به گزارش «سرویس حیوانات خانگی» «ماکی دام - پایگاه خبری صنعت دام، طیور و آبزیان»؛ به نقل از تابناک تصاویر منتشره از این سگ شکاری دلگرم کننده به نظر میرسید؛ اما نه برای همه معترضان، چراکه برخی از ایشان معتقد بودند، سگی که امروز توسط دوربین محیط بانان به تصویر کشیده شده، با سگی که در آن فیلم دردناک به بدنه فلزی نیسان وانت کوفته میشود و ضربات مهیب بیل بر سرش فرود میآید، تفاوت دارد.
در پی انتشار فیلمی تلخ که در آن یکی از شکارچیان بی رحم، سگ شکاری را مقابل دیدگان دوستان خود با خشونتی توصیف ناپذیر شکنجه میکند، مأموران محیط زیست دست به کار شدند و این فرد بی رحم را بازداشت کردند.
این فیلم که توسط یکی از همکاران آن شکارچی ضبط شده و در سراسر آن صدای قهقهه دردناک دیگر شکارچیان، اعصاب تماشاچی را خراش میداد، به قدری تلخ بود که با واکنش برخی چهره های سرشناس نیز مواجه شد و فعالان حیات وحش و حقوق حیوانات را به تکاپو انداخت.
در زمان کوتاهی از انتشار این فیلم چند دقیقه ای که تصاویر پایانی آن، فرود آمدن ضربات مهلک بیل بر سر و بدن سگ شکاری بود، فعالان حقوق حیوانات با استفاده از شماره پلاک انتظامی خودروی وانت نیسانی که در فیلم به تصویر درآمده بود، به رد زنی این شکارچی بی رحم پرداخته و موفق شدند نام و نشانی و حتی شماره تلفن همراه وی را به دست آورده و در دنیای مجازی به اشتراک بگذارند.
در پی این اتفاق، سیل تماس های اعتراضی به این شکارچی سنگدل شکل گرفت که موجب انتشار چند فایل صوتی از گفتوگو با این شکارچی غیر مجاز هم شد؛ مردی که ظاهرا تصور نمیکرد به این سرعت تبدیل به یکی از منفورترین افراد ساکن کردکوی در استان گلستان شود و از فرط غافلگیری، از فعالان حقوق حیوانات هم عذرخواهی میکرد!
البته این پایان ماجرا نبود و ساعاتی بعد، هنور خورشید به نیمه آسمان امروز نرسیده، خبر رسید که این فرد با شکایت اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان و با دستور دادستان محترم کلاله، بازداشت شده است؛ خبری امید بخش که البته برای معترضان گرد آمده مقابل اداره کل محیط زیست استان، کافی نبود.
معترضان که برخی شان از راه های دور و نزدیک خود را به این تجمع رسانده بودند، خواستار اطلاع از وضعیت حیوانی بودند که بر اساس فیلم منتشر شده بعید به نظر میرسید جان به در برده باشد ولی ظاهرا این گونه نبود. گویی در فاصله حدود یک ماه و نیم از روز ثبت آن تصاویر دردناک تا به امروز، این حیوان به شکلی باور نکردنی تا حدود زیادی بهبود یافته بود.
تصاویر منتشره از این سگ شکاری دلگرم کننده به نظر میرسید اما نه برای همه معترضان، چراکه برخی از ایشان معتقد بودند سگی که امروز با دوربین محیط بانان به تصویر کشیده شده، با سگی که در آن فیلم دردناک به بدنه فلزی نیسان وانت کوفته میشود و ضربات مهیب بیل بر سرش فرود میآید، تفاوت دارد.
البته این تنها ابهام ماجرا برای فعالان حقوق حیوانات در این ماجرا نبود بلکه کنار آمدن با توجیه صاحب این سگ برای رقم زدن آن تصاویر دلخراش هم برای بسیاری مقدرو نبود، چراکه نمیتوانستند بپذیرند همه این صحنه های خشونت بار و رنج آور بابت خوردن غذای شکارچی توسط این حیوان زبان بسته رقم خورده باشد و بر این باور بودند که دلیل این شکنجه، ناتوانی سگ از گرفتن شکار بوده و خورده شدن غذا بهانه ای برای تحت تعقیب قرار گرفتن بابت شکار غیرمجاز بوده و بس.
این در حالی است که محیط بانان گلستانی این ادعاها را کذب میخوانند و هم تأکید دارند که سگ یافت شده همان حیوان مورد شکنجه قرار گرفته است که آسیب های جسمی اش تا حدود زیادی خود به خود درمان شده (و البته درد مفاصل، باز شدن پاهای عقبی حیوان، لنگیدن یکی از پاها و جای زخم باقی مانده) و هم بر این باورند که مستندی برای رد ادعای شکارچیِ شکنجه گر درباره دلیل آن شکنجه دردناک ندارند.
واقعیت هر چه باشد، به نظر میرسد که روزگار سیاه رقم خورده برای این سگ به پایان رسیده، ولی این اتفاق پایان بخش سؤالات متعددی که انتشار این دست فیلم ها و تصاویر به دنبال دارند، نیست؛ سوالاتی از این دست که چرا قانونی برای حمایت از حیوانات نداریم؟ چرا همراهان آن شکارچی سنگدل که قهقهه هایشان در گوشمان زنگ میزند، مستحق عقوبتی شناخته نشده و نمیشوند؟ چرا تمامی حیوان آزاری های سیاهی که گاه با انتشار تصاویر و فیلم های تهیه شده توسط شکارچیان، قلب مردم را به رنج میآورند، به پیگیری هایی مانند این اتفاق گره نمیخورند و بسیاری پرسش های بی پاسخ دیگر؟!