به گزارش «سرویس دام، طیور و آبزیان» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ چندین تغییر تغذیهای میتواند نیاز به بافرها را افزایش دهد، که این تغییرات بهطور خلاصه شامل:
1 ـ تغذیه سطوح بالای دانهها جهت تامین نیاز انرژی
2 ـ تغییر استفاده از علوفه بلند به علوفههای سیلویی خرد شده بهخصوص ذرت سیلو شده
3 ـ ریز خرد کردن علوفههای سیلویی جهت کمک به مکانیزاسیون
4 ـ تغذیه بیشتر خوراکهای اسیدی مثل ذرت، سیلوهای علوفه و ذرت سیلویی پررطوبت
بههنگام افزودن بافرها بایستی به موارد ذیل توجه شود :
1 ـ ترکیب شیمیایی بافر
2 ـ نسبت علوفه به دانه، محتوای فیبر کل جیره و طول ذرات علوفه
3 ـ اسیدیته جیره
4 ـ سیستم خوراک دهی ((TMR، دفعات خوراکی دهی، قیمت و سطح مکمل
مواد شیمیایی زیادی تا کنون به عنوان بافر در تغذیه نشخوارکنندگان مورد آزمایش قرار گرفتهاند. افزودن برخی از این بافرها مثل بیکربنات سدیم، کربنات منیزیم و بیکربنات پتاسیم فقط سبب خنثی کردن اسیدیته شکمبه میشوند. درحالی که برخی بافرها علاوه بر این امر سبب افزایش PH شکمبه نیز میشوند .
بافرها نسبت به تغییر در اسیدیته مقاومت ایجاد میکنند. بافرهای حقیقی از افزایش اسیدیته (کاهش (PH جلوگیری میکنند . اما PH را بالاتر از حد معینی نمیبرند. سدیم بیکربنات(NaHCo3) ، سدیم بنتونیت بافرهای حقیقی هستند. ترکیبات بازیکننده اسیدیته را کاهش میدهند، اما میتوانند باعث افزایش زیاد PH شوند .
منیزیم اکسید (MgO) یک ترکیب بازیکننده بوده و یک بافر حقیقی نیست. ترکیبات مختلفی که به عنوان بافر شناخته شدهاند، در سیستم گوارشی بهطور متفاوتی عمل میکنند. جدول (1) نحوه و جایگاه عمل ترکیبات بافری را نشان میدهد. بهطور کلی دو مکانیسم برای عمل بافرها در شکمبه و دیگری افزایش سرعت عبور مایعات از شکمبه میباشد. از جمله دلایل افزایش سرعت عبور مایعات از شکمبه، بالا رفتن غلظت اسمزی مایعات و انتشار آب از دیوارهی شکمبه میباشد. همبستگی مثبتی بین حجم کل مایعات شکمبه و مقدار مواد معدنی موجود در خوراک گزارش شده است. هر چه مقدار عناصر معدنی محلول در خوراک بیشتر باشد، فشار اسمزی مایع شکمبه و زون مخصوص ذرات خوراک افزایش یافته و در نتیجه عبور آنها از شکمبه افزایش خواهد یافت. افزودن مواد معدنی به خوراک حاوی علوفه یا مخلوط علوفه و مواد متراکم منجر به افزایش سرعت عبور ذرات معلق در بخش غیرجامد محتویات شکمبه میشود. این ذرات عمدتاً شامل اسیدهای آمینه، قندهای محلول، پروتئینها و مواد معدنی است .
به هر حال غیر از افزودن مواد معدنی و بافرها، هر عملی که باعث افزایش اسمولاریته مایع شکمبه تا حد مشخص شود مانع از تاثیر سوء افزایش سطح خوراک بر قابلیت هضم شده و نهایتاً بهبود بازده خوراک را به دنبال خواهد داشت. مواد معدنی با افزایش اسمولاریته سبب تحریک گیرندهها در شکمبه، افزایش آب مصرفی و افزایش سرعت عبور مواد از شکمبه میشوند. لازم به ذکر است تغییر در اسمولاریته شکمبه در موقع مصرف اغلب مواد معدنی گزارش شده است. علاوه بر افزودنیها و مواد معدنی، عواملی از قبیل درجه حرارت، فعالیت بدنی، بالا بردن سرعت مرطوب شدن ذرات خوراک به واسطهی فرآوری، از جمله عوامل تاثیرگذار بر سرعت عبور میباشد.
