مراقبتهای پزشکی حیوانات که از دو روز قبل از زایش تا بعد از زایش بودند بررسی شد و مشخص شد بروز اسیدوز شکمبهای حاد در طول زمان شیردهی 3درصد بود. اما بالاترین درصد ابتلا به اسیدوز شکمبهای در طول یک ماه بعد از شیردهی بود و سه ماه بعد نسبتاً وجود نداشت. برآورده شده است که این اختلال در گاوداریها روزانه بین 500 دلار امریکا تا 1 بیلیون دلار در سال ضرر دارد. این تخمین و برآورد مبنی بر مشاهده کاهش تولید شیر از 3 کیلوگرم در روز و کاهش چربی و پروتئین آن از 37 به 34 گرم و از 29 به 28 گرم به ترتیب بود. ضرر مالی ناشی از اختلالات مرتبط بهعنوان یک نقطه ضعف است و تاثیر زیانآوری روی تولید دارد که تخمین زده نشده است. اما احتمالاً بالاتراز ارزش از دست دادن تولید شیر بوده است اگرچه انتظار میرود که (SARA) تاثیر منفی را روی سلامتی گاو داشته باشد اما مطالعات اندکی این رابطه را بهعنوان هدف اولیه مورد بررسی قرار میدهد.
مدیریت تغذیه برای جلوگیری از اسیدوز شکمبهای نیمهحاد
اسید تولید شده ناشی بر اثر تخمیر در شکمبه، نیاز دارد تا با از بین بردن اسید ناشی از تخمیر و خنثیسازی بالانس ایجاد کند، تا شرایط بهینه شکمبهای و تولید بهینه فراهم شود. این رابطه میان تولید اسید تخمیر و نیاز برای فیبر توسط آلن مورد بررسی واقع شد. وقتی این تعادل میان تولید اسید یا همانخنثی سازی اسید ایجاد و حاصل نمیشود گاو متحمل رنج (SARA) میشود. درنتیجه علتهای سارا در گاوهای شیری ممکن است در سه دسته اصلی گروهبندی شود.
دلایل بروز بافر شکمبهای ناکافی، فیبر ناکافی در جیرهی غذایی و یا فیبر طبیعی ناکافی خوراک از کربوهیدراتهایی قابل تخمیر در شکمبه، هستند و سازش ناکافی شکمبهای حیوان با شرایط محیطی (به یک جیره غذایی با قابلیت تخمیر بالا) اگرچه این دستهها بهطور جداگانه مورد بحث واقع شدهاند اما وقتی خطر (SARA) در یک گله شیری مورد بررسی و تحقیق قرار میگیرد مهم است که همه اینها باهم مورد بررسی قرار گیرند.
1- بافر شکمبهای ناکافی و ابتلا به (SARA)
بافر شکمبهای دارای 2 جنبه است بافردرونی و بافر مربوط به جیره. بافر درونی بهوسیله گاو تولید میشود و بهصورت پوشیده در شکمبه از راه بزاق وجود دارد. فرمول پیشنهاد شدهی جیرهها مبنی بر فیبر پاککننده بیاثر (NDF) بهعنوان درصدی از ماده خشک جیره غذایی است که به علت ارتباط میان NDF و انباشتن شکمبه و ارتباط خنثیکننده و منفی میان NDF و چگالی انرژی جیره غذایی پیشنهاد شده است.
به هرحال فیبر در رژیم غذایی معمولا بهتنهایی مورد استفاده قرار نمیگیرد زیرا تخمیر شکمبهای از فیبر تغییرپذیر است و علت دیگر این است که ویژگیهای طبیعی فیبر، تخمیر شکمبهای را تحت تاثیر قرار میدهد. بهطور مستقل و آزاد متابولیسم حیوان و تولید شیر چرب از مقداری NDF شیمیایی اندازهگیری میشود.
منتر راهکار موثر و طبیعی استفاده از فیبر را (NDF) که به طور اولیه مرتبط با اندازه فیبر است معرفی کرد. فعالیت جویدن برای تعیین NDF بهکار میرود، اگرچه رهنمودها راجع به تعیین سطح رژیم غذایی فیبر از علوفه موجود است اما بسیار مهم است که متوجه باشیم، علاوه بر فیبر موردنیاز اجزای جیره گاوها، اینکه چطور تغذیه میشوند نیز اهمیت بسزایی دارد. متخصصان تغدیه، تعدادی از گاوها را که در یک گله درحال نشخوارکردن هستند در یک زمان معلوم بهعنوان شاخصی برای سلامت عملکرد شکمبه استفاده میکنند و هدف این است که حداقل 4/0 گله در حال نشخوار باشند. این رهنمود وقتی که با TMR بهصورت آزاد تغذیه میشوند قطعی است.