(جدول 1 نحوه و جایگاه عمل ترکیبات بافری)
مکان |
فراسنجه |
سدیم بی کربنات |
سنگ آهک |
منیزیم اکسید |
سدیم بنتونیت |
شکمبه |
PH |
+ |
. |
+ |
+ |
شکمبه |
استات : پروپیونات |
+ |
. |
+ |
+ |
شکمبه |
هضم فیبر |
+ |
.؟ |
+ |
+؟ |
شکمبه |
هضم نشاسته |
.؟ |
.؟ |
+؟ |
+؟ |
روده |
مدفوع |
. |
+ |
+ |
.؟ |
روده |
هضم فیبر |
. |
+ |
+ |
.؟ |
روده |
هضم نشاسته |
.؟ |
.؟ |
.؟ |
.؟ |
(.) : بدون اثر / + : افزایش / .؟ : داده ای در دسترس نیست، احتمالاً بدون اثر / +؟ : داده ای در دسترس نیست، احتمالاً موثر است
قابلیت بافرینگ مواد خوراکی مورد استفاده در تغذیه دام
جیرههایی که اکنون مورد استفاده قرار میگیرند، دارای مقادیر بالای کربوهیدراتهای محلول بوده و از نظر اندازه ذرات کوچک میباشند. بهعلاوه میزان مصرف غذاهای تخمیرشده در جیرهها نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته که بهطور کلی دارای مقادیر PH پایین و مقادیر بالایی محتوای آب میباشند که نسبت به غذاهای سنتی متفاوت میباشد. بهعلاوه همزمان با این تغییرات به سبب پیچیدهتر شدن فرآیندهای مدیریتی تعداد دفعات خوراکدهی به دام هم کاهش پیدا کرده است که سبب افزایش مشکلات سلامتی گلهها، به سبب چالشهای ایجاد شده در حالت تعادل اسید ـ بازی به سمت ایجاد محیط شکمبه اسیدیتر شده است .
تحقیقات مختلفی در ارتباط با شناسایی بافرهای مواد معدنی یا ترکیبات قلیاییکننده و برای مشخص کردن کارایی این ترکیبات در کاهش استرس اسیدی ایجاد شده بهوسیلهی تغذیه متراکم و برنامههای مدیریتی انجام شده است. با این وجود هر مکمل مواد معدنی که به خوراکها اضافه شود، سبب تحمیل هزینههایی به دامداران میشود. لذا لازم است قابلیت بافرینگ خود غذاها هم در محتوای بافرینگ جیرهها محاسبه گردد و جیرهای فرموله شود که تا حد امکان از قابلیت بافرینگ خود غذاها نیز در آن استفاده شود .
محققین قابلیت بافرینگ 35 ماده را در آزمایشگاه با استفاده از مایع شکمبهای بهدست آمده از گاوهایی که جیرههای حاوی کنسانتره و علوفه و یا فقط جیرههای حاوی کنسانتره دریافت کرده بودند، تعیین کردند .
نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که سدیم و بافرهای حاوی سدیم بهترین نوع بافرها میباشند. پتاسیم نسبت به کلسیم و کلسیم نسبت به آلومینیوم، منیزیم، منگنز و آمونیم بهتر است. نمکها روی قابلیت بافرینگ بسیار کمی از خود نشان میدهند. بهترین آنیونهای بافری شامل استات، بیکربنات، کربنات و دیفسفاتها میباشند .
بورات، سیترات، لاکتات و پروپیونات، آنیونهای ضعیف و میکرولیت بافرهای متوسطی هستند، در حالی که بنتونیتها زمانی که اجازه داده شود در مایع شکمبه حل شوند، بافرهای خوبی هستند، بافرها همچنین در سیستمهای تولید گوشت بر اساس جیرههای پرکنسانتره بهمنظور افزایش دادن یا حفظ یک PH شکمبهای پایدار مصرف میشوند .
تولید اسید در شکمبه همواره با تورم و التهاب دیواره شکمبه، لنگش و ورمهای چرکی کبدی همراه بوده و ممکن است ناشی از عادتدهی سریع به جیرههای پرکنسانتره باشد. در تحقیقات مشخص شده استفاده از بافرها درطی دوران عادتدهی سبب افزایش کارائی شده است .
در حیواناتی که به جیرههای پرواری سازگار شدهاند، فرم مزمن یا تحت بالینی اسیدوز معمولاً همراه با کاهش PH شکمبه در محدوده ی 5/5 ـ 5 به علت افزایش غلظت اسیدهای چرب فرار تولیدی و نه افزایش تولید لاکتات مشاهده میشود، که اغلب رایج میباشد. (پرورش گاو) بهطور کلی باید گفته شود که مزایای مکملسازی جیرهها در سراسر دوران تغذیهای حیوانات کم نیست لذا برای حفظ ثبات محیط شکمبه، هضم بهتر، سلامتی دام و تولید بیشتر همواره در فرموله کردن جیرهها دقت کافی شده و با استفاده از مواد افزودنی مناسب و نیز در نظر گرفتن دوره عادتدهی کافی از وقوع ناهنجاریهای متابولیکی جلوگیری بهعمل آورید.
منبع:نشریه مکمل