راه دیگر دسترسی به توان بافری درونی از یک جیره غذایی بهوسیله اندازهگیری طول TMR از گاوهایی است که از ذرات علوفه را استفاده میکنند. جیره غذایی با کمتر از 07/0 طول ذرات خطر (SARA) را افزایش میدهد، خصوصاً اگر جیرههای غذایی در مرز یا پایینتر از این مقدار از فیبر باشد. افزایش مقدار فیبر در جیره غذایی، اثر کوچک بودن ذرات جیره را خنثی میکند.
2- تأثیر خوراک فراوان از کربوهیدراتهایی که سریعاً تخمیر میشوند بر بروز اسیدوز
خوراک مملو از کربوهیدراتها با تخمیر سریع بهطور بسیار روشن دلیل بروز اسیدوز شکمبهای است. یک هدف مهم در تاثیر تغذیه گاو شیری این است که تا حد امکان سیر شود تا حداکثر تولید را بدون اسیدوز داشته باشد. این امر مشکل و چالشانگیز است زیرا نشانههای تغذیه با مقدار زیاد کربوهیدراتهای با تخمیر سریع خیلی مشابه با نتیجه تغذیه با خوراک با فیبر بالا است. یک اختلاف مهم این است که تغذیه بیش از حد کربوهیدرات قابل تخمیر در طولانی مدت با عث افزایش مشکلات سلامتی میشود در حالی که خوراکی که کربوهیدرات قابل تخمیر کم دارد، شیر را کاهش میدهد اما سلامتی گاو را به خطر نمیاندازد.
گله شیری که با دانههای زیاد تغذیه میشود شیردهی آنها بیشتر از گلههایی است که با ماده خشک بالا تغذیه میشوند این گاوها در خطر بیشتری از (SARA) قرار میگیرند زیرا نمیتوانند علوفه کافی بخورند تا دانههای اضافی مصرفشده را خنثی کنند. کاستن علوفه خوراک در ابتدا بعد از زایش گاوها در گلهها نشان داده است هنگامی که بهگونه سیر تغذیه میشوند (SARA) بهسرعت افزایش مییابد. در چنین گلههایی که کمبود فیبر در حدود 1 تا 3 هفته بعد از زایش دارند، طرحریزی دقیق جیره غذایی در ابتدای شیردهی اهمیت زیادی دارد.
3- سازش ناکافی شکمبه با مصرف میزان بالای کربوهیداراتهای قابل تخمیر در جیره غذایی
سازش شکمبه با جیره غذایی شامل کربوهیدراتهای قابل تخمیر ظاهراً دو جنبه کلی دارد سازش میکروبی و طول پاپیلای شکمبه. این اصول پیشنهاد میکند که افزایش تغذیه با دانه در دوره خشک، خطر (SARA) را در دوره شیردهی گاو کاهش میدهد. به هرحال بررسی میدانی تغذیه گله با TMR نشان میدهد که تغذیه در دوره خشکی تاثیر روی PH شکمبه در دوره شیردهی ندارد، این نتایج نشان دادهاند که خوراک با ماده خشک بالا بیشترین اهمیت را در خطر بروز (SARA) داشتهاند، که این مشکلات مربوط به سازش شکمبه در گلههای شیری بوده است. همچنین مطالعات کنترلی نشان داد که تغذیه جدای گاوها تاثیر مثبتی روی افزایش تغذیه با دانه در طول دوره خشکی روی PH شکمبه و ماده خشک خوراک در دوره شیردهی ندارد. این نتایج پیشنهاد میکند که تاثیرات عملی سازش شکمبه مرتبط با PH ممکن است کم یا حتی ناچیز در گلههای شیری باشد، خصوصاً وقتی که گاوها به صورت TMR بعد از زایش تغذیه میشوند.
4- مواد غذایی افزودنی برای جلوگیری از (SARA)
بافرهای جیره نمیتوانند از اسیدوز شکمبهای جلوگیری کنند اما آنها میتوانند به اداره کردن مشکلات کمک کنند. بیشتر بافرهای متداول در جیره گاوهای شیری جوششیرین، مقداری ماده خشک است که درصد چربی شیر و درصد تولید شیر را افزایش میدهد. به هرحال دریافت بافرهای تغذیهشده بستگی به نوعی از علوفه در خوراک و عملکرد فیزیکی آنها دارد. وقتی ذرت علوفه اصلی باشد بافرها به افزایش تولید شیر و چربی شیر کمک میکنند. نتایج با سیلوی گراسها و لگومها متناقض بوده است، این اختلاف در پاسخ میتواند بهوسیله افزایش خطر (SARA) وقتی که از سیلوی ذرت در تغذیه استفاده میشود توضیح داده شود. همچنین اضافه کردن بافرها ممکن است به جیرههای غذایی که مقدار کافی از فیبر ندارند مفید باشند.
5- ابزارهای مدیریتی برای جلوگیری از بروز اسیدوز شکمبهای
گروهی از گاوهای شیری بهصورت آزاد بهوسیله ماده خشک تغذیه میشوند بهمنظور افزایش پتانسیل خوراک، تولید شیر به هرحال محدودیت غذایی در گاوهای شیری در هنگامی که ریسک (SARA) بالااست میتواند ریسک دورهای (SARA) را کاهش دهد. محدودیت غذایی همچنین باعث افزایش بازدهی خوراک در گاوهای گوشتی میشود. به هرحال گاوهای شیری بیشتر از گاوهای گوشتی فعالیت دارند، این چالش قابل توجهی را برای گاوهای شیری تغذیه شده با محدودیت خوراکی و بدون استفاده از خوراک خوشخوراک و بیش از 4 ساعت در روز، ایجاد میکند. شاید محدودیت غذایی با 5درصد محدودیت غذایی روزانه بهترین گزینه برای گلههای شیری باشد. در صورتیکه محدودیت روزانه غذایی بهطور خاص در بعد و قبل گروههای زایش استفاده میشود زیرا آنها بازیابی سریعی دارند و بهسرعت تغییرات ماده خشک خوراک را قبل و بعد از زایش نشان میدهند.
اندازه غذا و تعداد دفعات خوارکدهی، ممکن است در مدیریت طبیعی (SARA) بهشدت اهمیت داشته باشد. PH شکمبه از ماده غذایی مقدار و دفعاتش و کاهش PH از افزایش سایز خوراک و کاهش مقدار NDF در جیره پیروی میکند. اگر گاوها بهصورت مداوم و پیوسته دسترسی به TMR در هر روز داشته باشند ظاهراً قادر به خودتنظیمی PH شکمبهشان بهصورت خیلی موثر هستند. به هر حال خطر محدودیت غذایی میتواند باعث شود گاوها متعاقباً خوراک زیادی را مصرف کنند.
نتیجه گیری
(SARA) مهمترین عامل تعیینکننده آسایش گاوشیری و سودآوری گله شیری است. افزایش مصرف مقدار زیادی ماده خشک و جیرههای غذایی شامل درصد بالایی از دانهها، افزایش ابتلا به (SARA) را در پی خواهد داشت. تغذیه با دانه باعث افزایش تولید شیر میشود اما مشکلات سلامتی گاوها را به دنبال (SARA) در پی دارد. پرورشدهنده گاو شیری و متخصصین تغذیه با مشکلات مختلفی در آمادهسازی جیرههایی که انرژی مطلوب دارند و تولید شیر بدون (SARA) روبرو هستند. حیوانات نشخوارکننده ممکن است سیستمهای پیچیدهای برای پایدار کردن PH شکمبه داشته باشند. بنابراین دسترسی به تغذیه با جلوگیری از (SARA) بههمان اندازه پیچیده است.
یک جنبه کلی برای جلوگیری از (SARA)
یک جنبه کلی برای جلوگیری از (SARA) تعادل بافر شکمبهای است که شامل هر دو بافر درونی و بافر مربوط به رژیم غذایی است که بهوسیله آماده کردن خوراک با تعداد مطلوبی از کاتیونهای وابسته به آنیونها و فیبر طبیعی کافی که بصورت جداگانه از دیگر اجزای جیره غذایی باشد، حاصل میشود. جنبه کلی دیگر جلوگیری (SARA) کنترل با دقت مقدار کربوهیدراتهای قابل تخمیر در جیره است، که بهوسیله فراهم کردن تعداد کافی فیبر و پردازش درست دانهها، افزایش فیبر و بهانضمام محتویات فیبری بالا بهطوری که گاوها در وضعیتی که به آنها اجازه دهد تغذیه کنند تعداد دفعات بیشتری بهطور منظم مصرف کنند. افزودنیهای غذایی و تکمیلی میتوانند میزان سلامتی را برای جلوگیری از (SARA) فراهم کند.